جولان رسانه های غربی علیه “هویت ملی”(قسمت دوم)

در یادداشت قبلی به اهمیت موضوع”هویت ملی” اشاره شد و اینکه ملتی می تواند به توسعه و پیشرفت دست یابد که دارای انسجام ملی باشد و حال آنکه مهمترین عنصر تقویت کننده ی انسجام هر ملتی در حفظ “هویت ملی” است.

یادداشت-همای سعادت آنلاین- مقام معظم رهبری نیز بنا بر ضرورت و اهمیت این موضوع سال۱۳۸۶ را تحت عنوان سال اتحاد ملی و انسجام ملی نامگذاری کردند.با این مقدمه و بر اساس تعاریف مختلف منافع ملی و نیز با بررسی قابلیتها و ظرفتیهای موجود در ایران به ویژه از لحاظ معنوی (ژئوکالچرال =جغرافیای فرهنگی) به عنوان ثقل مرکز تمدنی و هویتی منطقه ، با خصوصیت دارا بودن قابلیت انتقال تمدن و هویت و با اتکاءبر همین عنصر هویت ملی که همواره در تضاد با منافع کشورهای استعمارگر غربی با سرکردگی آمریکا در منطقه غرب آسیا بوده ،در صدد بر آمدند تا به انحاء مختلف در پی تخریب اجزاء و وجهه آن اقدام کنند. از این روی در یک برهه زمانی به ویژه در دهه هفتاد بعد از آنکه در دهه شصت نتوانستند علیرغم دارا بودن توان نظامی بالا(ازحیث تسلیحاتی ) در هشت سال دفاع مقدس ، ایران را نسبت به مواضع خود، مجبور به عقب نشینی کنند، ابتدا به جنگ اقتصادی و سپس به جنگ رسانه ای با هدف تخریب اجزای تشکیل دهنده ی “هویت ملی “که ماهیتی فرهنگی داشت روی آوردند. آنان به خوبی دریافته بودند که آنچه باعث شکست شان در آن جنگ هشت ساله شده بود توان روحی و معنوی ایرانیان که برگرفته از روح ملی، تعصب و غیرت ملی و عرق به خاک و وطن بوده که از قضا نمادهای اصلی هویت ملی شان محسوب می شد. از آن پیرزن خراسانی که تمام دارایی اش یک سبد تخم مرغ و چند عدد نان بود که از دور ترین نقطه شمال شرق کشور با عشق ورزیدن به خاک ، به جبهه های حق علیه باطل در جنوب کشور ارسال می کرد گرفته تا آن نوجوان سیزده ساله لر بختیاری ( بهنام محمدی) که با اهدا جان خود میخواست که مانع تحرک بیش از حد تانکهای دشمن شود و مثالهای فراوان دیگر …همه و همه آمیخته با عنصر” هویت ملی “بود که دشمن را در رسیدن به درکی عمیق از این صحنه آفرینها وا داشت و به یقین رسید که عامل این شکست ناپذیری رزمندگان ایرانی بیشتر فرهنگی می باشد که در دل اصل “هویت ملی” نهاده شده است و بنابراین تسلط بر ایران اسلامی تنها یک راه دارد و آن هم در هم شکستن “هویت ملی “است و راه چاره را در تقویت رسانه ای دانستند و بی پرده در این مسیر گام نهادند و دیگر برایشان اخلاقیلت و انسانیت مهم نبود و برایشان مهم متلاشی کردن یا تضعیف هویت ملی ایرانیان بود و آنان در آن جنگ نابرابر به خوبی تحلیل کردند، آنجا که دفاع از خاک و سرزمین اهورایی مطرح بود، هویت باستانی و آنجا که مقاومت برگرفته از روحیه شهادت طلبی و جان دادن در راه وطن و شرف و آزادگی ضرورت داشت، آموزه های مذهبی متکی به هویت دینی روی کار آمدند و اینگونه بود که تفکر لیبرالیسم غربی خود را رویاروی ایدئولوژی و تفکر نوین اما با اصالتی تحت عنوان ایرانی_اسلامی مواجه دید و تنها راه برون رفت از خطر را در به کارگیری ابزار رسانه ای چون ماهواره و اینک شبکه های اجتماعی در پوشش تولید محتوایی به سبک و سیاق آنگلوساکسونی دانستند و از تشویق به همجنس گرایی و پخش فیلمهای مستهجن و پورن و رواج اعتیاد و زن ابزاری و تتو و حتی تغییر در ذائقه و ترویج فست فود و پوشش های نامتعارف و در ضدیت با فرهنگ ایرانی_اسلامی با جایگزینی شیک پوشی به مدپوشی تا تغییر در سبک گفتاری و به کارگیری الفاظ نامتجانس