نیلوفرهای لرستانی در گرداب اعتیاد

سالهاست دلم از آلام دختران بدسرپرست و بی بضاعت دیارم در رنج است. دخترانی که خواسته یا ناخواسته حریم امن و آرامش خود را در روی آوردن به سمت اعتیاد خانمانسوز می بینند و اینان همان فرزندان دیار افلاکی هستند که تاریخ در برابر عظمت سلامت و پاکدامنی زنانش سر تعظیم فرود می‌آورد و اما این بار با دیدن صحنه مندرج در این صفحه بیش از پیش رنجیدم.

همای سعادت آنلاین-یادداشت- دردنامه ای می نویسم تا شاید مخاطبی از جنس مدیران بی کفایت به خود آیند و در پی رفع مشکل این اعضای جدای ناشدنی از جامعه برآیند. فاجعه زنان و دختران جوان معتاد زائیده و برساخته ناتوانی همین مدیران میزپسند و نالایقی هستند که اگر صاحب ایده و اندیشه بودند قدری از وخامت وضع موجود می کاستند و متاسفانه اینگونه نیست و تاسف انگیز آنکه همواره بر این خیل افزوده می شود.به راستی دخترانی که باید در مسیر مادر شدن و پرورش نخبگان و جامعه ای سالم گام بردارند به کدامین سوی در حرکتند…؟گناه این جوانان معصوم،( فارغ از محیط و خانواده) بر عهده کیست؟آموزش و پرورش به واسطه عدم آموزش صحیح و پایدار تا چه میزان در جدا شدن آنان از سهم اجتماعی مقصرند؟ دولتمردان و نهادهای مرتبط به ویژه شورای هماهنگی مبارزه با مواد مخدر و امثالهم که می توانند بزرگترین نقش را در تحقق جامعه ای عاری از فساد اجتماعی و اخلاقی ، ایفا نمایند اما گویی در خواب غفلت به سر می برند.
دیدن این تصور چنان غم انگیز است که دل هر انسانی را به درد می‌آورد.روی سخن من با آنانی است که درد جامعه را می دانند و بی خیال از کنار آن می گذرند و هر باره با ارائه بیلانهای کذایی خود فقط و فقط به دنبال حفظ و ارتقاءمناصب خویشند.در وصف دلایل و نیز تبعات سوءاجتماعی این معضل بزرگ سخن زیاد است و صرفا به چند نکته اشاره می کنم شاید باوری از جنس انصاف و امید بخواند و در پی التیام این دخترکان مظلوم و غافل از حقوق اجتماعی خود برآیند.دلایل روی آوردن دختران جوان به مواد افیونی صنعتی و سنتیدلایل عدیده ای از قبیل اجتماعی ، اقتصادی ، روانی ، آموزشی ، خانوادگی و حتی محیطی و….قائلیم که نگارنده تنها به چند مورد می پردازد.
۱. مشکلات اقتصادی و معیشتی موجود در خانواده ها که نشأت گرفته از واماندگی آنان از برخی دیده ها و شنیده هاست بدین معنا که یا حس می کنند باید یک شبه راه صدساله را بپویند و دستاویز سوداگران مرگ شده و با اندک مواجبی آلوده و غرق در این باتلاق میشوند.

۲.تبعات روانی منبعث از همان ناتوانی معیشتی که در بند یک به آن اشاره شد و به خیال خام خود از طریق استنشاق و استعمال این مواد افیونی به آرامشی نسبی دست خواهند یافت و بی شک در هدایت آنان به این مسیر گاها والدین آلوده به مخدرهای گوناگون نیز او را یاری می کنند و او با نادیده گرفتن دردانه بودنش و زیبایی های صورت و سیرتش به جولانگاه فساد پای همی گذارد…!

۳. گاها اعتیاد برخواسته از محیط آلوده پیرامون است که زائیده ی سوءمدیریتها ، عدم برخورد قاطع و ضربتی مراجع ذیربط ، عدم توجه خاص شورای هماهنگی مواد مخدر ، آموزش و پرورش ، بی برنامگیهای همیشگی صدا و سیمای ملی و دیگر نهادهای مرتبط به این مسئله هولناک است.و اما در خصوص تبعات این معضل میتوان به چند مورد ذیل اشاره کرد.
۱.کریه نشان دادن بافت جامعه و در نتیجه انزجار عمومی از زیستن در آن جامعه کما اینکه معمولا میل به زندگی در اماکن و‌محلات جرم خیز اینچنینی برای هر قشری میّسر نمیشود.

۲. تبدیل شدن به یک عرف محلی و عدم قبیح دانستن آن توسط استعمال کنندگان و عادی سازی این سیلی دردناک جامعه و در نتیجه در بلندمدت شاهد ترویج روزافزون آن در میان سایرین خواهیم بود که خود داستان دیگری است و القصه…

۳. ناامنی اجتماعی که ماحصل گسترش این پدیده ی سوءاجتماعی است.توضیح آنکه به علت عدم تمکن مالی برای تهیه مصرف مواد ، روی به بزه کاری آورده و در نتیجه شاهد افزایش سرقت و فریب و خودفروختگی و فاحشگی وگاها قتل خواهیم بود.

تاکید دارم که دراین باب کتابها میشود ، نوشت و به همین مقدار بسنده می کنم. اما راهکار عملی برای مهار و کنترل این وضع نامطلوب چیست؟قطعا بخش اعظمی از راهکارها جهت عبور از این بحران اجتماعی به همت مسئولین امر بر می گردد که پیشتر به آن پرداختیم.امید آن داریم که با جدی گرفتن این مسئله شوم و خانمانسوز در پی ایجاد جامعه ای سالم ، با تربیت فرزندانی آینده ساز برآییم.باشد که لرستان را از زمره استانهای فلاکت بار برهانیم.

فاطمه سعادت راد

انتهای پیام/