رابطه پلیس و امنیت اجتماعی
امنیت اجتماعی؛به معنای ایمن شدن، در امان بودن و بی بیمی، آرامش و آسودگی است.
یادداشت-همای سعادت آنلاین- احساس امنیت؛ عبارت است از نوعی ذهنیت و جهت گیری روانی مثبت رضایتبخش، قانع کننده و آرام بخش شهروندان نسبت به فقدان تأثیرگذاری حضور و بروز رویدادها و وقایع ضد امنیتی تهدیدها در شرایط فعلی و آتی در حوزه های امنیت اجتماعی، ثبات سیاسی، انسجام هویتی، یکپارچگی و امنیت سرزمین.مفهوم احساس امنیت از شاخصه های کیفیت زندگی در شهرهاست. این احساس رابطه ای مستقیم باامنیت واقعی ندارد و وجود یا فقدان آن لزوماً به معنای بهره مند یا محروم شدن از امنیت واقعی نیست.امنیت به مفهوم حفاظت جامعه و ارزش ها و نهادهای داخلی در برابر تهدیدات داخلی و خارجی یاتهدیداتی است که بقایای رژیم ها و نظام شهروندی و شیوه زندگی افراد جامعه را مختل می سازد وموجودیت آن را به خطر می اندازد. نیاز به احساس امنیت همواره از بنیادی تری نیازهای بشر و مسئله وقوع ناهنجاری اجتماعی و از همه مهمتر مسئله جامعه بشری به شمار می آید. با افزایش پیچیدگی جوامع، شرای تأمین امنیت این نیاز و برطرف کردن این مسئله در شهرها پیچیده تر شده است. امنیت از سرچشمه امن و مقابل ترس یعنی احساس امن و آزاد بودن از ترس، اضطراب و خطر است.امنیت شاید به این دلیل که یکی از عمده ترین نیازهای بشری است به عنوان یک امر مهم در حیات اجتماعی بشر همواره مورد توجه بوده است.در هرم نیازهای مازلو نیاز به امنیت پس از نیازهای فیزیولوژی انسان به عنوان یکی از ساختار های اساسی و پایه ای تشکیل دهنده شخصیت فرد قلمداد می شود. با تجمع انسان ها در شهرها و پیچیدگی های خاصی که این مسئله به وجود می آورد عوامل تأثیر بر امنیت نیز متنوع تر شده اند. شلوغی محله های زندگی، جابجایی زیاد محل سکونت و در نتیجه نبود امکان ایجاد رواب پایدار همگی می توانند امنیت افراد را تحت تأثیر قرار دهند به صورتی که امروزهاحساس ناامنی و ترس از جرم در مناطق شهری کشور یکی از مهم ترین دغدغه های افراد شده است.پایداری شهرها یک سؤال مهم و حیاتی برای جوامع معاصر است. فضاهای شهری بستر زندگی و فعالیت شهروندان است و با توجه به ویژگی های افراد و گروه های سنی، جنسی و اجتماعی باید بتواند محی امن،سالم، پایدار و جذابی فراهم کند و به شیوه مناسبی به نیازهای مختلف تمام گروه های اجتماعی پاسخ دهد. فضای شهری بیشترین ارتباط را با مردم و محی زندگی برقرار می کند. شهرها به دلیل تمرکز بالای جمعیت و فعالیت های خارج از مقیاس انسانی از شاخص های امنیت فضاهای شهری و آرامش کم کم فاصله گرفته اند.امروزه دانشمندان و پژوهشگران بر این باورند که اولین قدم برای رسیدن به توسعه انسانی تأمین امنیت در جامعه است. پلیس برای ایفای نقش حساس خود در مدیریت امنیت عمومی نیاز به برنامه ریزی جامع، همه جانبه و راهبردی کلان در قلمرو امنیت عمومی دارد. از این رو نیروی انتظامی با اتخاذ رهیافتی علمی و نظام مند و با اعتقاد به لزوم هماهنگی تمام دستگاه های دخیل در حوزه امنیت عمومی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در تولید و حفظ امنیت نقش دارند و بر اساس اصولی نظیر: جامعه محوری، تقدم پیشگیری از وقوع جرایم، تمرکز عمده بر حقوق شهروندی، بسترهای اجتماعی امنیت و ایجاد ظرفیت های مشارکت پذیری در سیستم عمومی و… تأکید دارند، در سال های اخیر طرح راهبردهای کلان مدیریت امنیت عمومی را تدوین و پیشنهاد کرده است. ارتباط مردم و پلیس می تواند به اشکال گوناگونی نظیر تعاون، هم یاری، انطباق و سازگاری بیان شود.