الزامات زندگی در شرایط بحرانی

به گزارش همای سعادت از خرم‌آباد، «مبارزه با کرونا یک جنگ تمام عیار است!» باور داشتن این جمله کوتاه باعث می‌شود مردم و مسئولان کشور خود را در شرایط حساس و حیاتی ببینند و با داشتن چنین دیدگاهی زندگی و مدیریت در شرایط بحرانی را نیز درک کرده و مصائب آن را تحمل نمایند. همه […]

به گزارش همای سعادت از خرم‌آباد، «مبارزه با کرونا یک جنگ تمام عیار است!» باور داشتن این جمله کوتاه باعث می‌شود مردم و مسئولان کشور خود را در شرایط حساس و حیاتی ببینند و با داشتن چنین دیدگاهی زندگی و مدیریت در شرایط بحرانی را نیز درک کرده و مصائب آن را تحمل نمایند. همه ما باید این واقعیت را بپذیریم که احتمالاً در چند ماه آینده نیز نخواهیم توانست زندگی عادی را تجربه کنیم. تحمل چنین وضعیتی اگرچه بسیار دشوار است،اما موقتی بودن آن و ارتباط مستقیم مدت زمان آن با رفتار و سبک زندگی ما باعث می‌شود، الزامات زندگی در شرایط بحرانی را آسان‌تر بپذیریم.

 

با این وجود تعداد بسیار زیادی از مردم کشور ناچارند برای کسب حداقل مایحتاج زندگی، به فعالیت خود بیرون از قرنطینه خانگی ادامه دهند. این تناقض که ما برای ادامه زندگی هم باید در خانه بمانیم و هم در خانه نمانیم، یکی از مشکل‌ترین وضعیت‌هایی است که امروز بخش وسیعی از جامعه درگیر آن است.

 

یکی از راهکارهای حل این مسئله اقدامات خیریه و کمک‌هایی است که آحاد جامعه می‌توانند به اقشار آسیب‌دیده بکنند، اما دولت به واسطه در اختیار داشتن منابع ملّی، تنها مرجعی است که می‌تواند و باید در این مقطع تاریخی این مشکل را به طور کامل مرتفع نماید.

 

ما باید بپذیریم که اداره کشور و بخصوص شیوه بودجه‌ریزی در شرایط بحرانی با حالت عادی تفاوت دارد. بودجه سال ۱۳۹۹ در تابستان سال گذشته تدوین شده است. تعطیلی مجلس در اواخر سال گذشته و شرایط کرونایی کشور نیز سبب شد تشریفات قانونی تصویب بودجه مختصر شود و قطعاً «کرونا» در چنین بودجه‌ای دیده نشده است.

 

امروز مسئله تعداد زیادی از مردم کشور معاش روزانه است. تعداد زیادی از مشاغل از بین رفته‌اند و ما با موج مضاعف بیکاری روبرو هستیم. کمک‌های معیشتی دولت بیشتر شبیه یک شوخی است تا راه حل.

 

تنها راهبرد این روزهای مسئولین سر دادن شعار در خانه بمانیم شده است! بدون اینکه اقتضائات چنین شعاری را درک کرده و شرایط اجرای آن را محقق نمایند!

 

از طرفی قیمت جهانی نفت نیز به پایین‌ترین نقطه در سال‌های اخیر رسیده است و منابع دولت باز هم کاهش پیدا کرده است. بانک جهانی نیز درخواست ایران برای وام را رد کرده است. در چنین شرایطی استفاده از صندوق ذخیره ارزی می‌تواند راهکاری جایگزین باشد به شرط آنکه بودجه تورم‌زای ۹۹ را پشتیبانی نکند.

 

حقیقت این است که بودجه سال ۹۹ نه قابل تحقق است و نه قابل اجرا.

در چنین شرایطی همه بخش‌های کشور اعم از اقتصادی، فرهنگی، نظامی، آموزشی، ورزشی، تحقیقاتی و… باید به نفع نظام سلامت کشور کوتاه بیایند و بخش‌هایی از بودجه خود را به نفع اقشار آسیب‌دیده و آسیب‌پذیر در بودجه نظام سلامت و تأمین معیشت مردم سرشکن نمایند.

 

انضباط مالی و کاهش هزینه‌های جاری دولت یک ضرورت حیاتی برای کشور است. ما شاید نتوانیم به اندازه سال گذشته فیلم و سریال تولید کنیم. احتمالاً بودجه ورزش کاهش پیدا خواهد کرد، همچنین شاید نتوانیم به اندازه‌ای که پیش‌بینی کرده‌ بودیم کارهای عمرانی را پیش ببریم و یا در خصوص موضوعاتی که اولویت چندم کشور هستند تحقیقات علمی داشته باشیم و سمینار و همایش برگزار نماییم! این واقعیتی است که همه باید قبول کنیم و با داشتن روحیه جنگی که تجربه‌اش را هم داریم به استقبال آن برویم و حاکمیت را برای گرفتن چنین تصمیم بزرگی حمایت نماییم.

 

بهزاد مومنی مقدم