بررسی جامعه‌شناختی وحدت ایرانیان از دید جوامع بین‌المللی؛

از ایران شجاعت و جرات به جهان مخابره شد

تصویر حال حاضرمان ملت شجاعی است که بیش از همیشه یکپارچگی دارد و این یکپارچگی را به سامانه دفاعی در برابر تجاوز دشمن تشبیه می‌کند.

به گزارش همای سعادت،این نمایش یکپارچگی و ظهور و عیان کردن این یکپارچگی که شاهدش هستیم،نه دستوری و نه نمایشی و نه ادا است. به هرحال اقلیتی نیز هستند که در کنار دشمن هم ایستاده‌اند ولی عدد قابل‌ توجهی در چشم‌انداز اجتماعی و جامعه‌شناختی نیست و وقتی نگاه می‌کنیم، ما حقیقتاً درحال تجربه روزهایی هستیم که یک ملت یکپارچه داریم و این تصویر باید بسیار بیشتر و پررنگ‌تر مخابره شود؛ چرا که مهم‌ترین سرمایه ما هم درحال حاضر و هم برای ادامه این نبرد همین است.

دقیقاً ۱۰ روز از تجاوز رژیم غاصب صهیونیستی به خاک کشورمان می‌گذرد. در این بین وعده صادق۳ برای پاسخ به این تجاوز در بیش از ۱۷ مرحله اجرا شد و در پی اجرای هر مرحله؛ مردم ایران تماماً از پاسخ نیرو‌های نظامی حمایت می‌کردند.

دشمن سعی داشت در پی این تجاوز، جنگ و آشوب داخلی نیز به راه بیندازد و مردم را به خیابان‌ها بکشاند؛ اما آنچه که اتفاق افتاد، عکس این مسئله بود و مردم در برابر تجاوز صهیونیست‌ها بیش از همیشه و با هر تفاوت و نگرش مختلفی، متحد شدند. پرسشی که در این بین ایجاد شد این است که اکنون در جوامع بین‌المللی، مردم کشور‌های دیگر چه تصویری از ملت ایران دارند؟ درحال حاضر در جهان چه تصویری از ما مخابره می‌شود و اساساً چه تصویری باید به جهان نشان دهیم؟

کلهر معتقد است که تصویر حال حاضرمان ملت شجاعی است که بیش از همیشه یکپارچگی دارد و این یکپارچگی را به سامانه دفاعی در برابر تجاوز دشمن تشبیه می‌کند. همچنین جمشیدی‌ها استاد دانشگاه تهران نیز براین باور است که وجود یک دشمن مشترک، باعث وحدت ملی می‌شود.

سینا کلهر در این‌باره می‌گوید: «واقعیتی که وجود دارد این است که اکنون چه تصویری از ما در جهان مخابره می‌شود؟ نکته دوم این است که چه تصویری در جهان از ما باید شکل بگیرد؟ درباره قسمت اول اینکه چه تصویری از ما اکنون در جهان شکل گرفته است، با توجه به اندک حضورم در فضای مجازی، برخی یادداشت‌ها و گزارش‌ها نشان می‌دهد تا این لحظه و در این موقعیتی که داریم با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنیم، از ما تصویر ملت شجاع و با جرئت به جهان منتقل می‌شود. یعنی با توجه به اتفاقاتی که در جهان و در۲۴ ساعت اول این تجاوز اتفاق افتاد و مجموعه صدماتی که ما دیدیم؛ کمتر کسی می‌توانست تصور کند که سیستم به این سرعت خودش را بازیابی می‌کند و باز می‌گردد و در یک موقعیت موازنه‌ای به مجموعه تجاوزهایی که به خاکش شده، پاسخ می‌دهد. ما هنوز در میانه ماجراییم ولی من فکر می‌کنم این باجرئت بودن و شجاع بودن و توانایی‌ای که در این مدت از خودمان نشان می‌دهند، هسته مرکزی و دال مرکزی است که درجهان درحال برجسته شدن است.»

