واکنش شاعران لرستان به حمله تروریستی اسرائیل؛

جان می‌دهم و نیت تسلیم ندارم

جمعی از شاعران لرستان با سرودن اشعاری،نسبت به حمله تروریستی اسرائیل واکنش نشان دادند.

به گزارش همای سعادت،در پی حملات تروریستی رژیم صهیونیستی در نقاط مختلف کشور، شاعران و اهالی قلم لرستان، با سرودن شعر، نسبت به این اقدام رژیم اسرائیل واکنش نشان دادند.

برای پرنیا عباسی که شاعر بود و در حمله‌ی ناجوان‌مردانه‌ی اسرائیل، شاعرانه پرکشید:

سرم فدای سرت در میان آجرها

چه می‌کند بدنت در دهان آجرها؟!

در آن خرابه نشستم که آخرین حرفت

به گوش من برسد با زبان آجرها

بیا! ببین که چگونه بریده شد، آری!

شبیه موی بلندت، امانِ آجرها

به قطره‌قطره‌ی خونَت وضو گرفته و بعد

نماز خوانده خدا با اذان آجرها

تمام درد و بلای جنازه‌ات به سرم

که جان‌به‌لب شده جانم، به جان آجرها

دلم، از عالم و آدم گرفت تا دیدم

چگونه بوسه زدی بر لبان آجرها

گمان نکن که تو را اینچنین رها کردم

هزار مرتبه مُردم میان آجرها

میلاد شهبازی
****

یک نفر امشب به سوی حاج قاسم رفته است

یک نفر جز سیدی که مثل خادم رفته است

او بهای زندگی را در چه می‌بیند که ماند
هر کسی پا بند اینجا گشت ظالم رفته است

از حسینی‌ها سلامی‌ها به بار آمد ببین
حامی جان بر کف طفلان مسلم رفته است

گاه بی هم ماندن خورشید و دریا لازم است
بین جنگ هر کس که می‌ماند مقاوم، رفته است

می‌نشینیم اشک می‌ریزیم و دریا می‌شویم
اشک می‌ریزیزم و باز انگار قاسم، رفته است

ای سلامی‌های دوران از شما تاریخ گفت‌:
هر کسی با حق بجنگد، خوار و نادم رفته است

مریم ملکی‌چگنی

*****
تو را،

ای سایه‌ی دروغ بر دیوارِ قرن،

با باد

خواهیم سپرد

به کوچه‌های خاموشِ تاریخ.

نامت،

پوسیده‌تر از شب‌پره‌ها،

در لابه‌لای تقویم‌ها

گم خواهد شد.

ما،

فرزندانِ آفتابیم،

و انتقام را

چون خوشه‌های رسیده‌ی خشم،

از شانه‌های صبر

درو خواهیم کرد.

هر تیر، دعایی‌ست

که از گلوگاهِ کوه

به سمتِ ظلم رها می‌شود.

قدس

نفس خواهد کشید دوباره،

وقتی گام‌های ما

روی خرابه‌های غرورت

گل می‌کارد.

و آن‌گاه،

جهان خواهد دانست

ایران،

نامی‌ست که مرگِ ستم را

با لبخندِ روشنِ خون،

امضا می‌کند.

محمدجواد قیاسی

*****

جان می دهم و نیت تسلیم ندارم

من واهمه از دشمن دژخیم ندارم

نخلم کمرم می شکند بر سر سجده

«سر می دهم اما سر تعظیم ندارم»

