قصه ی مرگ و زندگی ، در سایه ی شوم کرونای هزار چهره

بهمن ماه پارسال بود که برای اولین بار رسانه ها خبر از انتشار ویروسی به نام کرونا در شهر ووهان چین دادند ، به فاصله ی کمی اولین بیمار کرونایی هم در ایران شناسایی شد ، می گفتند در استان قم بوده ، و حالا حدود یک سال از شیوع این ویروس ، می گذرد ، خیلی زود سراسر جهان را آلوده کرد و در این میان، کشور ایران نیز از ردپای این مهمان ناخوانده، بی نصیب نبود ، در مدت کوتاهی ، در سراسر کشور منتقل شد و همه جا را در برگرفت. آنچنان سریع که در ابتدا ، فقط چند استان ، آلوده بودند ولی به سرعت به همه جا منتقل شد و تعداد زیادی از هم وطنانمان را به دام خود گرفتار کرد.

یادداشت-همای سعادت آنلاین -از همان ابتدا، تلاشها برای درمان بیماران ، شروع شد ، همه ی بخش های کشور ، از وزارت کشور گرفته تا بیمارستانها و مراکز درمانی، تمام تلاش خود را برای ریشه کنی این ویروس و جلوگیری از شیوع بیشتر آن ، به کار بستند ، کم کم ، وضعیت، وخیم تر شد و بخشهای اجتماعی، فرهنگی، نظامی و… هم احساس مسئولیت کردند و به کمک کادر درمانی و پزشکی کشورمان آمدند.

رفته رفته آمار فوتی های کرونا بیشتر شد، توصیه ها برای رعایت نکات بهداشتی ، اوج گرفت ، توصیه هایی مثل دوری از هم ، فاصله گرفتن و پرهیز از ورود به تجمعات ، شستن مرتب دستها با آب و صابون، استفاده از ماسک و… ، مدام تکرار می شد.هر کسی در هر لباس و پست و مقامی که بود ، با زبان خودش به ترویج نکات بهداشتی و تشویق مردم به رعایت آنها کمک می کرد ، برخی در قالب خبر و اطلاع رسانی ، یکی در قالب عکس و دیگری در فضای مجازی و…
به فصل بهار رسیدیم ، اما این بهار با بهارهای سالهای قبل خیلی فرق داشت، دوهفته کامل همه جا را تعطیل کردند، دید و بازدیدی در کار نبود و حتی سیزده به در هم نداشتیم روزها و ماهها گذشت ، و هنوز سایه سنگین کرونا ، در ایران و در سراسر جهان، حاکم بود ، جولان کرونا عده ی زیادی از هموطنانمان را به کام مرگ کشاند و همین باعث نگرانی کادر درمان و پزشکی کشور شد و با تلاش شبانه روزی، سعی در مهار آن داشتند ، دیگر خسته شده بودند اما همچنان، امیدوار به اینکه ، روزی، این مهمان ناخوانده دست از سرمان بردارد .

تعداد زیادی از پزشکان و پرستاران کشورمان ، کارمندان بانکها و سایر نهادهای خدمات رسان ، در این راه ، جان خود را فدای مردم کردند و به استقبال شهادت رفتند، یاد آن نمادهای مجسم ایثار و از خودگذشتگی، تا ابد جاودان است و هرگز فراموش نخواهند شد ، به نوعی ، حال و هوای روزهای پر از شجاعت و ایثار و فداکاری دفاع مقدس ، زنده شده بود …روزها به سختی می گذشت و در بعضی نقاط ، با کمبود وسایل پزشکی ، درمانی و حتی پزشک و پرستار ، مواجه شدند و همچنان ، توصیه ها به مردم برای همکاری با کادر پزشکی و رعایت پروتکل های بهداشتی ادامه داشت …

.

در این میان ، تعداد زیادی از هموطنانمان متاسفانه ، هنوز به این توصیه ها پایبند نبودند و با عدم رعایت پروتکلها ، زمینه را برای انتشار بیشتر ویروس ، فراهم می کردند.کار به جایی رسید که تصمیم به تعطیلی گرفته شد ، مدارس ، دانشگاهها ، ادارات، ارگانها ، مشاغل و اصناف گوناگون و خلاصه تمام بخش های کشور ، تعطیل و یا نیمه تعطیل شدند ، آموزشها مجازی شد ، دورکاری می شد ، مسافرتها لغو و محدودیتها شروع شد ، نظارتها بیشتر شد و رفت و آمدهای بین استانی و برون استانی کنترل شد ، از آن به بعد ، عده ای که رعایت نمی کردند و کرونا را جدی نمی گرفتند، خود را همرنگ جماعت کردند و ملزم به رعایت قوانین کرونایی ، ولی باز هم عده ای همچنان …

