«ملامنوچهر کولیوند» و تاریخ تشیع در لرستان

ملامنوچهر کولیوند با ادغام شعر،اخلاق و عرفان در زندگی روزمره،توانست آموزه‌های شیعی و فرهنگ بومی لرستان را به نسل‌های بعد منتقل کند و جایگاهی ماندگار در حافظه فرهنگی و دینی مردم این دیار پیدا کند.

یادداشت-دکتر شیرزاد بسطامی-ملامنوچهر کولیوند در تاریخ فرهنگی و دینی لرستان چهره‌ای برجسته است که همزمان معلم، شاعر و عالم دینی بود و توانست با تلفیق عرفان، اخلاق و ادب، تأثیری پایدار بر جامعه و فرهنگ منطقه برجای گذارد. او در دوره‌ای ظهور کرد که لرستان جامعه‌ای عشیره‌ای بود، با ساختار اجتماعی نه چندان پیچیده اما با ویژگی‌های فرهنگی منحصربه‌فرد. در این محیط، مکتب‌خانه‌ها و علما نقش محوری در آموزش و پرورش نسل‌های بعدی داشتند. این مراکز نه تنها سواد دینی و قرآنی منتقل می‌کردند، بلکه حلقه‌ای برای حفظ زبان، ادبیات و حکمت عامیانه نیز به شمار می‌آمدند و ملا منوچهر در چنین بستری تربیت شد. او توانست پیوند میان دین، اخلاق، فرهنگ و شعر را به گونه‌ای برقرار کند که پیام‌های او به سطح وسیع جامعه منتقل شود و تأثیری ماندگار داشته باشد.

ملا منوچهر در حدود سال ۱۲۲۹ هجری قمری در ناحیه الشتر متولد شد و از کودکی با اصول دینی، اخلاقی و ادبی آشنا شد. خانواده کولیوند از خوانین منطقه بودند و تربیت اولیه او در فضای خانوادگی با محوریت دیانت و مطالعه ادبی شکل گرفت. او علاوه بر یادگیری علوم دینی در مکتب‌خانه‌ها، با آثار حافظ، سعدی و مولوی آشنا شد و توانست از آن‌ها در توسعه سبک ادبی خود بهره گیرد. این دوگانگی در تربیت و آموزش او، زمینه شکل‌گیری شاعری را فراهم کرد که همزمان عالم دین، مروج اخلاق و حافظ زبان و فرهنگ مردم منطقه بود.

زبان اشعار ملا منوچهر تلفیقی از فارسی و لکی است و سبک او مشخصه‌ای منحصر به فرد دارد؛ ساده، صمیمی و در عین حال عمیق، با تأکید بر اخلاق و عرفان. او از شعر نه به عنوان تفنن، بلکه به عنوان وسیله‌ای برای هدایت، تعلیم و آگاهی‌بخشی اجتماعی استفاده می‌کرد. مضامین آثار او شامل مسائل اخلاقی، عرفانی، اجتماعی و عشق الهی است و در آن‌ها می‌توان تلاش او برای نزدیک کردن زندگی روزمره مردم به آموزه‌های دینی را مشاهده کرد. جناس، سجع و واج‌آرایی در اشعار او به همراه استفاده از قالب‌های دوبیتی و مثنوی، ریتم طبیعی گفتار مردم و مضامین اخلاقی را در هم آمیخته است. طبیعت زاگرس و عناصر آن مانند کوه، چشمه و بلوط در اشعارش نماد مفاهیم اخلاقی و عرفانی هستند؛ کوه نشان‌دهنده استواری ایمان، چشمه نماد معرفت و بلوط بیانگر پایداری و اخلاق انسانی است.

در مقایسه با هم‌عصران خود، ملا منوچهر ویژگی‌های منحصربه‌فردی داشت. او علاوه بر عرفان، مسائل اجتماعی و اخلاقی روزمره مردم را نیز موضوع اشعار خود قرار داد، در حالی که دیگر شاعران همتراز و هم رویه او عمدتاً بر فلسفه و عرفان تمرکز داشتند. این نگاه عملی و مردم‌گرایانه سبب شد که اشعار و آموزه‌های او در سطح جامعه و حافظه فرهنگی مردم لرستان جریان یابد و تأثیری پایدار داشته باشد. آثار او به صورت دیوان و حکایات شفاهی به نسل‌های بعد منتقل شد و هنوز در محافل مذهبی، محافل فرهنگی و در زندگی روزمره مردم خوانده و یادآوری می‌شود.

