درباره” ۰۷”
اخیراً تعدادی از کنشگران و فعالان عرصه مطالبهگری شهر خرمآباد در رابطه با مباحث حقوقی پادگان ۰۷ از حقیر کمک خواستند و درخواست کردند که در حوزه حقوقی، این پویش مطالبهگرانه را همراهی کنم.
یادداشت-همای سعادت آنلاین- در همین ابتدا و قبل از اینکه بخواهم نظراتم را در خصوص این موضوع بیان کنم، به حکم تکلیف آمادگی خودم را برای هر نوع کمک و اقدام حقوقی در جهت حلوفصل موانع قانونی این مطالبه اعلام کرده و از هیچ خدمتی فروگذار نخواهم کرد.
و اما چند نکته…
اول:
ماجرای پادگان ۰۷ را نه میتوان بهتنهایی دید و نه باید آن را سطحی بررسی کرد. ماجرای پادگان ۰۷ یک قطعه کوچک از دومینوی توسعهنیافتگی لرستان است که البته باید در جای خودش دیده و متناسب با اهمیتش به آن پرداخته شود. البته ۰۷ میتواند به مبدأ عصر جدید مطالبه گری در لرستان تبدیل شود، اما پرداختن صرف به این ماجرا و غفلت از عمق مسائل لرستان نیز میتواند گمراهکننده باشد.واقعیت این است که همه ما قطعاتی ریزودرشت از جورچین محرومیت لرستانیم. ما سالهاست عنان نمایندگی و مدیریت زادگاهمان را به کسانی سپردهایم که در خوشبینانهترین قضاوت ناتواناند. رسانهها و کنشگران نجیب دیار ما میدان را به ترکتازی《کوتولهها》واگذاشتهاند تا کسانی نماینده افکار عمومی شهر خرمآباد شوند که لباس مطالبه گری بر تنشان آنچنان گشاد است که جز فراهم آوردن موجبات تمسخر لرستان، ثمره دیگری برای مردم این دیار ندارند!
بسیاری از ما قبلاً ازجمله مشاوران و مباشران همانها بودهایم که لرستان را به این سرنوشت شوم محکوم کردند و اسفناک تر اینکه در آینده هم اگر به خدمت همانها فراخوانده شویم، با اشتیاق سر از پا نشناخته و کمر همت به یاری آنان میبندیم!واقعیت این است که همه ما باید از اصلاح خودمان شروع کنیم و این مهم میسر نمیشود مگر اینکه هرکدام از ما ابتدا خود را به تیغ نقد سپرده و سهممان را در این نخوت مشخص نموده و درصدد اصلاح خود برآییم.
دوم:
اصل اساسی کنشگری این است که این قدرت افکار عمومی و انرژی نهفته در طبقات جامعه است که میتواند موجب اصلاح و تحرک شود. باید بدانیم که قرار نیست خودمان دیده شویم. اینجا میدان خودنمایی، غلو، قهرمان سازی بیپایه و حماسهسرایی متوهمانه نیست. منحصر کردن مطالبه عمومی در حلقههای خصوصی نخبگان همانقدر مخرب است که بیتفاوتی و رخوت و سکوت آنان.اینک که برای یکی از معدود دفعات، افکار عمومی مردم شهرم خرمآباد به چنان مرتبهای از همنوایی و اتحاد رسیده است که میتواند مبادی قدرت سیاسی استان و کشور را تحت تأثیر قرار داده و آنها را به پاسخگویی وادارد، باید توجه کنیم که این تازه مشق مطالبه گری در کلاس اول است و فعالان عرصه رسانه و کنشگری میبایست مشق عمل هم بکنند و در اجرا نیز این روحیه را نشان دهند.
سوم:
مهمترین وجه ماجرای پادگان ۰۷ جنبه حقوقی آن است که باید از مبادی قانونی پیگیری شود. احساسی دنبال کردن مطالبه میتواند خیلی زود ناامیدمان کند. سوز ساز (چَمَرونه) اگر برای تأثیر بر افکار عمومی و جلبتوجه و به میدان آوردن مردم است، میتواند در جای خودش مفید باشد؛ اما اگر برای سوگواری صرف و صفحهآرایی مجازی است، ۰۷ نیز خیلی زود به سرنوشت دیگر مطالبات بر زمین مانده لرستان دچار خواهد شد.ازنظر حقوقی باید بدانیم که مالکیت خصوصی اشخاص محترم است و این مطالبه نباید به تضییع حق هیچکسی منجر شود. بلکه باید ابتدا ابعاد قانونی و حقوقی قضیه مشخص شود و بعد اظهارنظر کرد. اینکه نحوه ارزیابی و قیمتگذاری چگونه بوده است؟ چرا بهجای تهاتر مزایده صورت نگرفته است؟ ابطال طرح تفصیلی چه سازوکار و چه فرایندی دارد؟ جایگاه حکم شورای عالی شهرسازی کجاست؟ تکلیف چند برابر شدن قیمت زمین پس از تغییر کاربری به مسکونی و تجاری چیست و چگونه این اختلاف قیمت نجومی باید محاسبه شود؟ آیا اظهارنظرهای مسئولان استان ازجمله جناب استاندار و شهردار با در نظر داشتن این ظرایف قانونی بوده است؟ اگر شهرداری توان پرداخت چنین هزینه هنگفتی دارد، چرا تاکنون نسبت به خریداری و آزادسازی زمینهای اطراف قلعه فلکالافلاک و یا تعریض معابر شهر و نوسازی ناوگان حملونقل عمومی و… اقدام نکرده است؟!
و نکته آخر اینکه تنها با شناخت همه سطوح و اعماق این مسئله و سایر مسائل مرتبط است که میتوان اعلام موضع و اظهارنظر کرد. در غیر این صورت چند صباح دیگر ۰۷ نیز به بوته فراموشی سپرده شده و تنها خاطرهای از آن در اذهان باقی خواهد ماند.از طرفی وعده های خلافِ واقع و ناشدنی مسئولین یک اندک سرمایه اجتماعی و اعتماد باقی مانده مردم را از بین خواهد برد.
بهزاد مؤمنی مقدم
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