«فقر» محصول نابرابری اجتماعی

ظاهراً پس از گذشت چهار دهه از عمر بابرکت انقلاب اسلامی فقر و نابرابری در جامعه به مرحله ای فراتر از هشدار رسیده است.ریشه های ساختاری تولید فقر در کشور تنومند و قوی شده است.

یادداشت- اختصاصی همای سعادت آنلاین- به اعتقاد بسیاری از اقتصاددانان و سیاستمداران عامل اصلی این فقر سیاست های نئولیبرال است که امروز در کشور حاکم است.و باعث شده است که انقلاب اسلامی که در پی و ایجاد تحقق عدالت اجتماعی بود هنوز بعد از گذشت چهل و چند سال از آن عاجز باشد.تمام مصیبت های کشور بعد از پایان جنگ تحمیلی همین است.در ایران مدرنیته از آغاز انقلاب مشروطه سعی و تلاش در ایجاد تغییرات را داشت.ابتدا راه دموکراسی فرهنگی و اقتصادی را شروع کرد.اما به دلایل مختلف از جمله فشار های ساختاری درونی و فشار های ژئوپاپتیک بیرونی به راه بی عدالتی و تبعیض تغییر مسیر داد.بسیاری از این افراد که از کلماتی چون مدرنیته؛توسعه و پیشرفت استفاده می کنند تصوری نادرست را در معنای مفهومی آن را در ذهن خود باز می کنند.که نه پیشرفت و نه مدرن در آن جا نشده و نخواهد شد.در کشور ما طبق گفته ها و نوشته های قدیمی با ورود پول های هنگفت نفتی در سال ۱۳۴۰نابرابری های اجتماعی و توزیع بسیار آشفته و غیر عقلانی توسعه تشدید و شروع شد که همین دلیل یکی از اساسی ترین دلایل شروع انقلاب اسلامی بود.

نابرابری اجتماعی یعنی تولید فقر؛ فقر یک مسئله طبیعی نیست، بلکه محصول یک نظام اجتماعی است.یعنی خود نظام های اجتماعی فقر را عرضه می کنند.جامعه ای هم که فقر و نابرابری داشته باشد بسیار سست و فرو ریز است.در دهه نخست انقلاب برغم تمام نقصان های ناشی از فروپاشی ساختار حکومت قبلی و شروع جنگ تحمیلی در راستای رفع همین معضلات پیش می رفت.اما متاسفانه در دهه های بعد با روی کار آمدن برخی از دولت های غرب گرا بصورتی تقریباً بدون وقفه سیاست ها و برنامه های نئولیبرالی دنبال شد و راه نابرابری در پیش گرفته شد.نتیجه هم این شد که امروز واژگانی چون اختلاس؛دزدی؛فساد و ….. به پر مصرف ترین واژگان در فضای کشور شده اند.شاید در یک جامعه و دیگر کشورها فقر شدیدتر از ما باشد (کره شمالی)اما نابرابری کم تر است.چون چون این جوامع زمینه ایجاد بحران های اجتماعی را ندارند چرا که وضعیت تمام اقشار جامعه از هر طیفی مثل هم و یکسان هستند.و از یک حقوق مساوی برخوردار هستند.سیاست ها و ریشه تمام بدبختی ها و این حال و روز حاکم بر وضع معیشت مردم در نگاه وارونه به برنامه های مدیریت اقتصاد کشور است.نگاه اشتباه به اقتصاد یعنی اینکه در کشوری مثل ایران که رکود حاکم است منابع مالیاتی را گسترش نمی دهند.چرا که اگر درآمد باشد رونق رخ بدهد و رکود نباشد افزایش منابع مالیاتی اتفاق خوب و مثبتی در اقتصاد است.در غیر اینصورت باعث خشکاندن منابع مالیاتی یعنی تولید کنندگان کشور می شود و مثل الان نتیجه مطلوب که نمی دهد بلکه نتیجه عکس و منفی خواهد شد.

در بودجه سال ۱۳۹۹ به درآمدهای مالیاتی کشور با افزایش۲۳ درصدی نگاه شده است.با این رکود اقتصادی و کاهش ظرفیت تولید و با افزایش مالیات؛افزایش شدید قیمت های تمام شده محصولات رخ خواهد داد.و این یعنی فشار کمر شکن و نابودی کامل دهک های پایین جامعه.امیدواریم که با درایت دولت سیزدهم و مجلس شورای اسلامی اتفاقات ناخوشایند سال ۹۹ در بودجه سال های آینده رخ ندهد.چرا که بودجه نهاد ریاست جمهوری سال ۹۹ در دولت قبلی افزایش ۱۴۲درصدی داشت.دولت سیزدهم تحت هیچ شرایطی نباید بر سر معیشت ملت با هیچ کس معامله بکند.باید تمام برنامه های خود را حول محور رفع استضعاف و خشکاندن ریشه های بی عدالتی و نابرابری های اجتماعی به حرکت درآورد.

یاسر نظری چگنی-خبرنگار همای سعادت آنلاین

انتهای پیام /