آشتی با یار مهربان و لزوم تخصیص بودجه فرهنگی
طبق بررسیهای به عمل آمده، سرانه مطالعه مردم ایران، کمتر از نیم ساعت در روز است که این، بازنمود یک فاجعه و زنگ خطر برای آینده علم و آگاهی ملت ایران محسوب می شود و بر اهمیت بررسی دلایل آن افزوده است. اما سوال اینجاست که چرا با کتاب قهریم؟برای پاسخ، باید به رمز گشایی سرانه پایین مطالعه در ایران پرداخت که چرا ایرانیها کتاب کمتر میخوانند؟ وضعیت بحرانی ایران از لحاظ سرانه مطالعه و …در عصری که دانش به صورت لحظه ای و در کمتر از ثانیه در حال رشد است پذیرفتنی نیست.
یادداشت-همای سعادت- علیرغم نشر و ترویج یادداشتها و تیتر هایی که همه ساله، به ویژه در هفته کتاب و کتابخوانی در جراید و نشریات کشور منتشر می شوند و مسئولان فرهنگی کشور هم در نشست ها و سخنرانی ها و مصاحبه های خود، میزان سرانه مطالعه ایرانیان را در مقایسه با سایر کشورها، اسفبار و در مقاطعی، وحشتناک عنوان میکنند! اما به نظر می رسد، اقدامی شایسته در رفع این چالش صورت نگرفته است و هر چند در طول سال های اخیر تلاش های مقطعی و موقتی برای احیای باغ دانش و ایجاد انگیزه در مردم برای کتابخوانی صورت گرفته، ولی بدون تعارف هیچکدام از این اقدامات باری به هر جهت، کارگشا نبوده و با وجود هزینه های مختلف، سرانه مطالعه همچنان پائین است و حتی فرهیختگان جامعه، تمایلی برای خرید و مطالعه کتاب ندارند.
در این بررسی اجمالی، نگارنده به دنبال آن است تا پاسخی در خور توجه، برای این معضل بزرگ اجتماعی در بخش علمی ارائه دهد که ریشه بی میلی مردم در این مقوله، از کجا نشات گرفته است؟ چرا میزان سرانه مطالعه ایرانیان به شدت افت کرده است؟ بدون در نظر گرفتن ملاحظات راهبردی، باید عنوان داشت که این مسئله، دلایل مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی را در بر دارد که منجر شده است تا میل و انگیزه مردم در طول سال های اخیر، دچار تغییرات اساسی و یک دگردیسی فراگیر شود به گونه ای که این تغییر انگیزه و رغبت در اکثر عادات و احوال اجتماعی مردم دیده می شود. شاید مشاهده خودروها و خانه های لاکچری که بسیاری از صاحبان آنها تا به حال کتابی تورق نکرده اند، هم در کاهش سرانه مطالعه بی تاثیر نباشند!
شاید این سوال مطرح شود، که چرا در گذشته تمایل به مطالعه بیشتر بود و مردم از خواندن کتاب لذت می بردند و کسب آگاهی و دانش همراه با لذت جویی اجتماعی همراه بود؟ یک پاسخ می تواند این باشد، که در عصر حاضر افزایش وسایل ارتباط جمعی، گسترش دامنه تفریحات مردم، مشکلات اقتصادی عدیده، جایگاه کمرنگ فرهنگ نزد مدیران و مسائلی از این دست، باعث شده تا لذت همنشینی با یار مهربان به فراموشی سپرده شود و تنها عده معدودی از افراد جامعه همچنان با این یار مهربان، انس داشته باشند. اما واقعیت آن است که این همه ی داستان نیست و از قضا کسانی هم که فرصت مطالعه دارند و از خواندن کتاب هم لذت میبردند، این روزها، کمتر به مطالعه میپردازند!
از دیگر دلایل اصلی که به اقتصاد خانواده ها بر می گردد، افزایش بی رویه قیمت کتاب است.قیمت بالای کتاب و نبود کتاب خوب و عدم تمایل نویسندگان مطرح به نگارش کتاب به دلیل دستمزدهای پائین و تامین نشدن نویسندگان از راه نویسندگی را می توان از مهمترین دلایل کاهش رغبت کتابخوانان به یار مهربان دانست. در حقیقت، وقتی نویسندگی و نوشتن کتاب کفاف زندگی نویسندگان را نمیدهد، یافتن کتاب خوب در بازار نیز محال است و از طرفی، وقتی نویسندگان عطای نوشتن را به لقایش ببخشند، کتابهایی که ارزش خواندن ندارند و بی محتوا هستند وارد بازار میشوند و میدان، به دست افرادی میافتد که با کپی کردن از سایت های مختلف و سر هم کردن مقالات دیگران، یک هفتهای کتاب مینویسند!