کمتر کسی انتظار داشت که سامانه انسجام ملی خوب عمل کند

وی ادامه می‌دهد: «واقعیت دیگری نیز وجود دارد که شاید در جهان به آن پرداخته نمی‌شود و آن یکپارچه بودن جامعه ماست. از بین سامانه‌های مختلفی که برای دفاع درنظر گرفتیم، شاید کمتر کسی انتظار داشت که این سامانه انسجام ملی و اتحاد ملی و یکپارچگی ملت تا این حد خوب و یکپارچه عمل کند. فکر می‌کنم دقیقاً این همان نقطه‌ای است که دشمن بسیار روی آن حساب باز کرده است که شاید این سامانه کار نکند و بتواند با برجسته کردن آن در جهان هم برای حملات خودش مشروعیت ایجاد کرده و هم فرصت و بهانه‌ای برای صدمه و حملات بیشتر پیدا کند. فکر می‌کنم این نمایش یکپارچگی و ظهور و عیان کردن این یکپارچگی که شاهدش هستیم، نه دستوری و نه نمایشی و نه ادا است. به هرحال اقلیتی نیز هستند که در کنار دشمن هم ایستاده‌اند ولی عدد قابل‌توجهی در چشم‌انداز اجتماعی و جامعه‌شناختی نیست و وقتی نگاه می‌کنیم، ما حقیقتاً درحال تجربه روزهایی هستیم که یک ملت یکپارچه داریم و این تصویر باید بسیار بیشتر و پررنگ‌تر مخابره شود؛ چرا که مهم‌ترین سرمایه ما هم درحال حاضر و هم برای ادامه این نبرد همین است.»

دشمن روی آشوب داخلی سرمایه‌گذاری کرده بود

بسیاری انتظار داشتند و شاید روی این سرمایه‌گذاری کرده بودند که بالاخره نوع واکنش‌های مردم در اقصی نقاط مختلف منجر به اغتشاش، آشوب، اعتراض و حتی هراس عمومی شود و ما با یک به‌هم‌ریختگی نظم عمومی مواجه شویم. این امر اتفاق نیفتاد.

این جامعه‌شناس همچنین درباره مصادیق تصویر مخابره شده می‌افزاید: «چند ضلع و چند وجه وجود داشت که همه با هم می‌توانست یکپارچگی را نشان دهد. اولی‌اش به نظرم بازگشت به موقع و کوتاه‌مدت توان نظامی ما بوده که در میدان موقعیت ما را از یک حالت یک‌طرفه به یک موقعیت موازنه نسبی تبدیل کرد؛ چرا که اگر میدان را نداشتیم، هرقدر هم که حرف می‌زدیم، اثری نداشت. اما به هرحال با ارزیابی‌های مختلف اگر به خاک ما حمله شود، ما هم پاسخ می‌دهیم. می‌توانیم ارزیابی متفاوتی داشته باشیم و موازنه ما برقرار است و چه بسا حتی می‌توانیم دست برتر را نیز داشته باشیم. ممکن است کسانی در این بین بگویند کافی نیست؛ اما اولین نقطه و نشانه این است که ما در میدان نبرد هستیم و می‌جنگیم.»

وی ادامه می‌دهد: «نکته دوم به واکنش عمومی مردم ما بازمی‌گردد. بسیاری انتظار داشتند و شاید روی این سرمایه‌گذاری کرده بودند که بالاخره نوع واکنش‌های مردم در اقصی نقاط مختلف منجر به اغتشاش، آشوب، اعتراض و حتی هراس عمومی شود و ما با یک به‌هم‌ریختگی نظم عمومی مواجه شویم. این امر اتفاق نیفتاد و حتی خروج مردم از کلانشهرهایی مانند تهران مانند یک توافق نانوشته میان دولت و ملت بود و همراهی این دو با یکدیگر بود. کما اینکه خود دولت نیز شرایط را فراهم می‌کند که برای راحتی بخشی از دفاع، مردم از شهر خارج شوند. این نحوه و رفتار مردم و نوع واکنش مردم نکته مهمی بود. نکته بعدی به نظر من فعالیت فضای مجازی و تولید محتوای رسانه‌ها بود که در مقابله با یک جریان گسترده‌ای از پیش برنامه‌ریزی‌شده بود که تقریباً یک قطب جهانی نیز از آن حمایت می‌کرد. تقریباً ما با یک جریان رسانه‌ای و خبری مواجه شدیم. یک نمونه‌اش در همین فضای مجازی و یک نمونه دیگر واکنش‌ها در اتفاقی است که برای صداوسیما افتاد.»

بسیاری سکوتشان برای دفاع از کشور را شکستند

کلهر می‌افزاید: «من کل فضا را که نگاه می‌کنم؛ متوجه می‌شوم که بسیاری سکوتشان را کنار گذاشتند و این کار بسیار بزرگی بود. بسیاری از افراد شاید در سالیان گذشته گرفتار یک مارپیچ سکوت شده بودند که نمی‌توانستند حرف خودشان را مطرح کنند و در دفاع از کشور سخنی بگویند. این اتفاق در چند روز گذشته با شجاعت بسیار زیادی میان کاربران، انسان رسانه‌ها و رسانه‌ها بود. نشانه چهارم نیز چرخیدن چرخ کشور است و تا به این لحظه اختلال جدی به وجود نیامده است. درست است که ما مورد تهاجم قرار گرفتیم و عزیزانی در سطوح مختلف شهید شدند، اما دایره اداره کشور برقرار است و این خودش یک حس امنیت و ثبات را به وجود می‌آورد. از تمام این موارد من برداشت شجاعت ملت را داشتم.

