کتاب خاطرات خبرنگار دفاع مقدس لرستانی منتشر می‏‌شود

خاطرات حسن مرادی، خبرنگار پیشکسوت حوزه دفاع مقدس و اهل لرستان با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‎های دفاع مقدس لرستان به نویسندگی سامان سپهوند تألیف و به چاپ می‌رسد.

به گزارش همای سعادت انلاین به نقل از ایکنا ، خاطرات حسن مرادی، خبرنگار پیشکسوت حوزه دفاع مقدس و اهل لرستان با حمایت اداره‌کل حفظ آثار و نشر ارزش‎های دفاع مقدس لرستان به نویسندگی سامان سپهوند تألیف و به چاپ می‌رسد.

این خبرنگار حوزه دفاع مقدس در بیان خاطرات خود به خبرنگار ایکنا، گفت: از اواخر سال ۵۶ با شروع راهپیمایی‌ها و تظاهرات مردمی و آغاز دوران انقلاب اسلامی دوربین عکاسی را به دست گرفتم؛ در روزنامه کیهان و در حزب جمهوری به‌عنوان سرپرست روزنامه جمهوری و روزنامه صبح آزادگان مشغول فعالیت بودم.

وی با بیان اینکه از روز اول جبهه و جنگ به‌عنوان عکاس و خبرنگار وارد جنگ شدم و تا روزهای آخر که همراه با عملیات مرصاد بود حضور داشتم، افزود: همراه رزمندگان حصر آبادان، فاو، فتح‌المبین، کربلای ۱۰، والفجرمقدماتی، شاخ شمیران و خیلی از عملیات‌های دیگر توانستم تصاویری از تاریخ جنگ را ثبت کنم.

مرادی اضافه کرد: به‌عنوان خبرنگار چریک پنج استان عراق را رفتم و در سال ۶۵، هفت صفحه گزارش تهیه شده از شهرهای کردنشین عراق در روزنامه جمهوری اسلامی به چاپ رسید و بر همین اساس به عنوان خبرنگار بسیجی و اسوه مقاومت معرفی شدم.

این خبرنگار و عکاس دفاع مقدس اظهار کرد: آن زمان بسیاری از اخبار استانی را برای شهید حسن باقری که در روزنامه جمهوری اسلامی بود، ارسال می‌کردم و در دوران جنگ تحمیلی هم با هماهنگی وی و به‌عنوان خبرنگار بسیجی با اکثر لشکرها و تیپ‌ها همراه می‌شدم.

وی با اشاره به ثبت لحظاتی دردناک از وقایع جنگ تحمیلی، بیان کرد: رژیم بعث عراق شهر پلدختر را بمباران کرده بود، خانواده‌ای دیدم روی تله‌ای از خاک با لباس‌های خاکی و چشمانی گریان نشسته بودند و یا غسل شهدای روی هم افتاده در کنار رودخانه پلدختر؛ با اینکه خیلی برایم زجرآور بود اما باید عکس این جنایت در حق مردمانی مظلوم ثبت می‌شد تا آیندگان ظلم و ستم استکبار و زورگویان جهان را می‌دیدند.

مرادی یادآور شد: طی عملیاتی در کردستان عراق من با رزمندگان اسلام همراه شده بودم اما این‌بار علاوه بر دوربین، سلاح هم به دست داشتم، بعد از انجام عملیات قرار شد شب را در خانه یکی از شهدای عراقی سپری کنیم اما مادر شهید ما را نمی‌شناخت و با عکس امام خمینی(ره) که به او نشان دادیم ما را جیش الخمینی صدا زد و به خانه راه داد؛ صحبت‌هایش که می‌گفت من امام را دوست دارم چون تنها به‌دنبال رضایت پرودگار است و اینکه خداوند را شاکرم که فرزندم شهید شد و به صدام خدمت نکرد را به‌عنوان یک خبر در روزنامه جمهوری اسلامی چاپ کردیم.

خبرنگار دفاع مقدس با بیان اینکه جدای از عکاسی امورات دیگر جنگ از جمله مسئولیت انتقال اسرای عراقی در عملیات حصر آبادان را به‌عهده داشتم، گفت: با دو دوربین عکاسی رنگی و سیاه و سفید عکس تهیه می‌کردم البته برای روزنامه بیشتر از دوربین سیاه و سفید استفاده می‌کردم و خیلی از تصاویر ارسالی که روزانه می‌فرستادم در روزنامه جمهوری اسلامی به‌عنوان تصاویر صفحه نخست انتخاب شد.

انتهای پیام/