اصرار عجیب رسانه‌های غربی برای ترویج برهنگی در ایران

آزادی بدون قید و شرط برای انتخاب نوع پوشش در آن سوی مرزهای جمهوری اسلامی ایران، باور غلطی است که بعضی از منتقدان اجرای قانون حجاب در کشور به آن مبتلا هستند.

یادداشت-همای سعادت آنلاین- حتی بسیاری از کشورهای غیر مسلمان نیز با پوششی که خارج از چارچوب‌های‌ عرفی و اخلاقی باشد، به شکلی ساختارمند مقابله می‌کنند. علت این سخت‌گیری‌ها در آن جوامع عمدتاً مبتنی بر حفظ تمرکز افراد بر روی کار یا تحصیل علم و دانش است، اما در کشور ما به این مسئله‌ از زاویه‌ای متفاوت و با نگاهی عمیق‌تر نگریسته شده است.واقعیت آن است که در جامعه‌ی ایران اشاعه‌ی فرهنگ برهنگی و بی‌بندوباری، از دیرباز به عنوان ریشه و منشاء بسیاری از جرائم و آسیب‌های اجتماعی شناخته می‌شود. افزایش جرائمی همچون تجاوز به عنف، قتل‌های ناموسی، مزاحمت برای نوامیس، خیانت به همسر، انحرافات جنسی، قاچاق و بهره‌کشی جنسی از زنان از یک سو و گسترش بیماری‌هایی نظیر ایدز از سوی دیگر، بیش از هر چیز محصول برهنگی و پوشش‌های غیر اخلاقی است.اگر چه رویدادهایی چنین تلخ و ناگوار را در کشورهای توسعه‌یافته‌نیز می‌توان به وضوح مشاهده نمود؛ اما سودهای کلان به دست آمده از تبلیغات مروج برهنگی شرایطی را به وجود آورده است که ارتباط میان جرائم مورد اشاره و بی‌بندوباری در پوشش، توسط دولت این کشورها چندان جدی گرفته نشده و مورد بررسی قرار نمی‌گیرد.در جامعه‌ی مذهبی ایران وضعیتی متفاوت نسبت به مسئله‌ی پوشش وجود دارد؛ اگر چه تعداد زیادی از زنان و دختران به پشتوانه‌ی باورهای دینی و اخلاقی، از پوشش مناسبی برخوردارند، اما همه‌ی ما به خوبی آگاهیم که در صورت بی‌تفاوتی حاکمیت نسبت به این مسئله‌، بسیاری از زنان و حتی مردان، حد و مرزی را در این زمینه برای خود قائل نخواهند بود و به طور قطع یک بار دیگر شاهد وضعیتی خواهیم بود که در آن حتی زنان غیر معتقد به پوشش اسلامی، برآشفته و خواستار تغییر وضع موجود می‌شوند. واقعیت آن است که در وضعیت یاد شده، حتی آرامش ذهنی زنان و دختران جامعه نیز در مواجهه با خودنمایی افراطی هم‌جنسان‌شان به مخاطره خواهد افتاد.
متأسفانه نظام حاکم بر غرب برای دستیابی به اهداف استعماری خود، موضوع حجاب در جامعه‌ی ایران را به پدیده‌ای کاملاً سیاسی تبدیل نموده و با پیوند زدن آن به مشکلات اقتصادی مردم، از هر رخدادی به سود خود بهره‌برداری می‌کند؛ آنجا که زنان و مردان با پوششی نامناسب، بدون توجه به هنجارهای جامعه و حد و مرزهای انسانی و اخلاقی، حقوق شهروندی را نقض نموده و آرامش ذهنی شهروندان را تهدید می‌کنند، بر حذر داشتن آنان از این هنجارشکنی را رفتاری مغایر با حقوق شهروندی قلمداد می‌کند!
تنها با کمی اندیشه‌ی آزادمنشانه، به دور از هرگونه جانب‌داری سیاسی می‌توانیم به حقیقت مسئله‌ی پوشش پی برده و دریابیم که صفا، صمیمیت، شادی، رضایتمندی و اطمینان خاطر در کدام یک از خانواده‌های ایرانی بیشتر نمود دارد. خانواده‌هایی که با درایت و هوشمندی، پوشش منطبق با اخلاق و انسانیت را برگزیده و زن و مرد خانه، همه‌ی عشق و محبت‌ خویش را به همسر و فرزندان‌ خودمعطوف می‌کنند؟ یا خانواده‌هایی که رفتارهای به ظاهر متمدنانه را از رسانه‌های غرب الگو گرفته و تحت تأثیر روابط آزاد و لجام‌گسیخته، مدام نگران خیانت همسر خود هستند؟
پلیس به هر حال در مظان اتهام قرار دارد.
همه به خوبی می‌دانیم که برخورد قانونی با پدیده‌ی مذموم برهنگی در جامعه یا بی‌توجهی نسبت به آن، به هر حال یکی از دو گروه مخالف و موافق حجاب را در موضع انتقاد از پلیس قرار می‌دهد؛ با وجود این، فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بدون توجه به چنین مسئله‌ای، برای عمل نمودن به وظیفه‌ی قانونی خود تلاش می‌کند و چه خوب است که این انجام وظیفه با منطق و باور قلبی قریب به اتفاق کارکنان آن فرماندهی همخوانی دارد. پلیس ج. ا. ایران برخورد قانونی با هنجارشکنان را نه از روی عقده‌گشایی و تسویه‌حساب با مخالفان و منتقدان احتمالی سیاست‌های نظام، بلکه با انگیزه‌ی مقابله با زمینه‌های قطعی جرائم اخلاقی و جلوگیری از آسیب دیدن نظام خانواده در ایران در دستور کار قرار داده است؛ اما متأسفانه دشمنان مردم و حکومت ایران، این مسئله را با اتهام واهیِ نقض حقوق بشر، وسیله‌ای برای دستیابی به اهداف رذیلانه‌ی خود قرار داده و تلاش می‌کنند مردم را به بهانه‌های گوناگون در مقابل پلیس و نظام حاکم قرار دهند. آن‌چنان که بهره‌گیری از جنگ رسانه‌ای با تمسک به شیوه‌های ‌ناجوانمردانه از جمله دروغ‌پراکنی‌ و جعل و تزویر، در موضع آنان نسبت به مسئله‌ی حجاب و رویدادهای مرتبط با آن نمودی بارز دارد.
این که شخصیت زن در کدام نگرش مورد بی‌احترامی و توهین واقع می‌شود و در کدام نگرش مورد تکریم قرار می‌گیرد، معمای پیچیده‌ای نیست؛ موضوع استفاده‌ی ابزاری و نگاه تبلیغاتی غرب به زن، آن قدر واضح و عیان است که به بررسی‌ ژرف و موشکافانه‌ نیاز ندارد. در چنین فضایی راه انداختن جنگ رسانه‌ای بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران با ادعای نقض حقوق زن، هر انسان جوانمرد و آزاداندیشی را شگفت‌زده می‌کند؛ آن چه مغایر با حقوق انسانی و شهروندی زن در اجتماع است، اصرار غرب و پیروان تفکر غربی به برهنگی او برای تحریک غرایز جنسی مردانی است که خانواده را مأمن و پایگاهی مناسب برای ارضاء نیازهای جنسی و عاطفی خود به شمار نمی‌آورند.

انتهای پیام/