امر به معروف و نهی از منکر، موتور محرکه تحول در جامعه اسلامی

امر به معروف و نهی از منکر از جمله مهمترین فروعات دین مبین اسلام است که علیرغم اینکه اجرای آن از ضروریات هر جامعه ای محسوب میشوند، بلکه در عین حال نقش اصلاح گری را در کلیه امور جامعه و در تمام سطوح مختلف فرهنگی ، سیاسی، اقتصادی و به ویژه اجتماعی را نیز ایفا می کنند.

یادداشت-همای سعادت آنلاین-در واقع هر کدام از این دو فرع اسلام میتواند زمینه ساز تحولی شگرف در جوامع اسلامی باشند که نگارنده از آن در این یادداشت تحت عنوان موتور محرکه تحول در جامعه اسلامی یاد می کند.به گونه ای که امر به معروف زمینه ساز روشنگری است برای خلق خلاقیتها و هدایت افراد جامعه برای رسیدن به وضع مطلوب ،حفظ ارزشهای یک ملت ، رعایت عرف و موازین تعریف شده در جامعه ی اسلامی و امثالهم و از طرفی نهی از منکر نیز نوید بخش حذف لایه های منفی و کریه جامعه است و بیشتر در پیراستن بطن جامعه اسلامی حاوی پیام است و زدون پلیدیها و غبار زشتیها و اینکه گذر از وضع احتمالی نامطلوب جامعه را ضروری دانسته و اثر آن زمانی جلوه گری می کند که تباهیها و رذالتها تعدیل یافته و یا از بین رفته ، همچنین شاخصه هایی چون اخلاق نیکو ، همت و پشتکار ، صداقت و درست زیستن به پشتوانه فرع دیگر یعنی همان امر به معروف را تقویت می کند.

این دو فرع آنچنان دارای اهمیت هستند که به مصداق آن آیات شریفه ای فراوانی از قران کریم و حتی احادیث و روایات مختلف از بزرگان دین مبین اسلام به آن اشاره کرده اند.از سویی در میان مفاهیم سیاسی و اجتماعی، اگر واژه تحول را ماحصل اراده یک ملت و همچنین نتیجه تصمیمات درست نظام سیاسی حاکم بدانیم که برای گذار از بی ثباتیهای مختلف و رسیدن به وضع مطلوب در تلاشند متوجه خواهیم شد هر تحولی و گذر از هر کاستی و کمبودی نتیجه امر به معروفی و نهی از منکری بوده است.که این دو فرع نه تنها دارای باری مادیگرایانه هستند بلکه در نوع خود دارای بار ارزشی نیز هستند و قطعا تمام برنامه ریزی های صورت گرفته در این مسیر تحول خواهی را می توان ماحصل امر به معروف و نهی از منکر دانست و به همین دلیل بوده که دین و شریعت ما جایگاه خاصی را برای این دو فرضیه در نظر گرفته است و به نظر می رسد مهمترین ملجا رشد و شکوفایی جامعه اسلامی همان اهمیت بخشی به امر به معروف است و نهی از منکر.

با توجه به مطالب پیش گفته ،در این بخش، ترجیح داده میشود تا با ارائه مثالی عامیانه اهمیت این دو فرع را به وضوع مشخص کنیم:فردی را در نظر بگیرید که برای خرید نان به نانوایی مراجعه نموده و هم از کیفیت نان ناراضی است و هم از میزان وزن نان…یا باید معترض باشد تا نانوای متخلف متوجه شود که در جامعه افرادی مطالبه گر هم هستند و در پی اصلاح عملکرد خود بر آید (اعمال فریضه امر به معروف و نهی از منکر) و یا خریدار باید چشم بر عملکرد نامطلوب نانوا ببندد و همچنان شاهد تکرار تخلف او باشد…تبعا برخورد با آن نانوای خاطی مناسبتر است و این مسئله علاوه بر اعمال و دفاع از حقوق شهروندی خود تلقی میشود، می تواند موجب اصلاح فرد خاطی شده و در کنار آن کلیه مشتریان(به مراتب در سطح کلان جامعه اسلامی) از اثر وضعی این امر به معروف و نهی از منکر نیز بهره مند می شوند.شاید این مثال در سطح خرد مطرح گردید اما حقیقت آن است که در کلیه امور دیگر نیز موثر واقع خواهد شد ، در نتیجه اینجاست که دین مبین اسلام بر اجرای این دو فرضیه تاکید اکید دارد.

نگارنده اذعان دارد که امر به معروف و نهی از منکر دارای دو شق می باشد، یکی اجتماعی که به اصلاح امور جامعه اسلامی مرتبط است و حوزه های زندگی فردی و جمعی را در بر می گیرد و دیگری شق مذهبی است که بیشتر جنبه فردی و شخصیتی را در بر دارد و البته از اعمال سایر فرایض دینی به صورت جمعی نیز غافل نمانده است و در بسیاری موارد از جمله مشارکت در نماز جماعت و جمعه و…هدایتگری می کند.آنچه مسلم است اینکه مسئولین به عنوان مدیران جامعه اسلامی علاوه بر اینکه باید خود الگویی مناسب در مسئله امر به معروف و نهی از منکر برای فرد فرد جامعه تلقی شوند بلکه باید شرایطی را فراهم آورند تا همگان در اجرای آن تلاش کنند و این مهم اتفاق نخواهد افتاد مگر از طریق آموزش و پرورش و حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر که متاسفانه در سنوات گذشته شاهد برخی برخوردهای مغرضانه و نامناسب با این روشنگران اجتماعی بوده ایم.

تحقق این رویکرد می تواند موجبات کمال و سعادت جامعه اسلامی را فراهم آورد و اگر اهمیت این دو نبود امام حسین( ع )در آخرین فرازهای خود به این مسئله اشاره نداشت که برای اصلاح امور امت جدم قیام کردم و اینگونه بود که خون داد تا قیامش برای همیشه در اذهان بماند و پرچم امر به معروف و نهی از منکر را به اهتزاز درآورد.

فاطمه سعادت راد
انتهای پیام/