جولان رسانه های غربی بر علیه “هویت ملی”(قسمت اول)
بدون تردید یکی از مهمترین ظرفیتهای هر ملتی برای حفظ ثبات کشور و ارتقاء سطح امنیت ملی خود،اتکاء به عنصر “هویت ملی” است.
همای سعادت آنلاین-مقاله- از آنجاییکه “هویت ملی” بارزترین شاخصه تفاوت میان ملتهاست، بدین معنا که وجه تمایز میان ملتها” هویت ملی” است و با وجود آن است که ملتی را از سایر ملتها جدا می کنند، بنابراین می تواند در انسجام و وحدت ملی موثرترین نقش را ایفا کند و در واقع “هویت ملی” شناسنامه یک ملت است و هیچ ملتی بدون آن شکل نخواهد گرفت.در تعریف این واژه آمده است که به معنای تفاوت می باشد و در اصطلاح همان عامل شناسایی یک ملت از ملت دیگر است.حال آنکه میتواند از طریق نوع نژاد،مذهب، قومیت و یا از طریق آداب و سنن ملی یک کشور تعیین گردد.در واقع هویت ملی در میان جوامع مختلف دارای ابعاد متفاوتی می باشد. برخی از این ابعاد ریشه در اشتراکات فرهنگی بین الاقوامی دارد و یا حتی می تواند بازتابی از اشتراکات میان مذهبی و یا ریشه در تاریخ و فرهنگ و نژاد ملتها داشته باشد که پیشتر به آن اشاره شد.اما از نظر نگارنده آنچه حائز اهمیت است اینکه اساس و بن مایه تفکر و تئوری ملت سازی در ادبیات علوم سیاسی و روابط بین الملل، با اتکا و پشتیبانی همین هویت مشترک بین اجتماعات و اقوام در یک محدوده ی جغرافیایی خاص به وجود آمده و اگر هویت مشترکی وجود نداشته باشد قاعدتا نه یک ملت شکل می گیرد و نه هم یک کشور می تواند نامی را برای خود برگزیند.
“هویت ملی”ستون امنیت ملی و حتی مقوم سرمایه های اجتماعی نظامهای سیاسی محسوب می شوند.بدین گونه که اگر هویت یک ملت فرو بپاشد یا دستخوش استحاله و تغییر قرار بگیرد، دو تهدید مهم را برای آن ملت می توان متصور بود.اول آنکه دیگر عرق میهنی برای نجات وطن و ملت وجود ندارد و در نتیجه راه برای تهاجم از هر نوعش چه سخت و چه نرم باز خواهد شدو دوم اینکه ملتی که بر اجزای شکل دهنده ی هویتش بی اهمیت باشد، دیر یا زود شاهد فروپاشی لایه های فرهنگی خود خواهد شد. در نتیجه موجی از بی تفاوتیها از همه لحاظ ایجاد میشود و دیگر اخلاقیات و شرف و انسانیت معنایی نخواهد داشت و هر فرد صرفا در تلاش خواهد بود تا به زندگی فردی اش برسد و حتی خانواده هم برایش اهمیتی نداشته و فردگرایی برتر از اجتماع محوری خواهد شد و این یعنی فرو رفتن و غرق شدن در بلایی بزرگ که نابودی تمدنی را در بر خواهد داشت. و اساسا با علم به این مسئله که شکل گیری هویتها نشأت گرفته از تجاربی سخت هستند که از گذشتگان به عنوان یک میرات تمدنی برای نسلهای بعد برجای مانده اند و در واقع همه جوره آزمایش خود را پس داده اند و تبدیل به یک باور و یا الگو شده اند، برای هر ملتی قابل احترامند و حال آنکه هر چند هویتهای ملی شکننده شوند به همان میزان وحدت ملی نیز گسستنی تر میشود و برعکس هر چند ملتی یا نظام های سیاسی بر تقویت هویت ملی بکوشند به همان میزان بر انسجام و وحدت ملی ملت و کشورش افزوده است.
