فقر،خطی ممتد تا بینهایت

دامنه فقر در کشور ،علی رغم تلاش دولت برای غلبه بر مشکلات و تنگناهای معیشتی مردم، روز به روز در حال افزایش است کما اینکه حدود ۹۰ درصد مردم ایران یارانه بگیر هستند‌.

یادداشت-همای سعادت آنلاین-این در حالی است که امید برای خانه دار شدن یک کارگرساده به ۱۲۳ سال رسیده استحالا پوشاک، درمان، هزینه های تحصیل و سایر خرج ها را کنار این داده ها بگذارید تورم واقعاً بیداد می کند.این گفته به خوبی موید افزایش بیش از پیش فقر در ایران مخصوصاً در مناطق حاشیه نشین شهرها می شود. اکنون خط فقر نسبی خانوارها بنا به ادعای کارشناسان اقتصادی به ۱۵ میلیون تومان رسیده است ،جامعه کارگری ایران از نظر معیشت مانند بیماری است که با ۲۰ درصد تپش قلبش زندگی می کند اکنون تورم در کشور با یک بیماری پولی خطرناک مواجه است که می تواند بنیان اقتصادی جامعه را دچار آسیب جدی کند و بخشی از این بحران نیز به دست بانک مرکزی و دیگر بانک‌ها خلق می‌شود عواملی که باعث تشدید چالش خط فقر شده‌اند را می‌توان اینگونه برشمرد. خشکسالی، که می‌توان آن را در نیم قرن اخیر بدترین مورد پیش آمده در کشور دانست تحریم هایی که به شدت بر روی مواد غذایی وارداتی تاثیر گذاشته است. کاهش ارزش پول ایران قیمت تمام شده کالاهای وارداتی را افزایش می دهد، امروز تورم رسمی خوراکی ها نسبت به سال قبل بیش از ۸۶ درصد و تورم واقعی سبد معیشت کارگران بیش از ۱۰۰ درصد افزایش یافته است در کشور ما بسیاری از افراد مشغول به کار هستند و درآمد آنها کفاف زندگی و هزینه های لازم برای بقا را نمی دهد. بنا به گفته یکی از کارشناسان اقتصاد توسعه، روزبه‌روز تولید ملی با درآمد سرانه و به تبع آن سطح رفاه خانوارها بدتر می شود با این حساب بیش از ۳۰ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر هستند با افزایش سطح عمومی قیمت‌ها و تورم مزمن ناشی از سیاست‌های مالی دولت در کنار بحران بیکاری و کم کاری بر معیشت مردم خط فقر قابل کنترل نیست. افزایش حقوق‌ها در کشور متوازن نیست و نمی تواند راهکار درست و منطقی در کنترل تورم باشد.دولت باید با افزایش تولید، چرخ های اقتصادی کشور را به حرکت در آورد تا شاهد کنترل تورم و افزایش قدرت خرید مردم جامعه باشیم. افزایش فقر در کشور در سال های ۹۰ به بعد با تشدید تحریم‌ها و عدم پاسخگویی و رفع تحریم ها باز می‌گردد باتوجه به نوع اندازه گیری بانک جهانی می توان تخمین زد که نرخ فقر در ایران در سال ۱۴۰۰ در حدود ۲۵ درصد بوده و در واقع ۲۵ در صد از جمعیت کشور فقیر بوده وبضاعت مالی نداشته اند.امروز با رشد تورم بالاتر وضع به گونه ای است که آمارها نشان می‌دهد حدود ۷۰ درصد جمعیت کشور نیازمند حمایت دولت هستند.

خط فقر یعنی کودکان کاری که با دستان کوچک شان باید برای سیر کردن شکم شان کار کنند در حالی که باید پشت میز کلاس و مدرسه هم درس بخوانند.خط فقر یعنی نگاه شرم زده پدری زحمتکش وقتی نان ندارد و آب می‌شود و می‌بیند فرزندانش گرسنه میخوابند خط فقر یعنی نگاه حسرت بار کودکی که به لباس و کفش تازه دیگر کودکان نگاه می کند و با کفش و پیراهن پاره خود مقایسه‌اش می کند. خط فقر یعنی دستان پینه بسته مادری که از فرط کار و فقر چهره‌ای افسرده و غمبار دارد، خط فقر نگاه حسرت بار مردی است که وقتی از کنار لاشه‌های گوسفند مغازه قصابی عبور می کند.قادر نیست یک کیلو گوشت خریداری کند،خط فقر مستاجری است که به خاطر نداشتن مسکن هر سال کوله بارش بر پشت از خانه‌ای به خانه ای دیگر نقل مکان می کند خط فقر آنجاست وقتی یک خودرو چند میلیاردی مدل بالا از کنارت با سرعت عبور می کند و تو حتی یک دوچرخه هم نداری توقع انسان ها بر اساس همین خط فقر بالا و پایین می رود هر چه به خط فقر نزدیک می شویم توقع ها پایین تر و هرچه از خط فقر فاصله میگیریم توقع‌ها نجومی بالاتر می‌رود کاش کمی توقع ها را پایین ببریم حواس مان به اینگونه آدم ها بیشتر باشد تا شاید از خط فقر سقوط نکنند و به دره‌ای عمیق پرت نشوند ضرورت دارد در اینجا نگاهی عمیق به دیگر کشورهای فقیر جهان داشته باشیم یکی از کشورهای فقیر دنیا لیبریا در غرب آفریقا است که امید به زندگی در آنجا تنها ۶۳ سال است و سرانه تولید ناخالص ملی در این کشور ۷۱۰ دلار است. فهرست بسیاری از کشورهای فقیر جهان از جمله سودان، یو روندی، مالاوی، موزامبیک، نیجریه، ماداگاسکار، کنگو، گامیبیا، یمن، افغانستان، اوگاندا، روندا ،اریتره و دیگر کشورهای آفریقایی موید این ادعاست که کشورهای استعمارگری مثل آمریکا، فرانسه، انگلیس و آلمان منابع و ذخایر آنها را به یغما برده و مردم این کشورها را در فقر مطلق نگه داشته‌اند.

انتهای پیام/