عکاسی تاریخ نگاری مصور است!

عکاسی را می توان هنر خوب دیدن تعبیر کرد. تصاویری که ما همه روزه می بینیم و از کنار آنها بی تفاوت می گذریم وقتی در قاب تصویر قرار می گیرند، زیبایی و ساختارشان ما را به تعجب و تحسین وا می دارند.

در واقع گاهی عکاس ما را با خود به دنیایی می برد که با وجود آشنا بودن ما با آن دنیا، برای ما جذاب، شگفت انگیز، رویایی، وهم آلود، زیبا یا تاسف بار و غم انگیز است. گاهی اوقات لحظه هایی را که در عکسهایش به تصویر می کشد، داستانی به اندازه یک قرن به همراه دارد. تصاویر گاهی آدمی را به اعماق تاریخ می برند و لحظاتی ما را از دنیای فعلی خارج می سازند. تصاویر قدیمی، عکس های جنگ ، طبیعت، مراسم غم و شادی و … هر کدام ما را بی واسطه به دنیایی می برند که گاهی اوقات با وجود عدم حضور در آن ثانیه ها و لحظات، خود را حی و حاضر در آن مقطع می بینیم. عکاس امروز را برای فردای آیندگان ثبت می کند. عکاسان را می توان تاریخ نگار مصور نامید.

رویا بانویان عکاس خوش ذوق و هنرمند گلستانی می گوید:عکاسی ثبت لحظات و خاطرات و واقع امروز است. شاید برخی از عکس هایی که ما می گیریم امروز برای ما خیلی عادی و روتین باشند ولی همین عکس های به ظاهر ساده سال ها بعد خواهان و طرفداران زیادی پیدا می کند و آیندگان با ولع آنها را تماشا می کنند و از تماشای آنها سیر نمی شوند!

برای آشنایی بیشتر با جایگاه عکس و عکاسی در بین شهروندان و جامعه مصاحبه مهر با رویا بانویان را بخوانید.

چه شد به سمت عکاسی رفتید؟

برادر من در همدان عکاس است و با عکاسی بیگانه نیستم. حضور یک عکاس در خانواده و رفت و آمد به کارگاه ایشان باعث ایجاد علاقه در من شد و به سمت عکاسی کشیده شدم. ابتدا این کار را به صورت تجربی آغاز کردم ولی بعد از گذراندن دوره های مختلف، به صورت حرفه ای به سراغ این هنر رفتم.

آیا برای عکاسی باید دوره خاصی دید؟

کار هنری دارای پیچیدگی ها و ریزه کاری های فراوانی است که آدمی را تا سال های نیازمند آموزش و دوره می کند. در واقع انجام کارهای هنری بدون آموزش دیدن و گذراندن دوره های مختلف ، توهین به بزرگان آن عرصه است و بنده هیچ وقت خودم را بی نیاز از آموزش و استفاده از تجارب بزرگان این عرصه نمی بینم.تا کنون چندین دوره عکاسی گذرانده ام و همواره مترصد آن هستم تا با شروع یک دوره جدید در آن شرکت کنم و به دانش خودم بیفزایم.

امروز با وجود گوشیهای هوشمند و دوربینهای دیجیتال دسترسی به دوربین عکاسی آسان شده آیا می توان نتیجه گرفت که عکاسی هم آسان و عمومی شده است؟

به عقیده بنده فناوری و دیجیتال به همان اندازه که با راحتی کار، افزایش سرعت و بی شمار مزایای فنی به هنر عکاسی خدمت کرد، به همان اندازه نیز در حق این هنر اجحاف شد. با دسترسی آسان همه به این فناوری همان طور که نصف جماعت بدون داشتن تخصص و گذراندن دوره خودشان را خبرنگار می دانند و در صفحات مجازی ادای خبرنگاران را در می آورند، امروزه موبایل به دستان هم به ویژه در مراسم مختلف، جای عکاسان حرفه ای را پر کرده اند و حتی با هل دادن و جلو تر قرار گرفتن از عکاسان حرفه ای فرصت تصویربرداری را به اهل فن نمی دهند! همین عکاسان غیرحرفه ای عکس هایی از افراد در شبکه های اجتماعی دست به دست پخش می کنند که صاحبان عکسها با دیدن عکس خود حس می کنند مورد تمسخر قرار گرفته اند! به همین دلیل دیدگاه شان نسبت به عکس و عکاسی تغییر می کند.