تا اینجا آنچه گفته شد در خصوص اهمیت این عنصر مطلوب بود و اما… روی سخن ما در این مقاله بررسی “هویت ملی” ایرانیان است که متاسفانه در این سالها به ویژه در این چند ماهه ی اخیر به شدت مورد هجمه ی همه جانبه رسانه های غربی قرار گرفته است. میخواهیم به این مسئله بپردازیم که دلیل این همه عملیات رسانه ای خصمانه بر علیه هویت ملی چه بوده و در داخل کشور چه اقداماتی برای دفع تهدیدات دشمن در این خصوص باید صورت بگیرد؟و چه ابزارهایی را به کارگرفته تا به صورت همه جانبه در راستای تضعیف “هویت ملی” گام بردارد.
قبل از ورود به بحث باید به شناختی اجمالی از” هویت ملی” در ایران بپردازیم. “هویت ملی” در ایران دارای دو وجه باستانی و مذهبی بوده که در وجه اول آن میتوان به آثار ادبی و فاخری چون بوستان و گلستان و شاهنامه و… که نماد فضل و ادب ایرانیان بوده و هست و…شعرایی چون حافظ و سعدی و مولانا و…که تبلور دانایی و درایت ایرانیان بوده و به سنگ نگاره ها و کتیبه ها و ابنیه های تاریخی چون تخت جمشید و ارگ بم و بیستون و قلعه فلک الافلاک و… که تجلی توانمندی و میل به توسعه ی ملی ایرانیان را به نمایش گذاشته و نیز آداب و سننی چون عید نوروز و شب یلدا و …که الگویی برای بهتر زیستن و احترام به طبیعت و خانواده است و صدها مورد دیگر اشاره کرد و در وجه دوم آن اعتقاد به معصومیت ائمه اطهار (علیهماالسلام) و خون سرخ حسین (ع) و پرچم سبز مهدویت و عاشورا و تاسوعا که بازگو کننده ی میل ایرانیان به پاکی و ظلم ستیزی و همان کردار نیک و گفتار نیک و پندار نیکی است که در گذشته تاریخی و فرهنگی خود آن را پذیرفته بودند و اینک رهاوردی از نوع تسلیم در برابر کلام حق می باشد و در ورای آن است که ندای حق را علیه باطل سر داده و می دهند.این مفاهیم نمادهای بارزی هستند که به واسطه وجود آن، ایرانیان را در مراسم ها و مناسک مختلف به گرد هم در آورده و یک همدلی و همبستگی ملی به واسطه همین نمادهای مشترک هویتی در بدنه ی جامعه ی ایرانی شکل می گیرد که خود را متفاوت تر از ملتهای دیگر می دانند و در واقع همین هویت است که بازنمود تمدن و فرهنگی مستقل و مشترک می باشد که ید واحده ای به نام ملت را شکل داده و این ملت عصاره همان هویت ملی در کشوری به نام ایران است با پرچمی سه رنگ که نماد نجیب زادگی است و بدین نحو در طول تاریخ ملتش به واسطه وجود این نوع از هویت باستانی و مذهبی است که برای حفظ سرزمینش جانها داده اند و از خودگذشتگیها به نمایش گذاشته اند و اما در دوره قاجار وجه سومی نیز در تلاش بر آمد تا به منظور نفوذ در این ملت هویتی نوپدید تحتعنوان هویت غربی یا تجدد گرایانه شکل بگیرد که همزمان با انقلاب مشروطه دامنه آن گسترده تر شد و متاسفانه عده ای از روشنفکران به سبب تصورات غلطشان در صدد برآمدند تا از بار ارزشی هویت اصیل ایرانی_ اسلامی بکاهند و با خیالی واهی بر ترویج هویت غربی به عنوان نجات دهنده ی ایرانیان از عقب افتادگیهای آن دوره تلاش کنند در سنگر غرب نشستند و با القا همین تفکر در پی تضعیف فرهنگ و هویت خودی برآمدند.
حال آنکه به زعم بسیاری از کارشناسان بهترین و راحتترین و کم هزینه ترین روش برای تسلط بر جوامع جهان سومی که مستحکمترین هویتهای ملی را داشتند تا از آن طریق به غارت و چپاول منابعشان بپردازند همان استحاله فرهنگی از طریق تغییر هویت آنان بوده است. در شمارگان بعدی به روشهای دشمن برای فروپاشی هویت ایرانیان و هدف آنان از اقدامات خصمانه اشان در این باب و نوع ابزار به کارگیری شده آنان و نیز راهکارهای مقابله و همچنین روشهای تقویت هویت ملی خواهیم پرداخت.
دکتر کیانوش معمر-سردبیر همای سعادت
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