با این وجود باید پذیرفت که با همه موانع و مشکلات موجود، هنوز جا برای مطالعه هست و جبران بخشی از سرانه پائین مطالعه امکان پذیر است، چرا که کتاب آنچنان حائز اهمیت است که آن را حافظه ی بشریت خوانده اند. مجموعه دانش و معارف تاریخ مدّون چند هزار ساله را در کتاب می توان یافت. هیچ کدام از وسایل ارتباطی، ژرفای لازم را در اندیشه و تفکر و حوزه قدرت خلاقیت انسان آن گونه که خواندن و نوشتن پدید می آورد، ایجاد نمی کند. از این رو، ترویج کتاب و کتاب خوانی، وظیفه و رسالت اصلی دست اندرکاران فرهنگ و دانش جامعه ما است. اهمیت کتاب و کتابخوانی و عظمت و شرافت کتاب در اسلام تا حدی است که خداوند متعال به قلم و به آنچه می نویسد، قسم یاد می کند. خواندن کتاب، تنها برای سرگرمی نیست و کتاب می تواند از جنبه های مختلفی، زندگی انسانها را تحت تاثیر قرار دهد؛ اما شاید مهمترین آنها زندگی شخصی و فردی باشد. افزایش آرامش و کاهش استرس، تقویت ذهن ،تحریک ذهنی و پیشگیری از آلزایمر، داشتن خواب راحت، افزایش آگاهی، افزایش همدلی، تقویت حافظه، افزایش تمرکز، تقویت مهارت تفکر تحلیلی، بهبود مهارت نوشتن، افزایش توانایی کلامی، بهترین سرگرمی و ارتقاء سطح علمی، از مهمترین تاثیرات کتاب و مطالعه هستند.
امسال شعار بیست و نهمین هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران «جای خالی را با کتاب خوب پر کنیم» انتخاب شده است تا کتاب به نوعی جاهای خالی را پر کند،کتاب خوب را باید به مخاطب عرضه کرد، هر چند قبل از اینکه جای خالی کتاب را با کتاب خوب پر کنیم باید جای خالی نویسندگان مطرح را با ایجاد شرایط خوب پر کنیم. نویسنده خوب، کتاب خوب به ارمغان می آورد و کتاب خوب، خواننده را به دنبال خود می کشد. اما این چرخه، نیاز به حمایت های مالی و معنوی سازمان های مختلف دارد. خرید تضمینی کتاب نویسندگان مطرح، اولین راهکار تقویت چرخه اقتصادی کتاب و کتابخوانی است. اگر نویسندگان مطرح و دارای شناسنامه، از خرید کتاب هایشان مطمئن باشند، قطعاً با علاقه و میل بیشتری به نویسندگی روی می آورند.
گام دیگر در تقویت چرخه اقتصادی کتاب را می توان به فعالیت شرکت های بزرگ اقتصادی گره زد. اعطای امتیاز به تاسیس کارخانجات یا شرکت تولیدی بزرگ را می توان به کاشت درخت، خرید کتاب و حمایت از تیم های ورزشی و …. منوط کرد. در واقع قبل از اینکه این شرکت ها به مرحله پرداخت مالیات رسمی برسند باید مالیات فرهنگی و اجتماعی خود را به جامعه پرداخت کنند.
در پایان، باید اشاره کرد که، تغییر ذائقه خوانداری مردم که در طول سالیان، شکل گرفته است با اجرای چند طرح و برنامه در هفته کتاب و کتابخوانی و ارسال چند بخشنامه به ادارات و … میسر نیست و یگانه راه آشتی مردم با یار مهربان، اختصاص بودجه فرهنگی خاص و برنامه ریزی گسترده و گره زدن تحولات مختلف فرهنگی، هنری، سیاسی، مذهبی، آموزشی به مقوله کتاب است.
در آن صورت، شاید مردم کتاب خوب را با هیچ چیز معاوضه نکنند و برای خرید کتاب مثل برخی کشورها، صف های طولانی تشکیل شود.
یادداشت؛ فاطمه سعادت راد
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