همانطور که گفته شد جایگاه او در حافظه فرهنگی مردم لرستان نشان‌دهنده پیوند میان دیانت، فرهنگ و جامعه است. شیوه آموزشی او بر فهم و درک مفاهیم اخلاقی و دینی تأکید داشت و نه صرفاً حفظ و تکرار ظواهر دینی، به همین دلیل نسل‌هایی با روحیه فهم‌گرا و اخلاق‌محور تربیت شدند. ارتباط زندگی و آثار ملا منوچهر با تاریخ تشیع در لرستان قابل توجه است. پذیرش تشیع در این منطقه از آغاز ورود به ایران بویژه؛ دوران اتابکان لر بزرگ آغاز شد و علمای شیعه با تأسیس مدارس و مراکز علمی، نقش مهمی در ترویج معارف دینی ایفا کردند. آیین‌های مذهبی شیعی بخشی از فرهنگ عمومی مردم شدند و ملا منوچهر به عنوان عالم و شاعر، توانست آموزه‌های دینی و اخلاقی را در قالب شعر و تعلیم شفاهی به مردم منتقل کند و پیوند میان تشیع و فرهنگ بومی را تقویت نماید.

بررسی تاریخی نشان می‌دهد که گرایش مردم لرستان به تشیع روندی تدریجی و مداوم داشته است. با وجود آشنایی اولیه مردم با اهل سنت به عنوان مذهب رسمی خلفا، شرایط خاص جغرافیایی، مهاجرت سادات و علویان، همجواری با مراکز شیعه‌نشین عراق و ارتباطات تجاری و فرهنگی با خوزستان و کوفه و همچنین تشابهاتی که شیعه با عقاید و آرای پدران آنها داشت، سبب شد تا تشیع در لرستان از قرون اولیه اسلامی جریان یابد و با گذر زمان تثبیت شود.

ورود سادات و امامزادگان به مناطق کوهستانی لرستان به عنوان پناهگاه امن، نقش مهمی در اشاعه فرهنگ و عقاید شیعی داشت. همچنین حاکمیت اتابکان لر کوچک که رویکرد تساهل مذهبی داشت، زمینه گسترش و تثبیت تشیع در این منطقه را فراهم آورد، به گونه‌ای که پیش از صفویه، تشیع در لرستان از پیش غالب شده بود و با تشکیل دولت صفویه، به مذهب رسمی کشور پیوست.

عامل دیگری که در این فرآیند نقش داشت، جریان تصوف و صوفی‌گری در کنار گرایشات شیعی بود. در دوره سلجوقیان و پس از تسلط مغولان، شرایط به گونه‌ای بود که مردم از فرقه‌گرایی‌ها و سرکوب‌های خلفا خسته شده و به تصوف روی آوردند. این جریان صوفیانه با رنگ و بوی شیعی در لرستان ادغام شد و زمینه رشد عالمان و شاعرانی همچون ملا منوچهر را فراهم آورد که در شعر و عرفان خود پیوند میان اخلاق، دین و زندگی روزمره مردم را برقرار کردند. آثار او نشان‌دهنده این است که چگونه عرفان، اخلاق و سیاست اجتماعی در یک ساختار فرهنگی تلفیق شده و به شکل اشعار و نصایح عملی منتقل شده است.