غربی مانند اوکی و مرسی و رفتاری به مانند زنان مرد نما و مردان زن نما به ویژه میان جوانان به عنوان میراث داران تمدن و هویت ایرانی برخواستند ودر رسانه هایشان جولان برعلیه هویت ملی ایرانیان را به عینه دیدیم و متاسفانه عده ای شبه روشنفکر نیز در این طرح ننگین تهاجم و شبیخون فرهنگی غرب علیه هویت ملی خواسته و ناخواسته در صف و سنگر دشمن قرار گرفتند و بارها و بارها از طریق قلم زدن و مصاحبه ها در جراید و رسانه های داخلی و خارجی در برابر خواستگاه فرهنگی و تمدنی ایرانی _اسلامی ایستادند و با القاءحس برتری شبه غربگرایی بر الگوهای ایرانی _اسلامی در صدد هویت زدایی به معنای از خود بیخود شدن برآمدند و اما فارغ از تمام مسائل و مشکلات داخلی به ویژه در حوزه معیشت و اقتصادی که نگارنده خود بر آن واقف است و همواره بر آن تاکید دارد، امروزه نیز شاهد آنیم که رسانه های معاند و بی هویتی چون بی بی سی فارسی ، وی او آ و صدها کانال دیگر از جمله ایران اینترنشنال با بهره گیری از قدرت مالی سعودی که اتفاقا ایران را اصلی ترین رقیب منطقه ای خود در بافت فرهنگی_سیاسی نوپدید در قالب محور مقاومت میداند و با به کارگیری توان پشتیبانی و ابزاری و تفکری روباه پیری به نام انگلستان در تلاشند تا زیربنای فرهنگی ایران را که نظام سیاسی حاکم در ایران شکل داده و یا در پی تقویت آن بن مایه های فرهنگی و تمدنی هستند را تضعیف کنند و هر باره با ترفندی نو وارد عمل می شوند و همانگونه که پیشتر به آن پرداخته شد از جمله نمونه های بارز آن تشویق جوانان به برهنگی و ابتذال چه به صورت مستقیم و چه غیر مستقیم در قالب تولید محتوایی هدفمند می باشند و به شدت نیز در تلاشند تا ستون خانواده های با اصالت ایرانی را بلرزانند و زن این بار در نوک پیکان این نبرد قرار گرفته و کشف حجاب را زمینه ساز حذف هویت و یا بهترین راه نفوذ برای استحاله هویتی ایرانیان می دانند.
متاسفانه در سالهای اخیر علیرغم تاکیدات ویژه مقام معظم رهبری دال بر اهمیت بخشی به فضای مجازی مدیریت داخلی در این خصوص خوب عمل نکرده و اگر دیر اقدامی منطقی صورت بگیرد غرق در بحرانی خواهیم شد که بایندر به عنوان یکی از اندیشمندان مطرح علوم سیاسی از آن تحت عنوان بحران هویت یاد می کند که مهمترین بحران برای یک ملت و یک نظام سیاسی است و حذف اندوخته های فرهنگی آن ملت را در بر خواهد داشت و آنگاه افسوس باید خورد که غنای فرهنگی مان به واسطه سوءمدیریت ها دستخوش استحاله بیش از پیش شود.درنتیجه به نظر می رسد بهترین روش مقابله با این جولان غرب علیه هویت ملی مان در همان منویات رهبری معظم انقلاب آمده است و مهار این بحران پیش رو تولید محتوایی است که آمیختگی اجزای هویت ملی در آن نمایان شود. و دستگاههای فرهنگی ذیربط با اعمال تدابیر و دستورالعملهای منطقی و فارغ از حاشیه سازی به آگاهسازی سطوح مختلف جامعه بپردازند واندر اهمیت هویت ملی باید مقاله نوشته شود و فیلمها تولید شود و تا از آن طریق دژی مستحکم در برابر آن تهدیدات ساخته شود.و در پایان جا دارد به فرازی زیبا از منویات رهبری معظم انقلاب بپردازم که فرمودند:
“هدایت فرهنگی، تقویت روحیه و احساس هویت ملی و انقلابی، ترویجِ سبک زندگی اسلامی- ایرانی، و افزایش همبستگی ملی، در شمار اولویت‌هائی است که باید با ارتقاء سرمایه‌ی انسانی و رشد کیفی برنامه‌ها و بهره‌گیری از ابتکار و با تلاش شبانه‌روزی به آن دست یابید.” دکترمعمر:
۱۴۰۰/۰۷/۰۷ ان‌شاءالله

دکتر کیانوش معمر-سردبیر همای سعادت
انتهای پیام/