آگاهسازی، اقناع و تبلیغ مؤثر برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب
یادداشت-در حوزه عفاف و حجاب بیش از هر چیز برنامه ریزی مهم است؛ بهطور مثال توجه به موضوع اشتغال جوانان که از زمینههای اصلی زندگی است، میتواند یکی از راهبردهای اساسی باشد. به بیان دیگر بهجای اینکه با ساختارشکنها درگیر شوید، تلاش کنید منبع ساختارشکنی را با کمک سایر دستگاهها و نهادها، مرتفع کنید.همچنین باید مشخص کنیم از طریق دین و راهبردهای دینی با مسئله حجاب برخورد کنیم تاثیرگذارتر است یا از طریق راهبردهای اجتماعی، به نظر می رسد چنانچه برخورد با مسئله بدحجابی به راهبردهایی که در مسائل اجتماعی وجود دارد واگذار شود، خیلی راحتتر میتوان قضیه را حل کرد و اگر هم حل نشد، این دیگر مشکل دین نیست و ایرادی در این خصوص نمیتوان گرفت؛ چراکه دین از نظر ما راهبردش را داده است.در این موضوع درصدد بررسی مواردی چون بعدشناختی، آگاهسازی، اقناع و تبلیغ مؤثر برای ترویج و فرهنگسازی عفاف و حجاب هستیم و این پرسش را بهاختصار در مؤلفهها و مصادیق ذیل مورد بررسی قرار میدهیم.
🔹تعیین یک رویکرد کلی؛ما در رابطه با عفاف و حجاب در هیچکدام از ساز و کارهای اجتماعی یک رویکرد کلی نداریم و نحوه و مدل ارتباطات ما در این خصوص مرز مشخصی ندارد، روشن و مشخص نیست که در کدام موقعیت ها دین و آیین پررنگ تر است و در جای دیگر قوانین و مقررات اجتماعی؟! که مسلما هرکدام تعریف خاص خودشان را دارند.
🔹آگاهی؛ اساسیترین اقدام برای گرایش جوانان به امر حجاب، افزایش آگاهی آنان است تا آنان به اختیار و انتخاب خود نسبت به پذیرش و رعایت عفاف و حجاب ترغیب شوند و میشود آن انتخاب را بهصورت هوشمندانه دستکاری کرد؛ بهگونهای که فرد احساس کند که انتخاب خودش است، نه اجبار.
🔹پاسخ به سؤالات و شبهات دینی؛ نکته دیگر، مجریان دینی و فقهی ما هستند که باید به سؤالات و شبهات دینی ما در این خصوص پاسخ روشن دهند یا چنانچه قواعد اجتماعی است، میتوان گفت که اشکالی ندارد و میشود قواعد اجتماعی در کشوری اینگونه باشد و دلایلی همچون کاهش میل ازدواج و تشکیل خانواده در جوانان به علت در دسترس بودن همه چیز که در غرب تسری پیدا کرده و در کشور ما نیز در حال رشد است، میتواند توجیهکننده رعایت و برخورد با بیحجابی و بدحجابی باشد.
🔹باز بودن روابط؛ باز بودن روابط و در واقع “همباشی سیاه” که مردم بهاشتباه به “ازدواج سفید” یاد میکنند، برای خانوادهها مشکل ایجاد کرده و امنیت روانی خانواده بر اساس دیدگاه “فروید” به خطر میافتد. همه نظریههای روانشناختی تأکید دارند که کودک باید در محیط گرم خانواده که دارای روابط صمیمانه است، تربیت و بزرگ شود؛ چرا که در غیر این صورت، صدمه خواهد دید. حالا شما فرض کنید این کودک خانواده نداشته باشد و درواقع به صورت ماشین جوجهکشی بزرگ شود.زنان مؤمن برمبنای قرآن و به میل خودشان، حجابشان را رعایت میکنند؛ ولی با زنهایی که مؤمن نیستند و دوست ندارند حجاب را رعایت کنند، چه باید کرد؟ بالاخره آن زن شهروند ماست. پیامبر اکرم (ص) هم برای شهروندان کافر که ایمان نداشتند، قوانین جداگانهای داشتند؛ لذا قواعد کلی ما در این مسئله خیلی مشخص نیست و تا زمانیکه ما این قاعدهها و قوانین را از هم تفکیک نکردهایم، نمیتوانیم بهدرستی امر به معروف و نهی از منکر را که جزو قواعد دینی است، انجام دهیم.
