اخلاق، حلقه ی گمشده در روابط امروزی/چرا خوش اخلاقی کم شده است؟
ضرب المثل معروف “با زبان خوش، مار را می توان از سوراخش بیرون کشید”را حتما شنیده اید.این ضرب المثل اهمیت زبان خوش و نرمخویی را در پیشرفت و پیشبرد اهداف نشان می دهد.
همای سعادت -یادداشت- در اطراف ما همه نوع انسانی وجود دارد، برخی صبور، برخی عجول، برخی مهربان، برخی تندخو، برخی خوش اخلاق و برخی بداخلاق. شکی نیست که انسان از بودن با افراد بداخلاق لذت نمی برد و دایره ی ارتباطش با اینجور افراد، خیلی گسترده نیست. می خواهم بگویم اخلاق در ارتباطات نقش مهمی دارد، اما چرا خوش اخلاقی در جامعه کم شده است؟ برای کاهش تاثیرات بداخلاقی چه راهکاری وجود دارد؟ نقش مردم و مسئولین چیست؟
شاید در گذشته، مردم، خوش اخلاق تر بودند و با سعه صدر بیشتری با مسائل برخورد می کردند، ولی به مرور زمان، با گسترش زندگی ماشینی، مشکلات زندگی و فشارهای روحی و روانی، بر زندگی مردم سایه افکنده است، مسائل اقتصادی و معیشتی هم مزید بر علت شده است، از طرفی آستانه ی صبر و قدرت تحمل مردم هم کاهش یافته است. مردم تحمل این حجم از مشکلات را ندارند و با کوچکترین موضوعی، تندخو می شوند و کار به دعواهای لفظی و فیزیکی و حتی قتل و… می کشد !
بداخلاقی، خود یک آسیب اجتماعی محسوب می شود که منجر به بروز دیگر آسیب های اجتماعی و وارد شدن فشارهای روحی و روانی به طرف مقابل می شود.حسد، غرور، مخالف پیشرفت دیگران بودن و… نیز اخلاق های ناپسندی هستند که ممکن است از برخی ها سر بزند که قسمتی از آن ذاتی است و قسمتی هم به مرور، در وجود انسان ظاهر می شود، در واقع می توان گفت، تمام جوانب زندگی انسان، با اخلاق و مسائل اخلاقی گره خورده است.
اخلاق، حلقه ی گمشده در روابط امروزی است، گاهی کاسب با مشتری، پزشک با بیمار، کارمند با ارباب رجوع، مصاحبه شونده با گزارشگر و حتی اعضای یک خانواده، با یکدیگر برخورد مناسبی ندارند و با بداخلاقی جواب یکدیگر را می دهند که باعث ایجاد فضای دلخوری در روابط می شود وآثارش، خیلی زود نمایان می شود.
طبق آیات و روایات، مصون ماندن از تعرض انسان های نابکار، افزایش رزق و روزی، افزایش دوستان و کم شدن دشمنان، ارتقاء موقعیت اجتماعی، هموار شدن ناهمواری های زندگی، رسیدن به مقامهای والا در آخرت، آمرزش گناهان، ایجاد انس و محبت و از بین رفتن زمینه اختلافات، از جمله آثار خوش اخلاقی و فشار قبر، تنفر عمومی در محیط اجتماعی، از بین رفتن خوبی ها و کاهش رزق و روزی از جمله آثار بداخلاقی است.
مردم و مسئولین چه وظایفی برای کاهش آثار بداخلاقی بر عهده دارند؟
همواره با بروز یک مشکل (مسئله) عمومی، مدیران و مسئولان باید احساس مسئولیت کنند و برای رفع آن چاره اندیشی کنند. تلاش برای کاهش مشکلات اقتصادی و بهبود وضع معیشت مردم، فرهنگ سازی در جهت گسترش اخلاق اجتماعی، بیان مکرر آثار زیانبار بداخلاقی و نیز آثار خوش اخلاقی در برنامه های مختلف و مخصوصا در رسانه ها، تشویق کسانی که در جامعه، مسائل اخلاقی را رعایت می کنند (گاهی در جامعه شاهد از خودگذشتگی، ایثار، مهربانی و کمک فرد یا گروه خاصی نسبت به فرد یا گروه دیگری هستیم، که اینگونه اخلاق های خوب، گاهی از بروز خیلی از مشکلات جلوگیری می کند) شایسته است این اخلاق های پسندیده، مورد ستایش و تقدیر متولیان فرهنگی قرار گیرند تا زنجیره خوبی ها قطع نشود و دیگران نیز به انجام آنها ترغیب شوند.مردم هم نباید نسبت به مسائل اخلاقی و مخصوصا خوش اخلاقی، بی تفاوت باشند.
خانواده اولین مکانی است که شخصیت فرد در آنجا شکل می گیرد و والدین هم نقش بسزایی در انتقال فضیلتها و از جمله خوش اخلاقی به فرزندان دارند، به مرور زمان، آنها آماده ی حضور در جامعه و بالتبع برقراری ارتباط با دیگران می شوند. با ورود به جامعه، دامنه ارتباطات گسترده تر و لزوم خوش اخلاقی، بیشتر می شود. روحیه صبر، ایثار، فداکاری، نرمخویی، گذشت، تواضع و… نیز، از جمله صفات اخلاقی مهمی هستند که وجود آنها در کالبد شخصیتی انسان در میزان موفقیت و مبارزه با مشکلات، بی تاثیر نیست.با بروز مشکلات، سعی کنیم خود را نبازیم و این را بدانیم که با بدخلقی با زمین و زمان، نه تنها مشکل حل نمی شود بلکه باعث ایجاد کدورت هم می شود.
مشکلات اقتصادی برای همه است و فکر اینکه فقط من مشکل دارم و دیگران بی نصیبند، درست نیست، حفظ آرامش و تقویت روحیه مبارزه با مشکلات، می تواند کارساز باشد تا اینکه انسان بخواهد با ترشرویی با مسائل برخورد کند.
سعی کنیم همیشه شاد باشیم و آن را به دیگران هم انتقال دهیم، به نظر می رسد، شاد بودن با خوش اخلاقی، رابطه مستقیم دارد، آدمهای غمگین، روحیه ای ضعیف دارند و احتمالا علت غم خود را دیگران می دانند، در نتیجه نمی توانند اخلاق خوبی داشته باشند.مسائل شخصی خود را پیش هر کسی بازگو نکنیم به خیال اینکه او بتواند حتما به ما راهکار بدهد، این باعث می شود حال روانی دو طرف، خراب شود و کم حوصله و در نتیجه بدخلق شوند.
نتیجه گیری: همه ی وجوه زندگی انسان، با اخلاق مرتبط است، اگر کسی بداخلاق است، دلیلی ندارد که ما هم بدخلقی کنیم، با صبوری و نرمخویی هم می توانیم با مسائل برخورد کنیم تا از بروز مشکلات جلوگیری کنیم، انسان بداخلاق، موفق نیست و بداخلاقی نتیجه ای جز پشیمانی ندارد.
فاطمه شاه کرمی
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