عمری ست شب و روز عزادار حسینم

از هروله در خون خودم، بیم ندارم

در مجلس ختمم، بنوازید و بچرخید

من زنده ام و مجلس ترحیم ندارم

بر شانه ام آثار خزان نیست، بگردید

سرسبزم و پاییز به تقویم ندارم

در راه وطن می گذرم از دل و جانم

جان می دهم و نیت تسلیم ندارم

محمدتقی عزیزیان زمانه

*****

به تنگ آمده‌ای خون به دلی سرود درد

که تیغ شعله در خون فتادنت تیز است

سوار حادثه پا در رکاب تندر باش

هنوز عرصه خاک وطن بلاخیز است

ارس هم خون کارونی و اروند

بلندای غروری مثل الوند

به جان دشمنان یک بار دیگر

خروشان شو وطن هی شیر دربند

علی‌رضا کرمی

********

ایران من! این صبرِ بغض‌آلوده را کم کن

اینبار اقیانوسِ آتش را مجسم کن

دست علی(ع) در آستینِ قدرتت پیداست

برخیز و خاک سردِ صهیون را جهنم کن

علی ناصری

*********

ایران من

ای آسمانت آبی و

خاک زمینت زرنشان

بردوستان باران مهر

بردشمنان آتشفشان

ایران من. ایران من

ایران من. ایران من

من با تو ای زیباترین

ازعشق می گویم سخن

شوری به سر، شوقی به دل

خونی به رگ، جانی به تن

ایران من. ایران من

ایران من. ایران من

ای عاشقانت صف به صف

لاله رخ وگل پیرهن

مجنون صفت، فرهادوش

پوشیده در راهت کفن

ایران من. ایران من

ایران من. ایران من

ایران من مهرت به دل

چون مهرپاک مادرم

بادا نثارت جان من

بادا فدای توسرم

ایران من. ایران من

ایران من. ایران من

ای خاک توآمیخته

با خون پاک عاشقان

تا هست چرخ ومهر وماه

نام تو بادا جاودان

ایران من. ایران من

ایران من. ایران من

نام تورا برقله ها

بردند یاران شهید

شرحی چنین ازعاشقی

کس ناشنید وکس ندید

ایران من. ایران من

ایران من. ایران من

دنیا برایت این زمان

ازسرکُلَه برداشته

بادا همیشه پرچمت

درخاک عشق افراشته

ایران من. ایران من

ایران من. ایران من

عزت‌اله چنگایی

********

ما به سودایِ تو ای دوست امیدیم هنوز

جان به خاکِ وطنِ شیر دمیدیم هنوز

هر که در روزِ غدیر یار شود دلها را

لاجرم ما به سر کوی تو دیدیم هنوز

هر دم از داغ تو گفتیم فلک جامه درید

چون فلک گفت که ما زخم سپیدیم هنوز

من که در خون دل از دیده نگاری دارم

دست در دامن خورشید شهیدیم هنوز

چون که از خاک وطن سرمه گرفتیم همه

پیش دشمن مثل سردار رشیدیم هنوز

چشم امید به دیدار تو بازست هنوز

ما به سودای تو ای دوست امیدیم هنوز

مسعود آزادبخت
*****

از چشم شما خواب گران می گیریم

هر آینه انتقاممان می گیریم

تا قدرت ایران بشود حالیتان

قلب تلَویو را نشان می گیریم

نورعلی بهاروند

*****

حال شهرم خوو نییه مه هم خراوم

سردارل کشیان ژ غم بی خواوم

سردارل کشیان،عاشورا چووینه؟

زیخو زخمَلمو هه چرکو خووینه

آسمو باوار هر هیچ سا نهه

اَسِر چمَلمو خو قاتیت بهه

دشمن قط بای هر هاینه پوسمو

درو و ریا چوی بیه دوسمو

زمین نامردی مدارت لنگ بو

نیل قاتلو ظالم اَ روی کفت بو

مِ گیژوگرداو بی دسلاتم

هر غموعصه بیه غلاتم

طوطی احمدنژادیان

******

در سرزمین ایمان مرد نبرد کم نیست

مردن برای مردان عشق است داغ و غم نیست

ما ملّت حسینیم، سر می دهیم بر دار

در پیش دشمن امّا سرهای ما که خم نیست

این خاک آسمانی چون که حریم نور است

جای حرامیان پس نزدیک این حرم نیست

در راه و رسم شیران در مسلک دلیران

رفتن به زیر ننگ و سنگینی ستم نیست

ایران که زادگاه مردان پهلوان است

در سرزمین ایمان مرد نبرد کم نیست

عباس گودرزی

*****

وقت آن است دگر عرصه بر او تنگ شود

بهراسد و لگدمال تب جنگ شود

شهر حیفا و تلاویو تلی خاک شود

نامش از عرصه دوران زمین پاک شود

نسل رستم که سپاهش به دل دیو بتاخت

موشکش لرزه بر اندام تلاویو انداخت

مطمئن باش در این خاک که آرش خیز است

از شهامت نفس پیر و جوان لبریز است

قهرمان مردمی از نسل تهمتن دارد

زرهی سخت‌تر از قدرت آهن دارد

مثل شیرند، همه مثل سلیمانی ها

قدرت از موشکی از غیرت طهرانی ها

پهلوانیم اگر مرد و اگر زن هستیم

یک سپاهیم همه آریوبرزن هستیم

یک سپاهیم که از ایل بنی فاطمه ایم

دور از ترس و زبونی و غم و واهمه ایم

وعده صادق سه معجزه‌ای در نیل است

حرف روز وشب ما مرگ بر اسرائیل است

ترس تو آمدن هیبت عزرائیل است

بر سرت حادثه سنگی هر سجیل است

باز بر پرچم ما رنگ و نشان نصر است

وعده آمدن سبز امام عصر است

سیده فرشته حسن‌زاده

انتهای پیام/