پیرامون همبستگی ملی در گفت‌وگو با علی اصغر شعردوست؛

ایران وحدت را چون زرهی بر تن کرده است

امروز این خاک کهن مورد دست درازی نا محرمان قرار گرفته است، دفاع از تمامیت ایران سوگندی بر تارک همه‌ ماست.از حمله چنگیز مغول به نیشابور و مرو و بغداد تا دلاوری‌های شهدای دفاع مقدس، تا مقاومت در برابر جنگ روانی دشمنان، این پایمردی تاریخی، سرمایه‌ بی‌بدیل ملتی است که در سخت‌ترین روزها، وحدت را چون زرهی بر تن کرده است.

به گزارش همای سعادت به نقل از ایرنا،در روزهایی که ایران درگیر جنگ نظامی است موضوع دفاع از تمامیت ارضی ایران بار دیگر به یکی از دغدغه‌های اصلی افکار عمومی و نخبگان تبدیل شده است. از تهدیدات نظامی تا جنگ روایت‌ها، از تحریم‌های هدفمند تا عملیات روانی، ایران با مجموعه‌ای از چالش‌های نوین مواجهه است که پاسخ به آن‌ها صرفاً در حوزه نظامی خلاصه نمی‌شود.

در چنین فضایی، نگاه فرهنگی، اجتماعی و تاریخی به مسئله امنیت ملی می‌تواند راهگشا باشد؛ نگاهی که علاوه بر تحلیل شرایط بر ظرفیت‌های درونی کشور برای مقابله هوشمندانه با تهدیدات تأکید دارد. در این خصوص به گفت‌وگو با «علی‌اصغر شعردوست» فعال فرهنگی، شاعر و دیپلمات پیشین پرداختیم…ایران، روایتگر پایمردی مردمانی است که از حریمش پاسداری می‌کنند

دفاع از تمامیت ارضی ایران در شرایط کنونی چگونه تقویت می‌شود؟

شعردوست: ایران این کهن سرزمین سالخورد اهورایی، از دماوند سرافراز تا کارون خروشان، از ارس تا خلیج همیشه فارس، همواره روایتگر عشق و پایمردی مردمانی است که با جان از حریمش پاسداری کرده‌اند. حریمی که امروز با موشک‌ها و تسلیحات عاریتی آمریکایی توسط باند تروریستی صهیونی شکسته شده است. امروز نیز همچون اعصار و قرون گذشته که این خاک مورد دست درازی نا محرمان قرار گرفته است، دفاع از تمامیت ایران سوگندی بر تارک همه‌ ماست.

امروز نیز همچون اعصار و قرون گذشته که این خاک مورد دست درازی نا محرمان قرار گرفته است، دفاع از تمامیت ایران سوگندی بر تارک همه‌ ماست.
این دفاع نه چون تکلیفی سیاسی که چون عشقی ذاتی به خاکی که مادرِ ریشه‌هایمان است. از حمله چنگیز خان مغول به نیشابور و مرو و بغداد تا دلاوری‌های شهدای دفاع مقدس، تا مقاومت در برابر جنگ روانی دشمنان، این پایمردی تاریخی، سرمایه‌ بی‌بدیل ملتی است که در سخت‌ترین روزها، وحدت را چون زرهی بر تن کرده است.

به نظرم در شرایط کنونی دفاع از این حریم اهورایی، سرزمینی که آن شهید سربلند «سردار سلیمانی» آن را «حرم» نامید، سه رکن اساسی دارد: «وحدت داخلی»، «توان دفاعی» و «دیپلماسی هوشمند». نخست اجماع ملی میان تمام گروه‌های سیاسی و البته آحاد مردم حول محور امنیت، خط قرمزی غیرقابل گفتگو است. این وحدت، همان‌گونه که در دفاع مقدس تجلی یافت، توطئه‌های دشمن را خنثی می‌کند. فارغ از رنگ و طایفه و زبان و قومیت و تفکرات سیاسی، همگی باید برای ایران و به نام ایران در کنار هم باشیم.

دوم توسعه‌ پدافند غیرعامل از مقاوم‌سازی زیرساخت‌های حیاتی مانند شبکه‌های آب و برق تا استفاده از پناهگاه‌های شهری، سپری نامرئی در برابر تهدیدهاست که اگرچه به دلیل تحریم‌های خارجی و بعضاً غفلت داخلی موضوعی است که در برخی شاخص‌ها مغفول مانده است لیکن باید با فداکاری مردمان این سرزمین پاک نسبت به هم در این شرایط حساس بدان توجه کرد.

سوم، دیپلماسی فعال با همسایگان بر پایه‌ منافع مشترک و افشای مستند.طرح‌ های تخریب‌گرایانه‌ رژیم جنایتکار صهیونی در مجامع بین‌المللی، بازدارندگی را تکمیل می‌کند. بیانیه دستگاه دیپلماسی برای به گواه گرفتن تاریخ که ما شروع کننده این جنگ نبوده‌ایم و از سوی دیگر مطرح کردن این موضوع که در صورتی که دست پلید تروریسم صهیونی اگر قطع نشود، فردا نوبت همسایگان مسلمان است بخشی از دیپلماسی فعال کشورمان است که باید ادامه یابد. در این رابطه با بکارگیری دیپلمات‌های ورزیده و استفاده از نفوذ آنها، همچنین ایجاد ارتباط وثیق با دوستداران ایران در همه کشورها، بخصوص کشورهای پیرامون اولویتی است که در دیپلماسی هوشمند باید به آن توجه کرد.