چطور دشمن مشترک جامعه ایران را یکپارچه می‌کند؟

در پارادایم کنونی روابط بین‌الملل، تهدیدات خارجی به مثابه کاتالیزوری برای بازتعریف همبستگی اجتماعی عمل می‌کند. تجربیات تاریخی جوامع مختلف، به‌ویژه جامعه ایران، مؤید این اصل استراتژیک است که وجود دشمن مشترک قادر است با ایجاد گفتمان یکپارچه ملی، شکاف‌های ساختاری را تحت‌الشعاع قرار دهد. مشاهدات در سطح جامعه نیز نشان می‌دهد که در چنین شرایطی منازعات به حاشیه رانده شده و گفتمان ملی جایگزین اختلافات داخلی می‌شود.

تحلیل پویایی‌های اجتماعی اخیر حاکی است که کنشگران اجتماعی در سطوح مختلف، از بدنه جامعه تا نخبگان سیاسی، در مواجهه با تهدیدات فرامرزی، به بازسازی سرمایه اجتماعی روی آورده‌اند. این فرایند که در ادبیات جامعه‌شناسی سیاسی از آن به «همگرایی استراتژیک» تعبیر می‌شود، در حال حاضر در بستر جامعه ایران در حال وقوع است.

در بستر پرتلاطم ژئوپلیتیک معاصر، رخداد‌های منطقه‌ای نه به‌مثابۀ پدیده‌هایی مجزا، بلکه به‌عنوان حلقه‌هایی از زنجیر درهم‌تنیده قدرت، مقاومت و اراده جمعی قابل تفسیرند. حمله اخیر رژیم‌صهیونیستی به ایران، فارغ از ابعاد انسانی فاجعه‌بارش، دریچه تحلیلی گسترده‌ای را به روی پرسش‌های بنیادین می‌گشاید؛ آیا چنین تهاجماتی می‌توانند به عاملی برای انسجام ملی و بیداری هویتی در میان ملت‌ها تبدیل شوند؟

تحلیل پویایی‌های اجتماعی اخیر حاکی است که کنشگران اجتماعی در سطوح مختلف، از بدنه جامعه تا نخبگان سیاسی، در مواجهه با تهدیدات فرامرزی، به بازسازی سرمایه اجتماعی روی آورده‌اند. این فرایند که در ادبیات جامعه‌شناسی سیاسی از آن به «همگرایی استراتژیک» تعبیر می‌شود، در حال حاضر در بستر جامعه ایران در حال وقوع است.

غلامرضا جمشیدی‌ها، عضو هیئت‌علمی دانشگاه تهران در خصوص این موضوع که حملات اخیر رژیم‌صهیونیستی چه تأثیری بر فضای اجتماعی ایران دارد، می‌گوید: «به نظر من، این حوادث در چهارچوب تقدیر الهی قابل تحلیل است. گاهی اتفاقاتی رخ می‌دهد که دلایل آن برای ما روشن نیست، اما در نهایت، نکات مثبتی در آن وجود دارد. در مورد حمله اخیر اسرائیل، باید در نظر داشت که این اقدام بدون هماهنگی با آمریکا نبوده است؛ چرا که اسرائیل در واقع یک پادگان نظامی آمریکایی است و اقداماتش با هماهنگی کامل آمریکا و برخی کشور‌های اروپایی مانند فرانسه، آلمان و انگلیس انجام می‌شود.»

دشمنان امروز ما نقش همان مغول‌ها را دارند

این استاد دانشگاه ادامه داد: «امروز دشمنان ما، به‌ویژه آمریکا، همان نقش مغول‌های امروزی را بازی می‌کنند. من در کلاس‌هایم به آمریکا لقب «مغول‌های کراواتی» داده‌ام، چون وحشی‌تر از مغول‌ها عمل می‌کنند. آن‌ها با ثروت و زور، دنیا را به آتش می‌کشند و حالا که در جنگ سخت شکست خورده‌اند، به جنگ نرم روی می‌آورند.»

