لرستان، آبستن پدیده های شوم اجتماعی

طلاق،فقر و سرقت پدیده های اجتماعی شومی هستند که متاسفانه سالهاست گریبانگیر مردم لرستان بوده و قطعا این موارد منجر به شکل گیری نابسامانیهای اجتماعی موجود شده و تبعات نافرجامی از قبیل هنجارشکنیهای اجتماعی، بی تفاوتی و عدم احساس مسئولیت اجتماعی را به همراه داشته است.

یادداشت -اختصاصی همای سعادت آنلاین،از سویی به جرات می توان گفت وخامت فعلی حال لرستان، برگرفته از سوٕمدیریت و بی کفایتیهای برخی مسئولان اجرایی است که مجموع تلاش راهبردیشان برای حفظ کرسی ریاست بوده و در این بین نباید از ناتوانی نمایندگان ادوار گذشته ای که در اخذ اعتبارات و پی ریزی طرحهای ملی موثر برای کم کردن فاصله طبقاتی لرستان با مرکز و کلانشهرهای متنفذ غافل بود.نمایندگانی که بی قاعده و بر اساس احساسات قبیله ای و یا با زر و سیم حرام و باد آورده راه به مجلس یافته و به جای خدمت به مردمان حوزه انتخابیه اشان ،خود و اطرافیانشان را تا خرخره غرق در نعمات مادی نموده اند و آن نمایندگانی که مردم را صرفا به عنوان پلکان ترقی خود و خویشان خویش تلقی می کردند و نه صاحبان حقوق اجتماعی.
سوال اینجاست ،به راستی،ندای لرستان بی کس را چه کسی یا چه کسانی باید در این اوج فلاکت و بدبختی مردمان کهن دیارمان سر بزنند؟ فریاد وا مصیبتا از فقر و فجایع اجتماعی و مظلومیت لرستان با رتبه اول فلاکت ، که ننگین ترین برگ تاریخ معاصر استان بود را چه کسانی باید به گوش مرکزنشینان و مسئوالان بالادستی برسانند؟و اینک اذعان دارم هنجارشکنی فقط به معنای عبور از قاعده و قانون و عرف یا عربده کشی چند جوان لاابالی نیست که برای متنبه کردنشان، قانون به صراحت وضع شده، بلکه کلیه کسانی که علی القاعده از حقوق بیت المال بهره برده تا منجی لرستان شوند و اما در بن مایه هیچ خیری را تامین نکرده اند وچنانچه در انجام وظایف خود قصور کرده باشند هنجارشکنان مخوفی هستند که تیرگی و تباهی این قوم همواره ثمره عملکرد ناصواب آنان است.و روی سخن ما با منادیان بی صدایی است که مردم به آنان اعتماد کرده و اما در سکوت مطلق به سر می برند حتی به نظر نگارنده اینان هنجارشکن تر از اراذل و اوباش خیابانی هستند.چرا که آن دسته ی هرزه شاید امنیت بخش کوچکی از شهری را به خطر اندازند و اینان به علت سو مدیریتها و اشغال جایگاه شایستگان نه تنها نظم عمومی را بر هم زده و به تبعه این بی کفایتی شان فلاکت زدگی را در استانی غنی و پر از نعمت را به بار آورده و مجموعا دیاری را روی به سوی نابودی کشانده‌ و خیل عظیمی از جامعه را کیش و مات بی تدبیری خویش کرده اند…

لرستان سرزمین پر از گنجی که همواره مردمانش در رنج به سر می برند و حقا این سزوار نیست که تاریخ سازان و حماسه آفرینان دیروز رنجورتر از هر زمان باشند و امیدی برای فرزندان دیارش متصور نباشد.پیشنهاد میشود مدیری که ناتوان است خود ردای مدیریت از تن برکند و جای خود را به افراد مستعد و لایق دهد که با بررسی منطقی وضع موجود دیگر کور سویهای امیدمان رو به خاموشی است و این معضل اجتماعی شبیه گسلی زیرزمینی می ماند که چنانچه برای مهار آن فکری و یا تدبیری اندیشیده نشود دیر یا زود خشک سر از خاک بیرون اورده و خرابه ها برجای خواهد گذاشت و به تعبیری دیگر، آتیشی سوزان در زیر خاکستر است که تر و خشکش را روزی با هم میسوزاند و پدیده های شوم اجتماعی پیش گفته را به بار گذاشته و خواهد گذاشت و این هشدارها لازمه بهبودی وضع جامعه است،شاید که تلنگری باشد، برای آنان که مسایل اجتماعی موجود را عاقلانه بررسی ودرک می کنند.

دکتر کیانوش معمر -سردبیر همای سعادت

انتهای پیام/