عاشورا؛فرصتی برای عرضه‌ی خود به ساحت امام حسین(ع)

مناسبت‌های مذهبی و حتی ملی،علاوه بر لایه‌های ظاهری که در ادبیات دینی از آن‌ها به «شعائر» یاد می‌شود.

همای سعادت-محسن یوسف وند- در یادداشتی نوشت؛تکریم و تعظیم این مناسبت‌ها دارای صراحت قرآنی و از نشانه‌های تقوای دل‌هاست: «وَمَنْ یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ». یادآوری و برپایی «ایام‌الله»ها از سفارشات اکید خداوند متعال است: «وَذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِکَ لَآیَاتٍ لِکُلِّ صَبَّارٍ شَکُورٍ» و ده‌ها استناد وحیانی دیگر که فرصت پرداختن به آن‌ها در این مقال نمی‌گنجد.

اما در کنار تکریم و تجلیل این رخدادهای مهم و عظیم بشری، پردازش و لایه‌ برداری از زوایای پیدا و پنهان آن‌ها، وظیفه‌ای بس مهم و اساسی برای تاریخ بشریت محسوب می‌شود. در میان مناسبت‌های دینی و مذهبی، هم‌چون واقعه‌ی بعثت پیامبر اکرم(ص) و غدیر خم و ده‌ها واقعه‌ی بزرگ دیگر، قیام حضرت سیدالشهداء در سال ۶۱ هجری قمری، هم‌چون نگینی درخشان در تاریخ نه تنها مسلمانان، بلکه بشریت می‌درخشد. هرچه از مبدأ تاریخی این واقعه‌ی سترگ فاصله می‌گیریم، نه تنها رنگ کهنگی به خود نمی‌گیرد، بلکه روزبه‌روز بر عظمت آن افزوده شده و انسانیت، خود را وامدار گفتمان سیدالشهدا(ع) و فرهنگ عاشورا و مکتب کربلا می‌داند.

این‌جاست که در کنار وعاظ، مداحان، ذاکرین و منقبت‌گویان که نقششان در زنده‌ نگه داشتن عاشورای حسینی انکارناپذیر است،عالمان دین، جامعه‌ شناسان، اندیشمندان و متفکران در عرصه‌های مختلف، باید دست به لایه‌برداری از سطوح ظاهری این واقعه زده و لایه‌های درونی و عمیق آن را برای بشریت بشکافند. این دقیقاً به مثابه همان توصیه ائمه‌ی اطهار(ع) در خصوص قرآن کریم است؛ چرا که امامان معصوم(ع) خود قرآن ناطق هستند و همان‌گونه که در توجه به ظواهر قرآن توصیه شده، صد چندان به پرداختن به بطون آن سفارش شده است.

در این نوشتار، به برخی از پیام‌های نهضت حسینی(ع) به صورت سلسله‌وار اشارت می‌شود و ادامه‌ی آن در نوشته‌های بعدی خواهد آمد:

بنیان‌گذار مکتب و گفتمانی جهانی؛

امام حسین(ع) در واقعه‌ی بزرگ کربلا، فطرت بشریت و همه‌ی آزادگان جهان را – فارغ از دین، مذهب و آیین آن‌ها – مورد خطاب قرار داد: «اِن لم یکن لکم دینٌ و کنتم لا تخافون المعادَ، فکونوا احراراً فی دنیاکم». این‌جاست که باید گفت: همان شأن و جایگاهی را که برای قرآن کریم قائل هستیم، مبنی بر حجیت عقلی و شرعی برای تمام اعصار و نسل‌ها و عدم محدودیت در ظرف زمان، بر همین اساس، گفتار امام حسین(ع) برای تمام بشریت در همه‌ی زمان‌ها و مکان‌ها منجزیت دارد.

اگر امروزه، در عصر وحشی‌گری اسرائیل در کشتار مردم بی‌گناه غزه، شاهدیم که مردمان بسیاری از کشورها، با هر دین، مذهب و مسلکی، در سمت درست تاریخ ایستاده‌اند و این وحشیگری را محکوم می‌کنند، یکی از تجلیات قیام حضرت سیدالشهدا(ع) است که وجدان‌های بیدار و فطرت ظلم‌ناپذیر بشر را مورد توجه قرار داده است.

نقش‌آفرینی بانوان در نهضت عاشورا؛

حضرت سیدالشهدا(ع) در آغاز حرکت مبارک خود که تبیین، بیدارگری و خطابه‌ قرار دادن وجدان و فطرت بشریت در آن موج می‌زند، تاریخ مشحون از این است که آن حضرت(ع) برای اتمام حجت، نه تنها بر انسان عصر خود، بلکه برای تمام زمان‌ها و مکان‌ها، کارهای فرهنگی را که وجدان انسان‌ها را مورد خطاب قرار داده است، سرلوحه‌ی حرکت حیات‌بخش خود قرار داد. این بیدارگری در سه مقطع زمانی، قابل بررسی است: قبل از واقعه‌ی عاشورا، در روز عاشورا (شهادت امام حسین(ع)) و بعد از آن.

حضرت حسین ابن علی (علیهما السلام) برای هر یک از این سه مرحله از «جهاد تبیین» و روشنگری، ظرفیت‌ها و تاکتیک‌های مختلفی از جمله گفت‌وگو با وجدان‌ های بیدار، اتمام حجت بر منحرفین و غبارروبی از قلوب غبارگرفته توسط هجمه‌های تبلیغی استکبار زمانه را به کار گرفت. برای مرحله‌ی پس از شهادت و استمرار مکتب کربلا و گفتمان عاشورا، از ظرفیت‌های دیگری بهره برد؛ از آن جمله، وجود مبارک حضرت امام سجاد(ع) به عنوان حجت خدا که پرداختن به مواضع آن حضرت در پرده‌دری از چهره‌ی ظالم زمانه و بیان مظلومیت حضرت سیدالشهدا(ع) در قالب‌های گوناگون، در تاریخ ثبت و ضبط شده است.

اما یکی از اثرگذارترین این ظرفیت‌ها، وجود مبارک حضرت زینب(س) است که امام حسین(ع) به زیباترین شکل ممکن، آن بانوی گرامی را برای تبیین مکتب عاشورا و استمرار نهضت حیات‌بخش خود آماده نمود و این ظرفیت بی‌بدیل را به بشریت معرفی کرد.ادامه دارد…

معاون فرهنگی اداره کل ارشاد اسلامی لرستان

/انتهای پیام/