پارههای تنِ وطن
«پارههای تنِ وطن» این زیباترین عنوانی است که در روزهای اخیر به ذهنم متبادر شده است؛از وقتی تصویر انفجار خونین تجریش منتشر شد.
یادداشت_سعیده خورشیدوند-چند روزیست یک فیلم یک دقیقهای در فضای مجازی دست به دست میشود. تصاویری که گوشهای از جنایات رژیم صهیونیستی در روز یکشنبه ۲۵ خرداد ۱۴۰۴ را نشان میدهد؛ دو روز بعد از اولین تجاوز اسرائیل به خاک ایران در بامداد جمعه ۲۳خرداد.
تصویر کاملا واضح است، در اثر اصابت پرتابه، هر آنچه در خیابان است به هوا پرتاب میشود. خودروهای آهنین به مانند پرهای کاه در آسمان پرواز میگیرند و ساختمانهایی که جرم ساکنانشان، نخبگی و یا همسایگی نخبگان است.
این در حالی است که حاکمان رژیم صهیونسیتی و حامیان آنها ادعا میکنند اهدافشان صرفا نظامیان و دانشمندان هستهای بوده، و با مردم عادی کاری ندارند. اما تصاویر کاملا گویای جنایتی وحشیانه از سوی حیوانات انسانن مایی است که سالهاست در غزه و لبنان و دیگر کشورها خون میریزند و جان میگیرند.
در میان تصاویر پردرد آن روز، یک قاب دونفره به چشم میخورد که به تصور من، شاید دردناکترین صحنه این ماجراست.تصویر صفحه نمایش تلفن همراه یکی از شهداست. یک تصویر سلفیِ پدر و دختری که حالا خاطرهای برای هیچکدامشان نیست!دیگر پدری در کار نیست تا با روشن کردن صفحه گوشی، ذوق کند. دختری هم نیست تا دلبریهایش از پشت عکس پیدا شود و دل بابا غنج برود.
امروز چهاردهم تیرماه، روز قلم است و من با دیدن این تصاویر، خیلی تلاش میکنم یک عنوان برای تصویر پیدا کنم اما نمیتوانم. ناتوانی در روزی به نام قلم، سخت است. در شبکههای اجتماعی به دنبال یک کلیدواژه پرسه میزنم تا اینکه تیتری سهکلمهای در ذهنم نقش میبندد: «پارههای تنِ وطن»این زیباترین عنوانی است که در روزهای اخیر به ذهنم متبادر شده است؛ از وقتی تصویر انفجار خونین تجریش منتشر شد.
آری، آنان پارههای تن وطن بودند که در آسمان تهران به پرواز درآمدند. پارههایی پر از آرزو و امید، پر از شور، شوق، جوانی و زیبایی که حالا زیباترین نام را برای خود برگزیدهاند: «شهید».شهیدانی که خون سرخشان، بر پرچم ایران، مُهر ماندگاری میزند تا روسیاهی صهیون و حامیانش را به جهان بنمایانند.
از آغاز حملات تا پایان روز دوازدهم، ۹۳۵ نفر نظامی، دانشمند و مردم عادی در این جنگ به شهادت رسیدهاند که درمیان آنها، ۱۰۵ زن شهید و ۴۵ کودک و نوجوان شهید به چشم میخورد، اما با همه داغی که بر دل ملت نهاده و سنگینی میکند، دستاوردهای بزرگتری از این دفاع ۱۲روزه حاصل شده است که شاید بزرگترین آنها، بازگشت سرمایه اجتماعی و انسجام ملی ایرانباشد. بازگشتی از جنس بصیرت ملت.
مردم در این روزها، پایداری وطن را در برابر دوربینها و رسانههای دنیا سرودند؛ وقتی بدون واهمه در میان حملات دشمن، به خیابان آمدند. وقتی روی شانههایشان، شهدا را بدرقه کردند. وقتی صدای موکبهای غدیرشان در ایران ذوالفقار علی پیچید. وقتی رسانه ملی هدف قرار گرفت و خبرنگاران همچنان در خرابههای برج شیشهای ماندند تا راوی حقیقت باشند.
با همه این دستاوردها، اما در این جنگ نقاط ضعفمان نیز روشن شد که از مهمترین آنها، رسانه بود.رسانه، امروز باید در میدان روایتگری جنایات دشمن و مقاومت ۱۲روزه ایران، آستین همت را بالاتر بزند تا اصل این نبرد، در قرارگاه رسانهای دشمن، تحریف نشود و به حاشیه نرود.
رسانه، امروز به مثابه سربازی است که باید در سنگر تبیین، همه توانش را خرج روایتگری درست از حقیقت نماید و پیروز واقعی را که گفتمان جمهوری اسلامی است به همه نشان دهد.
/انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