رفاقت عدالتی، عدالت رفاقتی؟!

«من ۸۰۰ میلیارد هم بخواهم این برادرانم می‌دهند و اگر کل لواسان و کارخانه‌اش را بخواهم به نام من می‌کند. این رفاقت است. اگر شما از این دوستان ندارید به من ارتباطی ندارد. به کسی ربطی ندارد دریافتی من زیاد بوده!!»

جملات گهربار بالا تنها بخشی از افاضات اکبر طبری، معاون اجرایی پیشین حوزه‌ی ریاست قوه‌ی قضاییه،‌ در دومین جلسه‌ی دادگاه رسیدگی به اتهاماتش بود.طبری۲۰ سال در قوه‌ی قضاییه رخنه کرده بود، به راحتی و مثل آب خوردن می‌تاخت و می‌خورد. می‌برید و می‌دوخت. جمع می‌کرد و می‌اندوخت! او بی‌باک و بدون ترس به چپاولش ادامه می‌داد. کسی هم جلودارش نبوده. او در قوه‌ای با متهمان اقتصادی سر و سری داشت که مردم امید دارند تا در هنگام دادخواهی و ستم به این قوه پناه بیاورند حالا امثال طبری آبرو و حیثت این قوه را زیر سوال برده و افکار عمومی اعتماد خود را نسبت آن از دست داده‌اند. راست گفته‌اند:« هرچه بگندد نمکش می‌زنند   وای به روزی که بگندد نمک!»

 طبری در طول ۲۰سال خیانت به ملت ایران چنان سرگرم چپال و غارت سرمایه‌های مردم بوده‌است که گویی حساب و کتابی در کار نیست. او «محبوب دل‌های متهمان اقتصادی» بوده و به دیگر سخن دفتر او مامن و ملجا امنی برای دزدان و بی‌شرفانی بوده که دستشان در جیب مردم بوده‌است. 
به راستی حامی و پشتیبان واقعی طبری و امثال او کیست؟! او که در جریان جلسات دادگاهش چنان سخن بر زبان می‌راند که گویی در جایگاه متهم نیست و هیچ اتفاقی نیفتاده است! به دیگر سخن چیزی هم از ملت طلب‌کار است؟! طبری چنان گستاخانه از خود دفاع می‌کند آدم به جای او خجالت می‌کشد؟ طبری و دوستان او چگونه شب‌ها سر بر بالین می‌گذارند درحالی که بیشینه‌ی مردم ایران با فقر و نداری دست و پنجه نرم می‌کند؟!

وقایع چند روز اخیر را اگر مرور کنیم به عمق فاجعه و گرانی و تورم افسار گسیخته پی خواهیم برد؛ یک جان‌باز سرافراز در مقابل بنیاد شهید کرمانشاه خودسوزی می‌کند، یک کارگر نیازمند شرکت نفت در خوزستان خودش را دار می‌زند. و نمونه‌های دیگری که در این کشور فراوان است. آن‌وقت طبری و قاضی منصوری و هم‌دستانشان با پول این ملت ویلا‌های آن‌چنای می‌سازند، برای درمان به کشورهای اروپایی می‌روند. با رفیق بازی خود سرمایه‌های کشور را به یک‌دیگر پاس می‌دهند؟ فرزندانشان در کشورهای پیشرفته تحصیل می‌کنند… واقعا خجالت هم چیز خوبی است! شرمتان باد ای بی‌دردان! 

کاسه‌ی صبر مردم دیگر لبریز شده‌است! طاقتشان طاق شده! از بس هر روز خبر اختلاس و دزدی شنیدند! مردم انتظار دارند مسئولان قوه‌ی قضاییه و در راس آن آقای رییسی با جدیت با فساد مبارزه کنند؛ مبارزه‌ای ریشه‌ای و اصولی، مردم انتظار دارند با کله‌گنده‌ها و سر دسته‌های اصلی فسادِ نظام‌مند در این کشور برخورد شود. ترس مردم از آن است که مبادا فردا طبری و هم‌دستانشان به‌سان خاوری و دیگران به خارج از کشور بگریزند یا بگریزانند!  

فرجام سخن این‌که؛ به قول نماینده‌ی دادستان «چرا شخصی در رده‌های بالای قضایی کشور باید محبوب دل‌های‌متهمان اقتصادی باشد؟»و دیگر این‌که با وجود این فسادهایِ سیستماتیک، نهادینه و سریالی در کشور و چنین بده‌بستان‌هایی آیا دیگر جایی برای اجرای عدالت و احقاق حقوق از دست رفته‌ی مردم باقی می‌ماند؟ 
دزد اگر شب، گرم یغما کردنست
دزدی حکام، روز روشن است
حاجت ار ما را ز راه راست برد
دیو، قاضی را به‌هرجا خواست برد (پروین اعتصامی)

*دکتر کیانوش رستمی