جایگاه بسیج در کاهش آسیب های اجتماعی

مختصات نیروهای بسیجی که همان متعهد بودن و مردمی بودن است،ضمانت اجرای طرح های پیشگیرانه از آسیب های اجتماعی است.

یادداشت-اختصاصی همای سعادت- افزایش رو به رشد آسیب‌هایی همچون اعتیاد، طلاق، سرقت‌های خرد و کلان، درگیری، خشونت‌های کلامی و اجتماعی در طول سال‌های اخیر و انفعال دولت ها در مقابله جدی و رسمی با پدیده های مذکور، در نهایت لزوم ورود نهادهای فرادولتی را به حل این معضلات ضروری کرد. همان‌ گونه که برخورد انفعالی دولت ‌ها با مسئله جمعیت، بحران بیکاری، محیط زیست و … سبب شد تا چند سال رهبر معظم انقلاب به این موضوعات ورود کنند، ایشان پس از شنیدن گزارش آسیب‌های اجتماعی، دستور بررسی و ریشه‌یابی این موضوعات از سوی نهادهای مختلف نظام را صادر کردند. در ادامه چندین جلسه با حضور سران قوا و سایر مسئولان تشکیل شد و مسئله آسیب‌های اجتماعی به‌صورت ریشه‌ای مورد مطالعه قرار گرفت.با این حال به نظر می رسد دولت ها که مسائل سیاسی و اقتصادی را در اولویت اقدامات خود قرار داده و سوگمندانه در آن ها نیز توفیقات چندانی به دست نیاورده اند، در حل معضلات اجتماعی هم توفیقی به دست نخواهند آورند و روند رو به رشد و انباشتگی آسیب‌های اجتماعی در جامعه حجت این مدعاست.

در این بین به نظر می رسد نقش و جایگاه مردم در کاهش این آسیب ها بیشتر از اختصاص بودجه های جدید و تاسیس سازمان های جدید ، تاثیرگذار خواهد بود. جامعه‌ای که دچار بی‌مسئولیتی شده خیلی طبیعی است که دچار آسیب شود. برای نجات از این چرخه بی‌پایان آسیب و انزوا و انزوا و آسیب بیشتر، شورای اجتماعی مردمی باید به گونه ای طراحی شود که خود در درجه اول به حائلی برای بروز آسیب‌های اجتماعی تبدیل شود و در گام دوم در حل معضل پیشگام باشد.

بی تردید نهادی مردمی و اجتماعی«بسیج » می تواند به عنوان یک راهکار عملی، غیر نمایشی و ثابت شده در این امر یاریگر ما باشد. «بسیج تفکریست در راستای خدمت به مردم و نظام اسلامی؛ یعنی نیروی مردمیِ داوطلبانه که به صورت جمعی در عرصه‌های نظامی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، علمی و فناوری، سازندگی و محرومیت زدایی خدمتی رایگان و عام المنفعه به مردم می‌کنند تا آنان در شرایط بهتر قرار گرفته و همچنین پاسداری از دستاوردهای انقلاب اسلامی نیز گردد.»
مقام معظم رهبری بسیج و بسیجی را چنین تعریف می‌نماید: (بسیج، بیش از آنکه یک سازمان باشد، یک فرهنگ و تفکر است.) در حقیقت برای پیشبردی اهداف عام المنفعه نیازی به توجیه بسیج و نیروهای بسیجی نیست و بسیجیان به صورت آوانگارد و پیشرو در اجرای طرح های مختلف خودشان را به اثبات رسانده اند.

استفاده از این ظرفیت که آگاهانه و خالصانه در اجرای برنامه های توسعه ای در کشور، پیشگام بوده می تواند در کاهش آسیب های اجتماعی موثر باشد. در حال حاضر نهادهای مختلف با دریافت بودجه های کلان از ورزش و تربیت بدنی گرفته تا صدا و سیما و برخی ادارات دیگر، به زعم خودشان در کاهش اسیب های اجتماعی و زیر شاخه های آن در تلاشند. اما آنچه در جامعه عیان است با نتایج پیش بینی شده برنامه ها و طرح های دوستان هماهنگی ندارد و روز به روز در حال فاصله گرفتن از آرمان های معنوی و اجتماعی هستیم.به نظر می رسد همانگونه در بسیاری از برنامه های از قبل طراحی شده مثل اردوهای جهادی، کمک های مومنانه و راهیان خدمت و برنامه های غیر مترقبه نظیر سیل و زلزله و رانش زمین و … بسیج در خط اول خدمت و خدمترسانی است، در جهت پیشگیری، کنترل و ریشه کنی آسیب های اجتماعی نیز به بسیج توسل کنیم و عنان کار را دست بسیجیان جوان و با انگیزه بسپاریم.

مختصات بسیجی که همانا مردمی بودن، متعهد بودن ، داشتن احساس مسئولیت در قبال قضایای کشور، انقلابی بودن، قانون‌گریز نبودن، نظم ‌ناپذیر نبودن، هنجارشکن نبودن، پرهیز از کار نمایشی و ویترینی، ترحم به ضعیف، شدت در مواجهه با ظالم، خدمت به همه مردم،دوری از کبر و غرور، دوری از طلبکاری از انقلاب، تکلیف‌گرا و به دنبال انجام وظیفه بودن، استفاده نکردن از توانایی سازمانی به نفع خود است، ضمانت اجرای این رهیافت است. بیش از این وقت را تلف نکنیم.