در شرایط جنگی، همبستگی ملی را چگونه می‌توان فارغ از شایعات تقویت کرد؟

شعردوست: همبستگی ملی در زمان بحران بر سه پایه استوار است: شفافیت، مشارکت مردمی و عدالت. شفافیت با انتشار لحظه‌ای اخبار تأیید شده از طریق رسانه ملی و پاسخگویی زنده‌ مسئولان به پرسش‌های مردم محقق می‌شود. اینکه وزیر نفت کشور بر بقایای آسیب دیده مخازن مشتقات نفتی در غرب تهران حاضر می‌شود یا گزارش‌های لحظه به لحظه خبرنگاران از مناطق آسیب دیده که با سرعت و در عین حال شفافیت ارائه و مخابره می‌شود امری است مبارک. جنگ امروز نه فقط جنگ هواپیما و موشک و ریز پرنده بلکه جنگ روایت و رسانه است. اینکه کدام سمت جنگ سریعتر و شفاف‌تر اخبار را مخابره کند موضوعی است مهم و حیاتی.

در چنین شرایطی مردم باید چگونه اخبار و اطلاعات را به دست آورند و برای مدیریت بحران چگونه همکاری کنند؟

رسانه‌ها با پرهیز از انتشار تصاویر اضطراب‌زا و جایگزینی اخبار منفی با گزارش‌های «تاب‌ آورانه» (مانند موفقیت‌های علمی یا پزشکی در بحران)، فضای امید را تقویت کنند.

شعردوست: اصولاً معتقدم مردم نباید اخبار غیر موثق را در شبکه‌های اجتماعی، مبنای تصمیمات خود در این شرایط قرار دهند. در بعد مردمی، سازماندهی گروه‌های داوطلب محله‌ای برای مدیریت بحران و به ‌کارگیری ظرفیت چهره‌های مورد اعتماد عمومی (نویسندگان ، ورزشکاران ، هنرمندان) سرمایه‌ اجتماعی را فعال می‌کند. نکته‌ کلیدی در بخش سوم یعنی عدالت، توزیع ‌به موقع منابع در صورت طولانی شدن شرایط فعلی در تمام مناطق است تا شکاف‌های اجتماعی به عامل تفرقه تبدیل نشود.

همان‌گونه که هنرمندان در پی حملات اخیر، با هشتگ‌هایی چون #وطن، در حال خلق حماسه‌ همدلی‌اند دولت و مسئولان در میدان نیز باید تمام تلاش خود را به کار گیرد تا فارغ از گرایش‌های مختلف فکری تصمیماتی درست، سریع و فارغ از حب و بغض های سیاسی بگیرند.جنگ روانی دشمن را با سه سپر می‌توان خنثی کرد.

در مواجهه با جنگ روانی دشمن، انسجام روانی جامعه چگونه حفظ می‌شود؟

شعردوست: هیچ تهدیدی ملتی را شکست نمی‌دهد اگر که این سه ویژگی را داشته باشد: خرد و همت جمعی در دفاع، مشارکت مردمی در تصمیم‌سازی (نه مدیریت آمرانه) و تاب‌آوری در برابر جنگ روانی از مسیر آموزش و شفافیت. این سه همان میراثی است که شهدای دفاع مقدس با خون خود بر خاک ایران نقش زدند و امروز چراغ راه ماست.

جنگ روانی دشمن را با سه سپر می‌توان خنثی کرد: آموزش سواد رسانه‌ای، تولید محتوای امیدبخش و حمایت روان‌شناختی. آموزش تشخیص اخبار جعلی و شناسایی حساب‌های جعلی در فضای مجازی، باید از مدارس آغاز شود و در کمپین‌های تلویزیونی تداوم یابد.

رسانه‌ها با پرهیز از انتشار تصاویر اضطراب‌زا و جایگزینی اخبار منفی با گزارش‌های «تاب‌آورانه» (مانند موفقیت‌های علمی یا پزشکی در بحران)، فضای امید را تقویت کنند. در لایه‌ی زیرین، راه‌اندازی خطوط تماس رایگان روان‌درمانی و تولید محتوای هنری امیدبخش (مثل مستندهای مشارکتی یا موسیقی‌های وحدت‌آفرین) پشتوانه‌ی روانی جامعه را استحکام می‌بخشد.

دوست دارم این مصاحبه را با این چکامه از همکار و همکلاس سابقم در انتشارات سروش و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، مرحوم دکتر قیصر امین پور که در آن امید و روشنی به فرداست به پایان برسانم.

ای درخت آشنا

شاخه های خویش را

ناگهان کجا

جا گذاشتی؟

یا به قول فروغ:

دست های خویش را

در کدام باغچه

عاشقانه کاشتی؟

این قرارداد

تا ابد میان ما

برقرار باد:

چشم‌های من به جای دست‌های تو!

من به دست تو

آب می‌دهم

تو به چشم من

آبرو بده!

من به چشم‌های بی‌قرار تو

قول می‌دهم:

ریشه‌های ما به آب

شاخه‌های ما به آفتاب می‌رسد

ما دوباره سبز می‌شویم!

انتهای پیام/