ترانه مشهور «دایه دایه» شوری وصفناپذیر در جامعه عشایری بوجود آورد/نقش موثر موسیقی حماسی در رشد فکری و فرهنگی جامعه
یک تاریخ پژوه لرستانی با بیان اینکه ترانه مشهور
«دایه دایه» شوری وصفناپذیر در جامعه عشایری به وجود آورده بود،گفت:ظرفیتهای موجود در موسیقی ملی به ویژه حماسی عامل مهمی در رشد فکری و فرهنگی است.
محمد گودرزی در گفتوگو با خبرنگاران اظهار کرد:یک نمونه مشهور موسیقی حماسی، “مارش شهریار” ساخته استاد “علیاکبر دلبری” است که گرچه در سالهای پیش از انقلاب و در ارتش شاهنشاهی ساخته شده بود، اما پخش آن به هنگام اعلام خبر پیشرفتهای نظامی ایران در جبهههای جنگ با نیروهای عراقی، به مهمترین نماد پیروزی رزمندگان در دوران دفاع مقدس تبدیل شده بود.
وی افزود:نمونه دیگر و ملموستر آن برای ما لرستانیها، ترانه مشهور “دایه دایه” است که تنظیم جدید و اجرای آن توسط “محمد میرزاوندی”،در سالهای پایانی جنگ، شوری وصفناپذیر به ویژه، در جامعه عشایری به وجود آورده بود.
این تاریخپژوه بیان کرد:نمونه دیگری که در آستانه میلاد پیامبر اسلام (ص) ذکر آن خالی از لطف نیست،نشید و سرود بسیار مشهور «طَلَع البَدر عَلینا مِن ثنیات الوِداع» است که گفته میشود مردم شهر یثرب (مدینه) به هنگام هجرت پیامبر از مکه و ورود به این شهر، در استقبال از ایشان خواندند و حتی در روزگار ما تنظیمهای متعددی از آن توسط هنرمندانی مشهور از کشورهای مختلف اسلامی اجرا شده است.
این پژوهشگر لرستانی گفت:در درازای تاریخ،تأثیر شگفت موسیقی حماسی بر روح ملت ها و کارکرد اجتماعی این سبک از موسیقی،چنان قدرتمند بوده است که میتوان ساعتها در باره آن به گفتگو نشست!
گودرزی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اضطرابهای موجود در جامعه امروزی،چه اندازه موسیقی حماسی با شرایط امروزی جامعه همخوانی دارد؟گفت پاسخ به این پرسش بسیار دشوار است زیرا از نگاههای متفاوت،میتوان پاسخهای بسیار متفاوت و گاه متضاد با یکدیگر به آن داد؛ به تصور بنده، بخش مهمی از اضطرابهای موجود در جامعه ما به شرایط خاص سیاسی،اقتصادی کنونی و به ویژه تحریمهای سنگین غربیهاربط دارد و بخش مهمتری از آن، به تحولاتِ شتابان و گسترده فکری فرهنگیِ اروپا و غرب؛امروز و بیش از هر زمان دیگری عموم مردم به ویژه، نوجوانان و جوانان در سراسر جهان، آماج هجوم سهمگین رسانههایی قرار دارند که ترویج دهنده شاخصهای فکریفرهنگی “پُست مدرنیزم” هستند؛ این یک واقعیت تلخ است که تحت تأثیر امواج طوفانی “پُست مدرنیزم” تقریباً همه آنچه که روزگاری به نوعی «ارزش» شناخته میشده است، از ریشه و بُن مردود اعلام میشود و “نیستانگاری” در وحشتناکترین اَشکالِ خود، جای انواع ایدئولوژیها و مکتبهای ارزشی را میگیرد، گویی «ارزش» در «بی ارزشی» است!
وی تصریح کرد:اتفاقاً در چنین شرایطی،موسیقی ملی به ویژه «موسیقی حماسی» با درونمایههای غنی و قدرتمندی که دارد میتواند پاسخگوی بخشی از نیازهای روحی و روانی جامعه باشد و نوجوانان و جوانان ما را با فرهنگ غنی ایرانی-اسلامی پیوند دهد.
این پژوهشگر در پاسخ به این سوال، چه کنیم نوجوانان و جوانان ما به جای گرایش به شمار زیادی از موسیقی بی محتوا،از موسیقی غنی کشورمان استفاده کنند؟بیان کرد:گرایش گروههایی از نوجوانان و جوانان به نوعی از موسیقی که به تعبیری محتوای غنی ندارد یا با موسیقی ملی و مقامی ما بیگانه است،علل سیاسی، اجتماعی،فرهنگی و حتی اقتصادی خاص خود را دارد و بررسی علمی آن نیازمند مطالعه دقیق موضوع توسط افراد کارشناس و صاحبنظر است؛هرچند شواهد زیادی وجود دارد مبنی بر این که اتفاقاً شمار قابل توجهی از نوجوانان و جوانان در دو سه دهه اخیر به موسیقی ملی ایرانی علاقه نشان داده و گرایش یافتهاند.
وی ادامه داد:البته ممکن است در مقام مقایسه،علاقمندان به موسیقی اصیل و ملی، نسبت با کل قشر نوجوان و جوان در اقلیت قرار داشته باشد؛ بدیهی است که برای ایجاد انس و الفت نوجوانان و جوانان با موسیقی ملی،بیشترین وظیفه را نهادهای فرهنگی و آموزشی از جمله،آموزش و پرورش،وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و به ویژه صدا و سیما برعهده دارند.
گودرزی تصریح کرد:به تصور بنده،نهادها و مقامهای مسئول در امور فرهنگی باید به این موضوع توجه خاص داشته باشند که ظرفیتهای موجود در موسیقی ملی به ویژه،موسیقی حماسی چنان غنی و پُربار است که میتواند به عنوان یک عامل بسیار مهم در رشد فکری، فرهنگی و اخلاقی نوجوانان و جوانان این سرزمین به خدمت گرفته شود.دُرست از این نگاه است که برگزاری جشنواره بینالمللی موسیقی ایثار(نوای مهر) را باید به فال نیک گرفت و امید داشت که فعالیتهایی از این دست،هرچه بیشتر و با کیفیتتر صورت عمل گیرد.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