جغرافیای لرستان، با کوه‌ها و دره‌های متعدد، نقش مهمی در محافظت از هویت دینی و فرهنگی مردم داشت. مناطق دورافتاده و کوهستانی، پناهگاه امنی برای مخالفان خلفا و مهاجران شیعی بود. این ویژگی جغرافیایی موجب شد که فرهنگ شیعی و آموزه‌های علوی در این مناطق به طور پیوسته رشد کنند و زمینه برای ظهور شخصیت‌هایی چون ملا منوچهر فراهم شود. این پناهگاه طبیعی همچنین امکان توسعه مکتب‌خانه‌ها، آموزش شاگردان و حفظ زبان و فرهنگ بومی را فراهم آورد. ارتباط با مراکز فرهنگی و تجاری خوزستان و عراق، ورود سادات، امامزادگان و بازرگانان شیعی، و فعالیت‌های محلی عالمان دینی همه در کنار یکدیگر باعث شدند که تشیع در لرستان تثبیت شود و فرهنگ دینی و اخلاقی منطقه شکل گیرد.

ملا منوچهر علاوه بر فعالیت‌های آموزشی و فرهنگی، با اشعار خود نقش مهمی در تبیین آموزه‌های شیعی و عرفانی داشت. او به زبان ساده و ملموس، آموزه‌های امامت، اخلاق و رفتار اجتماعی را برای مردم بیان می‌کرد. در این میان، استفاده از عناصر طبیعی و فرهنگی منطقه، مانند کوه، چشمه، بلوط و باد زاگرس، نه تنها زیبایی ادبی ایجاد می‌کرد، بلکه بار معنایی آموزه‌های اخلاقی و دینی را تقویت می‌نمود. او توانست به نوعی شکوفایی فرهنگی دست یابد که در آن، شعر، تعلیم، عرفان و اخلاق اجتماعی در هم آمیخته و فرهنگ بومی و دینی منطقه را تقویت می‌کند.

همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد در مقایسه با دیگر شاعران و عالمان هم‌عصر، ملا منوچهر نه تنها به عرفان و ادبیات محدود نمی‌شد، بلکه با تمرکز بر زندگی روزمره مردم، مسائل اجتماعی و اخلاق عملی، توانست آموزه‌های دینی را به شکل ملموس و کاربردی منتقل کند. این ویژگی او را از هم‌عصرانش متمایز می‌سازد و دلیل اهمیت او در حافظه فرهنگی و دینی مردم لرستان را توضیح می‌دهد. آثار او به شکل دیوان و حکایات شفاهی منتقل شده و هنوز در محافل مذهبی، فرهنگی و آموزشی مورد استفاده قرار می‌گیرند. مکتب او پررونق‌ بود و شاگردانش با بهره‌گیری از روش‌های آموزشی او، نسل‌های بعدی را در ترویج فرهنگ اخلاقی و دینی آموزش دادند.

زندگی پایانی ملا منوچهر با سفر زیارتی به عتبات همراه بود و در بازگشت از این سفر، در تنگ گاوشمار میان چگنی و الشتر درگذشت و در روستای بتکی به خاک سپرده شد. میراث او، چه در قالب آثار ادبی و چه در حافظه فرهنگی مردم لرستان، هنوز زنده است و نشان‌دهنده پیوند میان دین، فرهنگ، اجتماع و اخلاق در تاریخ لرستان است. مطالعه زندگی و آثار او امکان درک بهتر تعامل میان جامعه، مذهب و فرهنگ در لرستان را فراهم می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه یک شاعر و عالم محلی توانسته نقش تعیین‌کننده‌ای در شکل‌گیری هویت فرهنگی، شیعی منطقه ایفا کند.

از مجموع بررسی‌ها می‌توان نتیجه گرفت که گرایش مردم لرستان به تشیع نتیجه تلفیقی از عوامل تاریخی، جغرافیایی، سیاسی و اجتماعی بود و شخصیت‌هایی چون ملا منوچهر کولیوند، که در بستر فرهنگی، اجتماعی و دینی منطقه رشد یافته بودند، نقشی اساسی در تثبیت و تداوم این مذهب ایفا کردند. او با ادغام شعر، اخلاق و عرفان در زندگی روزمره، توانست آموزه‌های شیعی و فرهنگ بومی لرستان را به نسل‌های بعد منتقل کند و جایگاهی ماندگار در حافظه فرهنگی و دینی مردم این دیار پیدا کند.

نویسنده، پژوهشگر و دکتری تاریخ باستان

انتهای پیام/