رسانه‌های لرستان جریان‌سازی یا پیام‌رسانی؟

در کتاب «روزنامه‌نگاری حرفه‌ای» نوشته‌ی دیوید رندال آمده‌است که روزنامه‌نگار خوب، در همه جای دنیا با نکته‌ها و گزاره‌هایی هماهنگ است؛ از جمله این نکته‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

یادداشت-همای سعادت آنلاین- در کتاب «روزنامه‌نگاری حرفه‌ای» نوشته‌ی دیوید رندال آمده‌است که روزنامه‌نگار خوب، در همه جای دنیا با نکته‌ها و گزاره‌هایی هماهنگ است؛ از جمله این نکته‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

– اطلاعاتی که شایع شده‌اند و فکر عمومی را آزار می‌دهند گردآوری و چاپ کند؛

– از خودداری مسئولان نهراسد؛

– مردم را آگاه سازد؛

-کنش‌ها و واکنش‌های مسئولان را زیر نظر بگیرد؛

-رابطه‌ی درد و دردمند را بیابد و برای آنان‌که امکان رساندن صدای خود را ندارند، امکان رساندن پیام را فراهم آورد؛

– در برابر جامعه، آیینه‌ای بدون موج و لکه بگذارد تا در آن بتوان فضیلت‌ها و شرارت‌ها را دید و بازشناخت….۱

قصدم از آوردن جملات بالا از کتاب رندال، در حقیقت بیان این نکته است که در جامعه‌ی امروزی قدرت رسانه و رسانه‌نگارانِ خوب، به حدی بالاست که پیش‌تر هم ناپلئون امپراتور نیرومند فرانسه در این زمینه گفته است:«من از قلم بیش از هزار نیزه می‌ترسم.»از طرفی دیگر می‌دانیم هرچه در یک کشور پیش می‌آید، مستقیم یا غیرمستقیم با وضعیت حاکم بر رسند دارد؛ بدین‌روی اگر رسانه‌ها در شرایطی باشند که بتوانند «مسئولانه» رفتار کنند و مردم را بسازند، مسیر فرهنگ جامعه در جهت توسعه و  تکامل هموار می‌شود.در تکمیل این بحث یادکرد نکته‌ای بایسته است: سال ۹۲ که مدیر خانه مطبوعات استان لرستان بودم؛ این خانه با همکاری معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد، برای ارتقای سوادرسانه‌ای روزنامه‌نگاران کارگاه روزنامه‌نگاری مقدماتی برگزار کرد. صبح یک روز به فرودگاه رفتم تا یکی از استادان پروازی را به محل برگزاری کارگاه بیاورم. از فرودگاه تا مکان برگزاری کارگاه(سالن مخابرات)، استاد با دقت شهر را تماشا می‌کرد. از نگاهش پیدا بود که چیزی آزارش می‌دهد. وقتی از خودرو پیاده شدیم، استاد به من گفت:«معلوم است رسانه‌های استان خوب کار نکردند! »گفتم:«استاد چطور؟ رسانه‌ها چرا؟» گفت:« گفت خود پیداست در زانوی تو»؛ از سر و وضع شهرتان هویداست… شما در برابر این وضعیت، ضعیف عمل کردید و یا سکوت…» دیدم استاد بی‌راه هم نمی‌گوید؛ ما آن‌گونه باید و شاید به وظیفه‌ی قانونی و مدنی خود عمل نکرده‌ایم. بی‌جهت نیست که به رسانه‌ها لقب رکن چهارم (Fourth  Estate ) داده‌اند و این لقب را هم در دوران پیش از دموکراسی و هم پس از آن، شایسته مطبوعات و رسانه‌ها دانسته‌اند. این امر البته دلیلی ندارد جز آن که مطبوعات از همان آغاز ظهورشان به صورت یک قدرت تعیین کننده درآمدند و نفوذ و اهمیت خود را در زمینه‌های گوناگون نشان دادند.

 پیش از یک قرن و ۱۶ سال از انتشار نخستین رسانه در لرستان می‌گذرد. این روزنامه «بیضا» نام دارد که در سال ۱۳۲۷ قمری در شهر فرزانگان، بروجرد، متولد شد. در طول این سالیان رسانه‌های لرستان با فراز و نشیب‌های فراونی روبه‌رو بوده‌اند که تقریبا می‌شود گفت این وضعیت جدای از دیگر استان‌ها و یا رسانه‌های سراسری نبوده است. دهه‌ی ۸۰ اوج روزنامه‌نگاری لرستان بود. از دهه‌ی ۸۰ تا کنون نوعی بلوغ و رسانگی در مطبوعات و رسانه‌های لرستان به وجود آمده است؛ سطح دانش رسانه‌ای خبرنگاران و مدیران رسانه‌ها تا حدودی ارتقا یافته‌است. گردانندگان رسانه‌های جریان اصلی در لرستان در کنار فضای ارزشمند شبکه‌های اجتماعی نوعی قدرت مطالبه‌گری را ایجاد کرده‌اند که هدفی جز پیگیری مطالبات فراموش شده‌ی مردم را ندارند.
ما می‌دانیم که رسانه‌ها تاثیر مستقیمی بر افکار عمومی دارند. افکار عمومی نیز عاملی موثر برای کنترل قدرت حاکمان است. بدین روی قضاوت بیشینه‌ی مردم درباره‌ی مسائل گوناگون برگرفته و متأثر از رسانه‌هاست؛ به‌ویژه رسانه‌های اجتماعی زیرا رسانه‌های اجتماعی واقعیت‌های جامعه‌ را آن‌گونه که رخ می‌دهد بدون ممیزی و سانسور بازتاب می‌دهند.

