“چِلسِرو” پنجرهی باز تاریخ لُر
از رایجترین فالهایی که در استانی چون لرستان که از قدمت تاریخی بالایی برخوردار است رواج داشته، “چهلسرود” یا به گویش لری “چِلسِرو” بوده که هنوز هم هنگام عروسی، مسافرت و یا برای انجام هر کار مهمی به قول معروف “چِلسِرو” میزنند.
به گزارش همای سعادت به نقل از ماژیننیوز، سروش صیادبیرانوند، به فرزندش دلبستگی زیادی داشت، میخواست برایش سنگ تمام بگذارد اما همیشه برای تشکیل خانواده پسرش سر دو راهی باقی میماند، نمیدانست چه وقتی میتواند برای این کار اقدام کند، مادر بود دیگر جز از اینهم از او انتظار نمیرفت از جانبی هم دوست داشت برای پسرش آستینی بالا زده و او را در رَخت دامادی ببیند.
پدر خانواده و چند نفر از بزرگترها که به آئین و سنتهای قدیمی آشنایی داشتند را دور هم جمع کرد تا برای آغاز این راه مهم و سرنوشتساز “فال چِلسِرو” (چهلسرود) بگیرند، بلکه دانه تسبیح فال به خوشیمنی بیفتد و برای انجام این کار خیر با دلی استوارتر قدم بردارد.
تسبیح خوشبویش را از سجاده نماز درآورد آنرا در بین دستانش گرفت، چشمانش را بست و دعایی بر دانههای تسبیح زمزمه کرد.
چهل دانه تسبیح شمرد، آنرا پنهان کرد و فال “چِلسِرو” را آغاز نمود.
دانهها یکی پس از دیگری روی هم میافتاد یکی “دَمقَن دِنون قن” را میسرود و دیگری “یا علی هانای“آن یکی “گَنم گَرمَسیر” و دیگری “ژَ کَل وَس کَتم” که نگاه مادر پیر را اندکی نگران میکرد.
پدر تک بیت عاشقانه “خوشال وَ کُری” و شِهامَ شُکرت” را پشت سر هم بر لب جاری ساخت، دانه چهلم فال افتاد و مادر تسبیح را به جمع نشان داد، قند در دل مادر آب شد و نوای شادی سراسر خانه را فرا گرفت تا یقین پیدا کند آغاز راه و سرنوشت فرزندش سرشار از خیر و برکت خواهد بود.
فال یا فال گرفتن از دیرباز در میان مردم ایران سابقهای کهن دارد که با توجه به تعدد اقوام و فرهنگهای شیوههای فال گرفتن، متنوع و گاه نیز حالت بازی و سرگرمی داشته است.
از رایجترین فالهایی که در استانی چون لرستان که از قدمت تاریخی بالایی برخوردار است رواج داشته، “چهلسرود” یا به گویش لری “چِلسِرو” بوده که هنوز هم هنگام عروسی، مسافرت و یا برای انجام هر کار مهمی به قول معروف “چِلسِرو” میزنند.
زن و مرد، پیر و جوان دور هم نشسته یکی در این میان با گفتن “الله” “محمد” “علی” چهل دانه از تسبیح را جدا نموده و پنهان میکرد و گرفتن فال آغاز میشد.
اعضا، آغاز به سرودن شعر مینمایند و از هر بیت نیم مصرع میسرایند، “علی بِرَسان“، “دوسَکَم نیه“، “ایمرو وی سویره” و … گاهی یکی از افراد نشسته در جمع چند تکبیتی پشت سر هم میسراید.
وقتی که آخرین دانه تسبیح میافتد آنرا به جمع نشان داده و با تبسمی خطاب به سراینده آخرین بیت را با حالت سوالی میخواند مثلا… “هَرکَه مِزگونای“؟؟ و از او میخواهد شعر را برای دیگر افراد جمع کامل نموده و آن را تعبیر کند.
گاهی برای اطمینان از حصول نتیجه دو یا سه بار “چِلسِرو” میزنند تا از نتیجه فال یقین بیشتری حاصل نمایند.
ابیات “چِلسِرو” به صورت شفاهی سروده شده، نسلبهنسل و سینهبهسینه به زمان حال حاضر رسیده است تکبیتیهایی بر وزن “فعلن فعولن فعلن فعولن” که تاریخ سرایش و سراینده آنها مشخص نیست.
بر این اساس شاید بتوان گفت گرفتن “فال چِلسِرو” فرهنگی سنتی از گذشتگان این آبوخاک است که متاسفانه با گذشت روزگار دارد به دست فراموشی سپرده میشود.
“فال چِلسِرو” که جدا از هر مبحث دیگری باعث میشد دورهمیهای دوستانهای شکل گرفته و کینهها به دست فراموشی سپرده شود.
اما هزاران افسوس با اینکه از گذشته خود فاصله زیادی نگرفتهایم، گویی اینگونه آیینها، آرامآرام در حال کمرنگ شدن است، آنطور که شاید در سالهای نه چندان دور آینده نام و نشانی از “چِلسِرو” باقی نماند.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