وقتی اخلاق رسانهای در لرستان به «کالای قابل معامله» تبدیل میشود/یک روز اصولگرایِ افراطی،فردا اصلاحطلبِ چاپلوس!
در دلِ کوهستانهای سر به فلک کشیدهٔ لرستان، جایی که اخلاق رسانهای باید چون بلوطهای دیرپا ریشه بدواند،گروهی از بهاصطلاح «خبرنگاران» بهسانِ بادِ بهاری، با هر نسیمِ قدرت،جهتی نو میگیرند.
یادداشت-اینان نه پاسدارانِ حقیقت، که «مَرجانهای رسانهای»اند؛ موجوداتی عجیب که زیستشان وابسته به جریانِ قدرت است. هر دولتی که برآید، این مرجان ها رنگ عوض میکنند؛ گاه سرخِ انقلابیگری، گاه سبزِ اصلاحطلبی.
وقتی طبلِ اصولگرایان بهصدا درمیآید، این جماعت ناگهان قامتهایشان را چون سروهای سرفراز راست میکنند. در این صحنه، چاپلوسیِ آنان نه خطابه که «سمفونیِ مبالغه» است؛ سمفونیای که نتهای آن از جیغِ ستایشِ بیحدومرز پر است.
اما هنگامی که بادِ اصلاحات وزیدن میگیرد، این جماعت بیهیچ شرمی، پوستین وارونه میپوشند. امروز و در دولتِ پزشکیان، همان چهرهها که دیروز عَلَمِ اصولگرایی برافراشته بودند، امروز زیر پرچمِ «نوگرایی» صف میکشند. اینان همچون «مِترسکهای بیزمین»اند؛ پیکرههایی توخالی که نه محصولی را پاس میدارند و نه ریشهای در خاکِ اخلاق دارند. هدفشان—چنانکه از لابهلای اسنادِ ادارات برمیآید— رپورتاژهای سفارشی، آگهیهای میلیونی، و سکوتِ مُفِید دربرابرِ فساد است.
رسانهاین آینهٔ شفافِ جامعه نیازمند قلم هایی است که نه در کامِ قدرت، که در چشمهسارِ حقیقت شستوشو یابد. تا زمانی که این معدود خبرنگارانِ لرستانی اسیرِ بازیِ چاپلوسی و چرخشهای سیاسیاند، رسانههای این دیار بهجای آنکه «میدانِ نقد» باشند، «پاتوقِ دلالی» خواهند بود.
راه نجات،در بازگشت به اصولی است که بلوطهای زاگرس نمادِ آناند: ریشه دواندن در خاکِ صداقت، سایهگستری بیچشمداشت، و مقاومت دربرابر طوفانهای فساد. تنها آنگاه میتوان امید داشت که قلمها دوباره به امید این استان محروم بدل شوند؛ قلمهایی که نه برای منافع، که برای پاسداری از حریمِ حقیقت از نیام بیرون میآیند.
غلامرضا سالاروند
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