حضور و تعامل سازنده شهروندان در نهادهای اجتماعی از جمله سازمان پلیس در زمینه کاهش جرایم و ناامنی های شهری قابل ملاحظه می باشد. زندگی جمعی موجد مجموعه ای از ارزش ها و قواعد است که افراد را به یکدیگر مرتب می سازد. این ارزش ها و قواعد باید توس جامعه پذیرفته شوند تا جایگاه مدنی حیات اجتماعی حفظ شود.عملکرد پلیس به تنهایی برای تأمین امنیت جامعه کافی نیست بلکه استفاده از مشارکت مردمی نیز در راستای برقراری امنیت ضروری می نماید. بر این اساس پلیس به عنوان نماینده اجرایی قوه مقننه و عضوی فعال در جامعه باید درک درستی از ساختار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناطقی که در آن به خدمت می پردازد داشته باشد. جدیت پلیس در اجرای قانون، شرط ضروری و لازم برای غلبه بر نابرابری های اجتماعی است که عامل مهمی در ارتقای اعتبار پلیس محسوب می شود. هر اندازه پلیس در سطح جامعه با تکیه بر سه اصل عملکرد، دقت و جدیت بتواند قدرت خود را در مقابل ناهنجاری ها نشان دهد زمینه برای کاسته شدن ناآرامی فراهم می شود و در این اوضاع فضای توسعه امنیت اجتماعی فراهم خواهد شد.
احساس امنیت مفهومی چند بعدی است و در هر زمانی در جامعه ای آرامش و امنیت حکمفرما بوده است آن جامعه رو به پیشرفت نهاده و در سایه آن رشد و ترقی حاصل شده است و زمانی که احساس امنیت از آن جامعه رخت بربسته شهروندان از ترس جان حتی نتوانسته اند به امور روزانه خود سامان دهند. براین اساس می توان گفت دولت ها نقش تعیین کننده در تأمین احساس امنیت اجتماعی شهروندان خود دارند. در کشور ما نیز پلیس نقش تعیین کننده ای در تأمین امنیت و احساس امنیت اجتماعی شهروندان برعهده دارد.صاحب نظران بسیاری در خصوص نقش پلیس و احساس امنیت نظریه های مختلفی ارایه کرده اند.یکی از مفاهیم با اهمیت، پیچیده و جدید در دنیای کنونی در بسیاری از مباحث سیاسی، اجتماعی و اقتصادی موضوع و مفهوم امنیت است.احساس امنیت به معنی فقدان هراس از این که ارزش های انسانی مورد حمله قرار گیرد یا به مخاطره نیفتد و نبود هراس و بیم نسبت به حقوق و آزادی های مشروع، اطمینان و آرامش خاطر، ایمنی و خاطر جمع بودن است.امنیت در شالوده بندی حیات آدمی نقش اساسی دارد به گونه ای که با تمام حوزه های فعال زندگی پیوند خورده و تار و پود هستی با آن در هم تنیده است.اگرچه امنیت مسأله مهمی است اما بسیاری از جامعه شناسان احساس امنیت را مهمتر و ضروری تر از وجود امنیت توصیف می کنند و معتقدند عوامل بسیباری در فقدان یا کمبود این احساس در جوامع مختلف دخیل هستند. همچنین، بسیاری از دانشمندان معتقدند که امنیت پدیده ای احساسی و ادراکی است و بیشتر به احساس روانی شهروندان از عوامل تهدید کنده جرم برمی گردد و ممکن است میزان احساس ناامنی فرد با واقعیت خارجی میزان عوامل تهدید کننده مطابقت نداشته باشد.امنیت نیز مانند هر کالای عمومی دیگر نیازمند اهتمام جمعی برای تحقق و دستیابی می باشد و از این رو،به اتکای فرد سامان نمی گیرد و استقرار نمی یابد. کم و کیف امنیت با قابلیت ها و اقدامات فردی تفاوت می پذیرد اما سامانه امنیت در سایه تلاش های جمعی فراهم می گردد. از این رو، پلیس به عنوان یکی از متولیان امنیت بخشی در جامعه در چشم انداز آینده از جایگاه ویژه ای برخوردار است. پلیس به عنوان بخش مهمی از نظام سیاسی یک کشور وظیفه خطیر تأمین امنیت داخلی را برعهده دارد. این نیرو از جمله ارگان های خدمت رسانی به آحاد جامعه برای تأمین امنیت تلقی می گردد.