کرونا خسارات زیادی به اقتصاد کشور زد و خیلی ها که شغل پایداری نداشتند، آسیب بیشتری دیدند و نیازمند حمایت بیشتر بودند…اما کارهای قشنگی هم برای ریشه کنی کووید ۱۹ انجام شد، رزمایش کمکهای مومنانه با دستور رهبر معظم انقلاب آغاز شد ، مردم کشورمان از هر قشر و طبقه ای که بودند، در هر لباسی که خدمت می کردند ، دست به کار شدند و با جمع آوری کمکهای مومنانه به آسیب دیدگان کرونا کمک‌ می کردند، روح ایثار و همدلی و فرهنگ از خودگذشتگی و کمک به هم نوع ، در سراسر کشور ، زنده شد ، هرکسی هرچه در چنته داشت ، آورد و کم کم ، این فرهنگ ، در وجود مردم ، نهادینه شد و کمتر کسی بود که نسبت به هم نوع خود ، بی تفاوت باشد.

.

عده ای، کارگاهها و کارخانه های خود را تغییر کاربری دادند و ماسک و مواد ضدعفونی و … تولید می کردند، عده ای غذای گرم تهیه می کردند و در اختیار نیازمندان ، قرار می دادند، خلاصه اینکه کمک کردن به مردم آسیب دیده، مرد و زن و پیر و جوان و شغل و منصب و مقام نمی شناخت ، و همه ، خود را به نوعی، در مقابل وضع موجود ، مسئول میدانستند. اما عده ای هم ، با احتکار اقلام مورد نیاز مردم ، ازجمله ماسک ، میخواستند از آب گل آلود، ماهی بگیرند ، با جان مردم بازی می کردند و موجب شیوع بیشتر آن می شدند

شیوع کرونا و شمار مبتلایان و فوت شدگان ،گاهی سیر نزولی داشت و گاهی صعودی ، موج اولش را پشت سر گذاشتیم و حالا اواسط تابستان است و آغاز موج دوم آن ، هربار برای مهار آن ، تصمیمات مختلفی گرفته می شد و در نهایت ، به همکاری بیشتر مردم با دولت و مخصوصا با کادر پزشکی کشور منجر می شد ، وضعیت شهرها ، قرمز ، زرد و سفید ، نامگذاری شد ، دورهمی های خانوادگی، عامل مهمی در انتشار ویروس ، اعلام شد، تعداد مبتلایان و فوتی ها هر روز از رسانه ملی اعلام می شد، آمارها همچنان کم و زیاد می شد.

فصل پاییز هم با برگ ریزان کرونا شروع شد، عده ی زیادی، داغدار عزیزانشان شدند ، خلاصه اینکه کرونا زندگی مان را مختل کرد ، خیلی سخت به دوری از هم عادت کردیم و شاید یکی از درسهای کرونا هم همین بود که قدر با هم بودن ها را بدانیم .تلاشها ، برای تولید واکسن کرونا ، ادامه دارد ، و همچنان ، تاریخ مشخصی برای پایان کرونا وجود ندارد و امروز، با گذشت حدود یک سال از شیوع کرونا ، همچنان این ویروس، جولان می دهد ، تلاشهای شبانه روزی کادر درمان ، تصمیمات مختلف دولت برای مهار آن، کمکها و رزمایش های مومنانه ادامه دارد و توصیه های بهداشتی تکرار می شود ، تعطیلی ها و محدودیت ها ادامه دارد …

اینکه کرونا ، کی می رود و زندگی کی عادی می شود ، آن جمع های دوستانه و ملاقاتهای حضوری، کی با خیال راحت، انجام می شود ، کی از ماسک زدن ، راحت می شویم و… ، تاریخ مشخصی ندارد و همچنان، ملزم به رعایت هستیم.و البته شب یلدا را هم در پیش داریم ، درست است که دلمان برای آن دورهمی های پر از شور و شوق و محبت و صمیمیت، تنگ شده ، ولی الزاما نباید این شب را بهانه ی شیوع بیشتر کرونا قرار دهیم ! این یک شب را هم با دید و بازدید مجازی سپری کنیم !
امیدوارم روزی از همین روزها، جشن شکست کرونا را در کنار هم ، با خوبی و خوشی بگیریم و برای همیشه از شر این ویروس هزار چهره ، راحت شویم.

فاطمه شاه کرمی