🔹بخش روانی – اجتماعی؛اما بخش دیگر، بخش روانی – اجتماعی است. ما قالبی را ترسیم کردهایم و جوان و مجموعه جامعه را در یک وضعیت هستیشناسانه نگاه میکنیم که از جمله آن میتوان به این موارد اشاره کرد:
– تمایلات طبیعی و تبلیغات تحریککننده نیازها،آموزههای درونی شده و بیرونی برانگیزاننده احساس گناه،نگرانی خانواده و برخوردهای نیروی انتظامی،ایجاد اضطراب، بروز هنجارشکنی و توسعه اجتماعی آن تحت تأثیر یادگیری،مکانیزمهای واکنشی کاهش اضطراب تحت تأثیر عملکردو یادگیری اجتماعی …
علت اینکه براساس الگوی یادگیری اجتماعی و طبق احادیث، بیان شده که با فرد بد همنشین نباشید، این است که ما فورا آن را بازسازی کرده و یاد میگیریم و یادگیری اجتماعی اتفاق میافتد.هنگامیکه ساختارشکنی شروع شد، دیگر لزومی ندارد کسی آنها را سیاسیکارانه جلوه دهد، بلکه خود اجتماع، خود به خود شروع میکند به تقلید کردن و چرخه تقلیدی افزایش مییابد.
از آنطرف یک اتفاق دیگر در حال رخ دادن است و آن اینکه خانواده نگران میشود.چرا؟ به این دلیل که خانواده یکسری قواعدی را یاد گرفته؛ قواعد تربیت و آموزش صحیح و مناسب فرزندان؛ بنابراین هرچقدر هم نیروی انتظامی نظم بخش و خانواده، فشارشان بیشتر شود، اینجا ساختارشکنی افزایش و توسعه پیدا میکند و یک شکاف بسیار جدی بین نسلها و اعضای خانواده با هم رخ میدهد و به مرور زمان بنیان خانواده ضعیف شده و فردگرایی، درگیریها و بیاحترامیها افزایش مییابد. درنتیجه پناه میبرد به مواد مخدر، خودفروشی و… که در حال حاضر سن گرایش جوانان به اینگونه مسائل رو به کاهش است. درنتیجه باید به این چرخه توجه داشت و برای چرخه مذکور برنامهریزی کرد.
🔹بخش فقهی؛در زمینه فقهی نیز حوزه باید تکلیف ما را مشخص کند و از آن طریق آموزشهای لازم در زمینه عفاف و حجاب به جامعه در راستای تربیت صحیح فرزندان داده شود. اعتبار و ارزش فقه در این است که اجتماع را میبیند و قواعد و قوانین جامعه را بر اساس آن نوسازی میکند.
🔹نگاه راهبردی؛یکی از راههای کنترل و نظارت بر بیحجابی و بدحجابی این است که در دنیا روشی وجود دارد به نام روش راهبردی؛ یعنی اینکه اول باید مسیر را نگاه کنیم تا انتها و سپس براساس آن موقعیت، خودمان را تا انتها مشخص کنیم. همین مسئله حجاب ۵ سال قبل با الان، واقعا به این صورت نبوده و بدحجابی گسترش زیادی یافته است؛ پس باید نگاه راهبردی نسبت به مسئله حجاب داشته باشیم.
🔹گفتمانسازی؛از راههای دیگر اینکه در جامعه بحث گفتمانسازی صورت گیرد. این اطلاعات همهچیز را تحت تأثیر قرار میدهد و به صورت لایهای و چتری میماند که همه چیز را در چنبره خود جای میدهد و گفتمان نسبیگرایی در همه زمینهها، ساختارسازی و تغییر باید صورت گیرد.
دبیرخانه عفاف و حجاب معاونت فرهنگی- اجتماعی فرماندهی انتظامی لرستان
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