هدف اصلی من در بیان این نکته‌‌ها این است که در قضیه‌ی پادگان ۰۷ خرم‌آباد، رسانه‌ها در کنار کنشگران مدنی و دل‌سوزان جامعه، سنگ تمام گذاشتند. این‌بار رسانه‌ها به نمایندگی از افکار عمومی یک مطالبه‌ی همگانی را بدون توجه به منافع شخصی و فردی تا حدی پیگیری کردند که استاندار را پای کار آوردند. یعنی نماینده‌ی عالی دولت را در برابر افکار عمومی وادار به پاسخ‌گویی کردند تا با صراحت بگوید «خرید و فروش در مجموعه تاریخی ۰۷ متوقف می‌شود.»به دیگر سخن این‌بار رسانه‌های لرستان هماهنگ و هم‌آوا، جلوی یک خیانت و به تعبیری جنایت را گرفتند که حق مردم لرستان و به ویژه شهر خرم‌آباد در این داد و ستد ضایع می‌شود. امیدواریم استاندار  محترم بر سر قولشان بایستند و به جد مانع از واگذاری بخشی از پادگان صفر هفت به پیمانکار ارتش شوند.این بار رسانه‌های لرستان ثابت کردند که منافع عمومی بر منافع شخصی ترجیح دارد و راه رشد و توسعه‌ی جامعه نیز از این مسیر طی می‌شود. در حقیقت رسانه قراردادی نانوشته با مردم دارد؛ بر اساس چنین قراردادی روزنامه‌نگار از سوی مردم سمت نمایندگی دارد تا از جانب آن‌ها، از نگاه و به نمایندگی‌ها در جامعه جست‌و‌جو کند…
در قضیه ۰۷ رسانه‌های لرستان ثابت کردند که رسانه نباید تنها «پیام‌رسان» باشد بلکه باید «جریان‌ساز» نیز باشد. بدین‌روی جریانی به نام ۰۷ راه انداختند و ذره‌ای هم کوتاه نیامدند تا این که مسئولان را به واکنش نسبت به این موضوع وادار کردند. من بارها گفته‌ام که جامعه‌ی توسعه‌یافته را آدم‌های توسعه‌یافته می‌سازد. بخشی از این توسعه‌یافتگی به نقش مؤثر رسانه‌ها و مدیران آن‌ها در آگاه کردن مردم برمی‌گردد. رسانه‌ها به ویژه رسانه‌های محلی می‌توانند نقش بسیار مهمی در توسعه‌ی محل انتشار خود داشته باشند و به تبع آن توسعه در سراسر کشور. اصلا کار رسانه همین است، پیگیری جست‌وجو، مطالبه‌گری، شفاف‌سازی، صداقت و جلب اعتماد مردم.رسانه‌های لرستان در جریان ۰۷ قدرت بی‌نظیر خود را نشان دادند. آن‌ها نشان دادند که این قدرت را نباید مفت و رایگان در پای قدرتمندان و برخی مدیران نالایق ریخت بلکه باید این قدرت را در خدمت مردم و افکار برای توسعه جامعه هزینه کرد.رسانه‌های لرستان ثابت کردند که دولت و نهادهای رسمی در موارد گوناگون حتا اگر هم بخواهند قادر نیستند بدون کسب موافقت و پشتیبانی مردم (افکار عمومی) دست به برخی اقدامات از جمله فروش اموال مردم بزنند.

اگر رسانه‌های لرستان در قضیه‌ی آب لرستان، نیز هماهنگ باشند قطعا کاری به سود مردم انجام خواهد شد. اگر در سدسازی به ویژه سد گاشمار، یک صدا فارغ از هر گرایش فکری فریاد برآورند به یک خواسته جمعی، جامه عمل می‌پوشانند.

۱-روزنامه‌نگاری حرفه‌ای نوشته‌ی دیوید رندال، ترجمه‌ی علی‌اکبر قاضی‌زاده، موسسه انتشاراتی روزنامه‌ی ایران، چاپ  اول سال ۱۳۸۲٫

دکتر کیانوش رستمی

انتهای پیام/