آموزش و پرورش لرستان زیر کشت ممنوعه؛

خش‌خش خشخاش بیخ گوش دانش‌آموزان..!

برخی از جرایم و تخلفات به دلیل فقدان نظارت و یا عدم نظارت دقیق، وقوع برخی اتفاقات در بحث کشت گیاهان ممنوعه در زمین تحت مالکیت و مدیریت آموزش و پرورش لرستان را رقم زده به طوری‌که خش‌خش خشخاش بیخ گوش دانش‌ آموزان شنیده می‌شود!

همای سعادت؛ نظارت کلید واژه‌ای است که اهمیت، تاثیر و نقش بی بدیل آن به واسطه بهبود ارائه خدمات، اجرای صحیح قوانین، دستوالعمل‌ها و احقاق حقوق اشخاص در جلب رضایتمندی آحاد جامعه و اقناع افکار عمومی انکار نشدنی است، به گونه‌ای که در اصولی چند از قانون اساسی به این مهم پرداخته شده است.

نمونه بارز آن بازدیدهای میدانی دو سال اخیر رئیس قوه قضائیه از گمرکات و انبارهای سازمان اموال تملیکی بوده و نمونه دیگر تحقیق و تفحص‌های صورت گرفته توسط نمایندگان مجلس شورای اسلامی در خصوص عملکرد برخی از دستگاه‌ها و سازمان‌هاست.

برخی از جرایم و تخلفات به دلیل فقدان نظارت و یا عدم نظارت دقیق، وقوع برخی اتفاقات در بحث کشت گیاهان ممنوعه در زمین تحت مالکیت و مدیریت آموزش و پرورش استان لرستان را رقم زده به طوری‌که خش‌خش خشخاش بیخ گوش دانش‌آموزان شنیده می‌شود!

صوابتر و پسندیده‌تر آن بود که حداقل مدیر آموزش و پرورش منطقه‌ای که مدیریت مستقیم هنرستانی که زیر کشت خشخاش رفته بود را برعهده داشت به محض افشا شدن موضوع جهت دفاع از جایگاه رفیع و ارزشمند آن نهاد با جسارت و شجاعت از سمت خویش استعفا داده و عطای این ریاست چند روزه را به لقایش می‌بخشید تا به جای نکوهش توسط اذهان عمومی حداقل توسط همکاران فرهنگی مورد ستایش قرار می‌گرفت و برای همیشه در اذهان عموم ماندگار می‌شد چرا که پذیرش مسئولیت خود نوعی از شجاعت است اما چه باید کرد که دل کندن از جاه و مقام کار هر کسی نیست.

زیر کشت رفتن یک مجموعه آموزشی بسیار تأسف بار است؛ یک حلقه گمشده در این میان وجود دارد که آن هم بی تفاوتی مدیران آموزش و پرورش استان لرستان در پاسخگویی و معذرت خواهی از عموم مردم می‌باشد.

ما نه دشمن هستیم نه مغرض و نه بیگانه که بر علیه اداره کل آموزش و پرورش برای هدفی باطل متحد شده باشیم و هدفی جز پیشرفت و ترقی جامعه و دستگاه‌های اجرایی و اداری مورد نقد نداشته و نداریم.

آموزش و پرورش استان لرستان امروز به مثابه یک کشتی است؛ کشتی‌ای که تیر ناکارآمدی و زیاده خواهی آن را سوراخ کرده و در حال غرق شدن است. اما روضه سکوت مدیران و روابط عمومی اداره کل آموزش و پرورش لرستان را چگونه باید تفسیر کرد؟

کشت خشخاش در یک محیط آموزشی که در تملک آموزش و پرورش می‌باشد یعنی معنازدایی و یا تهی سازی این نهاد از رسالت و وظیفه اصلی خود که در قانون برعهده آن گذاشته شده است؛ یک محیط آموزشی که با هزینه بیت المال برای رشد و نمود فرزندان این دیار بنا شده است به ده‌ها دلیل پیدا و پنهان در مسیری مورد استفاده قرار گرفته که نه تنها آینده فرزندان‌مان را به خوبی تضمین نمی‌کند ولو اینکه آن‌ها را در یک مسیر ابتذال قرار می‌دهد، مسیری که خون هزاران جوان از سرتاسر ایران «شهیدان مبارزه با مواد مخدر» برای پاکسازی آن ریخته شده است.

این اتفاق در حالی رخ داده است که نقش آموزش و پرورش در برنامه‌های فرهنگی و اقدامات پیشگیری از اعتیاد بسیار مهم و کلیدی می‌باشد و می‌بایست این دستگاه تمام توان خود را در راستای آگاه سازی و آموزش اقدامات پیشگیرانه به کار گیرد تا دانش آموزان که نسل آینده به حساب می‌آیند با هوشیاری و آگاهی کامل گرفتار و مبتلا به این بیماری خانمان‌سوز نشوند نه اینکه در بغل گوش آن‌ها و در کنار میز و صندلی‌های آموزشی گیاه خشخاش کشت شود.

جامعه دانش‌آموزی با توجه به سن و سال حساس و در مرحله ورود به جامعه؛ بیش‌تر از سایر اقشار در معرض آسیب‌های اجتماعی قرار دارند، دانش آموزان به عنوان مهم‌ترین سرمایه‌های انسانی و اجتماعی کشور را باید در برابر آسیب‌های اعتیاد و مواد مخدر نگهداری و محافظت کرد که زیر کشت رفتن محیط‌های آموزشی عکس این گفته‌ها را نشان می‌دهد.

آیا مگر غیر از این است که براساس نظریه «بوردیو، جامعه شناس» کارکرد و خروجی نظام آموزشی در هر کشوری باید آموختن هنر و مهارت زندگی کردن به آنها برای بعد از ایام دانش آموزی باشد، لذا قطعا اداره کل آموزش و پرورش لرستان باید نسبت به این ابتکار عمل خود در کاشت خشخاش در فضای آموزشی نسبت به افکار عمومی پاسخگو باشد و هدف اصلی خود از این اقدام را تبیین نماید.

قطعا نادیده گرفتن اثراث مخرب و منفی این اقدام به ظاهر غیرقانونی در یک محیط آموزشی منجر به بروز مشکلات بیش‌تری برای دانش آموزان حاضر در آن مجموعه می‌شود و علاوه‌بر به خطر انداختن سلامتی روان آن‌ها باعث آشنایی زود هنگام این دانش آموزان با مواد مخدر خواهد شد.

یادداشت: یاسر نظری چگنی

انتهای پیام/