پلیس متولی اصلی تأمین امنیت یکی از مهم ترین نیازهای افراد جامعه یعنی امنیت است. نیاز به امنیت بر هیچ کس پوشیده نیست و از مهم ترین دغدغه های بشر از آغاز خلقت بوده است. این نیاز همچنان ادامه دارد و روزبه روز بر شدت و کیفیت آن افزوده می کردد. با پیچیده تر شدن زندگی مدرن و دستیابی بشر به رفاه اجتماعی و اقتصادی و برخورداری از امکانات بیشتر حفظ امنیت دشوارتر می شود و به طور قطع پلیس به تنهایی نمی تواند از عهده تأمین و حفظ امنیت مردم برآید. بهره گیری از مشارکت مردم در تأمین امنیت سطح تخلفات را پایین و امنیت را افزایش داده است. از منظر مفهوم اقتدار، پلیس در درون جامعه دستگاهی است که همکاری میان دولت و حوزه عمومی را فراهم می کند. بنابراین پلیس نقش مضاعف دارد. از یک سو، نیرویی دولتی اجبارآمیز است که قدرت مشروع اجبار فیزیکی را به صورت قانونی در اختیار دارد و از سوی دیگر، یک نیروی مدنی است که هیچ فاصله ای میان او و مردم از این حیث وجود ندارد. جلوه نخست یعنی اقتدار دولتی پلیس در تأمین نظم، استقرار و حفظ امنیت متجلی می شود.بعد دوم یعنی هویت مدنی و نقشاجتماعی پلیس عمدتاً در سطح عوامل پلیسی در حیطه عمل و رفتار پلیس ظاهر می شود. بدین معنا که پلیس با حفظ هویت سازمانی خود و با توجه به نوع فعالیت وارد حوزه عمومی می شود و با شهروندان در فعالیت مدنی و اجتماعی مشارکت می جوید.همکاری و تعامل پلیس با شهروندان موجب حضور بیشتر پلیس در بین مردم می شود و از این طریق نوعی احساس امنیت و فراغ خاطر در شهروندان به وجود می آید. از آنجایی که پلیس به طور بسیار فعال با مردم همکاری و تشریک مساعی می کند موجب افزایش رضایتمندی شهروندان می شود و هر چه رضایتمندی شهروندان از پلیس بیشتر باشد ترس شهروندان از جرم کاهش می یابد. هنگامی که پلیس با شهروندان از طریق گروه های محلی همسایگی، فعالیت های نوجوانان، مدارس و غیره تعامل می کند این همکاری و مشارکت پیوندهای واقعی بین پلیس و شهروندان را تقویت و تحکیم می کند. بنابراین ترس از جرم شهروندان را کاهش می دهد.تأثیر حضور پلیس در محل زندگی در کاهش خطر احتمالی از جرایم و کاهش احساس ناامنی، که از طریق توانایی جمعی بالا و رضایت خاطر از محل زندگی به میزان متعادل و متوسطی می رسد،همکاری های آینده بین ساکنان و اجرای قانون در مبارزه با جرایم را نیز افزایش می دهد. کاهش نگرانی شهروندان در قبال جرایم و فقدان امنیت ناشی از تأثیر مثبت حضور پلیس در سطوح زندگی شهروندان جامعه می باشد. حال اگر بخشی از جمعیت محله نسبت به پلیس بی اعتماد شوند و رفتار پلیس را بی ثبات تلقی کنند ممکن است عقاید منفی درباره رفتار پلیس بر فرهنگ زورگویانه در محله های فقیر تأثیر متقابل داشته باشد که به احساس نبود احترام بیشتر شهروندان نسبت به پلیس منجر می گردد و در عوض، احتمال برخورد و پاسخ دهی نامناسب پلیس را افزایش می دهد.
گردآورنده:سرگرد مهدی حسنوند- رییس اداره برآورد اجتماعی و افکار سنجی معاونت فرهنگی و اجتماعی فا.ا.لرستان
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