جمشیدی‌ها با اشاره به اینکه اسرائیل خود را قدرت بلامنازع منطقه می‌دانست، اما در مواجهه با مردم غزه، علی‌رغم کشتار‌های گسترده، نتوانست به اهدافش برسد، عنوان می‌کند: «امروز شاهد هستیم که این رژیم با وحشیگری به کشتار غیرنظامیان، از جمله کودکان ادامه می‌دهد. اما سؤال مهم این است که آیا چنین حوادثی می‌تواند باعث وحدت مردم شود. من که دوران انقلاب و جنگ را دیده‌ام، معتقدم این پدیده قطعاً وحدت‌آفرین است. البته ممکن است افرادی باشند که با شاکله کلی نظام همراه نباشند، اما وقتی مردم ببینند جمهوری اسلامی در مقابل قدرت‌های جهانی مثل اسرائیل و آمریکا ایستاده، قطعاً به سمت وحدت حرکت می‌کنند. مشکلاتی هم وجود دارد، اما هر حرکتی بدون چالش نیست؛ اما مهم این است که این وحدت، مبارزه و هماهنگی را تقویت می‌کند.»

این استاد دانشگاه می‌افزاید: «من به نیرو‌های نظامی و نخبگان کشورمان افتخار می‌کنم که در مقابل اسرائیل ایستاده‌اند. امروز دنیا تحت سلطه گروهی از دیوانه‌هاست، مثل نتانیاهو و حامیانش. این‌ها با وحشیگری تمام، مردم بی‌گناه را می‌کشند. اما این حوادث نه‌تنها باعث تفرقه نمی‌شود، بلکه مردم را بیش از پیش متحد می‌کند.»

حتی افرادی که به حکمرانی منتقدند در مقابل زورگویان می‌ایستند

وی با اشاره به دوران انقلاب و دفاع مقدس می‌گوید: «در آن زمان هم همین اتفاق افتاد. مردم متحد شدند. حتی کسانی که در این سرزمین زندگی می‌کنند؛ اما با بخش‌هایی از حکمرانی مخالف‌هایی دارند، در نهایت، وقتی ببینند جمهوری اسلامی در مقابل زورگویان دنیا ایستاده، به وحدت می‌پیوندند. در دوران انقلاب هم ابتدا برخی تردید داشتند، اما با پیروزی انقلاب، بسیاری تغییر موضع دادند.»

هر انقلابی ممکن است افت و خیز‌هایی داشته باشد، اما اصل، همان مردم معتقدی هستند که انقلاب را پیش بردند. امروز هم کسانی که در خط مقدم هستند، فرزندان همان انقلابیون هستند. من در نهایت، معتقدم این حوادث نه‌تنها شکاف ایجاد نمی‌کند، بلکه مردم را متحدتر می‌کند.

این استاد جامعه‌شناس در پاسخ به این شبهه که در سال‌های اخیر، به نظر می‌رسد نقش‌های مردمی کمرنگ شده است، گفت: «نه الزاماً این‌طور نیست. شرایط جامعه تغییر کرده، اما این‌طور نیست که همه چیز به دست نهاد‌های رسمی افتاده باشد. مگر در گذشته همه کار‌ها دست مردم بود؟ بالاخره نهاد‌های رسمی باید مسئولیت‌هایی را بر عهده بگیرند. مثلاً بسیج را در نظر بگیرید؛ بسیج تعطیل نشده، بلکه متناسب با شرایط، فعالیتش تغییر کرده. قبلاً فقط نقش رزمی داشت، اما امروز در حوزه‌های علمی و فرهنگی نیز فعال است. البته شرایط تأثیرگذار است. در دوران جنگ، همه چیز حول محور دفاع می‌چرخید، اما در شرایط عادی، اولویت‌ها متفاوت است. امروز دشمن بیش از حمله نظامی، از طریق جنگ نرم فشار می‌آورد؛ مثل تهدید‌های ترامپ که می‌خواست ایران را به دوران پیش از انقلاب بازگرداند. اما متأسفانه هنوز کسانی در جامعه ما هستند که خطر آمریکا را درک نمی‌کنند.»

جمشیدی‌ها در خصوص کاهش شکاف بین مردم گفت: «رویکرد دولت نقش کلیدی در جامعه دارد و حتی بیشتر از اقتصاد بر مردم تأثیر می‌گذارد. اما آنچه جامعه را نگه می‌دارد، باور‌های مردم است. من همیشه به دانشجویانم گفته‌ام که مشکل اصلی ما دولت‌ها هستند، نه مردم. مردم تحت تأثیر تبلیغات قرار می‌گیرند. هر انقلابی ممکن است افت و خیز‌هایی داشته باشد، اما اصل، همان مردم معتقدی هستند که انقلاب را پیش بردند. امروز هم کسانی که در خط مقدم هستند، فرزندان همان انقلابیون هستند. من در نهایت، معتقدم این حوادث نه‌تنها شکاف ایجاد نمی‌کند، بلکه مردم را متحدتر می‌کند.»/فرهیختگان

انتهای پیام /