باید اشاره داشت همان طوری که «توپ بازی» با «فوتبال» تفاوت دارد یا «آبتنی» با «شنا» متفاوت است، «عکس گرفتن» هم با «عکاسی» تفاوت های اساسی دارد و رعایت اصولی نظیر تنظیم دوربین، استفاده از مناسب از نور، کادر بندی، نسخه پشتیبان، رعایت قانون یک سوم ، سرعت شاتر، قرار گرفتن در مکان مناسب و … بخشی از اصول ابتدایی عکاسی هستند که «عکس گرفتن» را از «عکاسی» متمایز می سازند.

آیا واقعا عکاسی هنری پولساز است؟

شرایط اقتصادی مردم باعث شده تا عده ای حتی در مراسم عروسی هم از عکاس و فیلمبردار حرفه ای استفاده نکنند و به همان عکاسی با گوشی بسنده کنند. با این وجود باید اذعان داشت از هنر هم می توان درآمد داشت و دولتمردان باید بستر و زمینه ایجاد اشتغال از هنر را فراهم سازند. اما بنده در این حرفه متوجه شدم برخی تجار، مدیران مجموعه های اقتصادی و حتی عروس و دامادها اهمیت عکس و عکاسی و جایگاه هنر را بیشتر از متولیان فرهنگی کشور درک می کنند!

جایگاه عکاسی در زندگی مردم کجاست؟

در گذشته که مردم کمتر به دوربین عکاسی دسترسی داشتند و حتی زمانی که تعداد دوربین های عکاسی افزایش پیدا کرد و عکس ها روی کاغذ عکس چاپ می شد، مردم بیشتر به نگهداری عکس های گرفته توجه می کردند. چون تعداد عکس ها کمتر بود. اما امروز کمیت مورد توجه است و مردم بیشتر به گرفتن عکس در لحظه فکر می کنند و هیچ کس به فکر جمع آوری و آرشیو کردن عکس ها نیست. به عبارت دیگر در گذشته یک نفر عکس می گرفت و بقیه حواس شان به عکاس بود تا عکس کیفیت خوبی داشته باشد اما الان همه عکس می گیرند و هیچ کس به کیفیت عکس توجه ندارد!در حقیقت ذائقه مردم عوض شده است و بیشتر افراد به ویژه جوانان علاقه مند به گرفتن عکس و اشتراک گذاشتن آن در فضای مجازی هستند و گاهاً تعداد عکس یا فضای خاص از کیفیت عکس برایشان مهم تر است.

چه توصیه ای به کسانی که به عکاسی علاقه مند هستند دارید؟

حقیقت امر داشتن ذوق هنری با داشتن علاقه متفاوت است. امروزه بسیاری دوست دارند بازیگر شوند ولی فقط تعداد کمی وارد عرصۀ بازیگری به صورت می شوند. شاید عکاسی با بازیگری و فوتبال متفاوت باشد ولی اساساً برای ورود به عرصه های هنری علاوه بر علاقه و استعداد، آموزش نیز یک ضرورت و اصل است و من به علاقه مندان به هنر عکاسی توصیه می کنم، تنها به داشتن علاقه برای ورود به عرصه های هنری اکتفا نکنند و حتماً نزد اساتید دوره های مختلف بگذرانند و خودشان را از تجارب بزرگان بی نیاز نبینند.

سخن پایانی ؛
بی تردید حمایت خانواده در بروز موفقیت در هر کاری انکار ناپذیر است و من هم از این قاعده مستثنی نیستم و همواره خودم را مدیون حمایت های خانواده می دانم. از همه کسانی که در این راه مشوق بنده بوده اند و بی منت تجارب شان را در اختیار من گذاشتند به ویژه همکارانم مثل آقای باستانی، فندرسکی، شکی، سوسرایی، خانم باباکردی و … کمال تشکر و امتنان را دارم.

در پایان از مسئولان فرهنگی شهر و استان نیز تقاضا دارم از ظرفیت های هنری در باز تعریف مبلمان شهری و جلوه های بصری بیشتر استفاده کنند و با ایجاد فرصت های مختلف نظیر برگزاری نمایشگاه، جشنواره و … مسیر را برای شناساندن هنر های تجسمی و سایر هنر ها هموار سازند.

انتهای پیام/