توانمندسازی زنان با تاکید بر بخش گردشگری در دلفان
تجارب امروزه جهانی در زمینه توسعه بیانگر این است که توسعه در هر منطقهای به میزان بهرهبرداری اقتصادی از ظرفیتهای بومی بستگی دارد و بهرهبرداری از ظرفیتها نیز مستلزم وجود یک اکوسیستم کارآفرینی و کسب و کار است که در نتیجه آن منابع، ظرفیتها و فرصتها تجاریسازی شده و سبب توسعه شوند.
همای سعادت- یادداشت- کارآفرینی در گردشگری از طریق توانمندسازی زنان یکی اهرمهای توسعه شهری است که بهعنوان راه حلی برای برخی از مسائل مناطق محروم همچون شهرستان دلفان باید مورد توجه قرار گیرد.در همین راستا یکی از ظرفیتهای بومی و گسترده شهرستان دلفان برای توسعه، گردشگری مبتنی بر جاذبههای طبیعی از طریق توانمندسازی زنان است. در این میان برنامهریزی بهینه، نیازمند شناخت دقیق اکوسیستم کارآفرینی مبتنی بر توانمندسازی زنان جهت توسعه گردشگری منطقهای میباشد.
اکوسیستم کارآفرینی گردشگری به عنوان مبنایی برای طراحی سیاستهای کارآفرینی در حوزه گردشگری و توانمندسازی زنان ظهور یافته است. ممکن است ترکیبهای بسیاری وجود داشته باشد که منتهی به ایجاد اکوسیستم های متفاوت و متناوب گردد به طوری که با موفقیت و پیشرفت همراه باشند. این عناصر شامل آژانسهای گردشگری، شرکتهای گردشگری، تورلیدرها، دانشگاهها، مشاورین، سرمایهگذاران، سازمانهای پژوهشگاهی و غیره است. امروزه کارآفرینی برای رشد و توسعه اقتصادی مناطق محروم همچون شهرستان دلفان از طریق توانمندسازی زنان اهمیت زیادی دارد. توانمندسازی زنان در جهت رونق گردشگری و حمایت ارگانهای دولتی و خصوصی از آن میتواند به عنوان راهکاری عملی برای توسعه و رونق اقتصادی مناطق محروم باشد.
شواهد نشان میدهد با وجود پیشرفتهایی که در سالهای اخیر ایجاد شده است، برخی از این عناصر گردشگری شهرستان دلفان از طریق توانمندسازی زنان هنوز توسعه نیافتهاند، پیوندهای حیاتی خاصی فراموش شدهاند و بعضی عوامل کلیدی هنوز غایب هستند. در صورتی که برای ایجاد و توانمندسازی زنان، یک عنصر مجزا در محیط کسب و کار مرتبط با گردشگری به ندرت کافی نیست. بلکه باید بسیاری از عناصر این محیط پویا را به طور همزمان موردنظر قرار داد. عملکرد یک سیستم آشکارا به عملکرد اجزایش وابسته است، اما یک جنبه مهم، چگونگی تعامل آنها با یکدیگر برای تأثیرگذاری بر عملکرد سیستم کلی است. هم افزایی به معنی افزایش توانایی اجزای سیستم است که به دلیل عضویت در آن سیستم، یا به عبارت دیگر تعاملش با سایر اجزای سیستم، حاصل میشود. چنین افزایشی در توانایی تنها زمانی روی میدهد که اجزا در کنار یکدیگر بتوانند ارزشی را ایجاد کنند که به تنهایی قادر به خلق آن نباشند.
پس به جرأت می توان گفت گردشگری از طریق توانمندسازی زنان برای خود متکی بودن، نیازمند برقراری ارتباطی پویا با محیط خود است و سیستم کسب و کار مرتبط با گردشگری نیازمند مجاورت با دیگر بخشهای جامعه است به طوری که ابعاد مختلف بتوانند با همدیگر رشد کنند و متقابلا تقویت شوند. برای نمونه آموزش و توانمندسازی زنان میتواند تشکیل سرمایه را حمایت کند و تشکیل سرمایه میتواند اصلاحات قوانین دولتی را حمایت کند. اگر هر کدام از این حلقه های زنجیر ضعیف یا وجود نداشته باشند، تمام سیستم رنج می برد و اکوسیستم نمیتواند در توانمندسازی زنان کارآفرین مؤثر باشد. ممکن است به طور مجزا، هر کدام از حلقه های زنجیر موجب کارآفرینی شوند اما جهت پایدار نگه داشتن اکوسیستم ناکافی است؛ بنابراین همانطور که ایزنبرگ بحث میکند چیزی که واقعا انقلاب کارآفرینی را به وجود می آورد، رهیافت جامع نگر به توسعه کارآفرینی است به طوری که همه ذینفعان به ویژه زنان در حمایت کارآفرینان را در مراحل و بخشهای مختلف درگیر کند؛ بنابراین در این راستا به نظر میرسد که تحقیق و بررسی برای هرچه روشن تر کردن نقش دیدگاه سیستمی در توسعه و توانمندسازی زنان شهرستان دلفان امری ضروری باشد، چرا که با به کارگیری دیدگاه سیستمی ریشه بسیاری از مشکلات شهرستان دلفان مشخص می گردد و با شناسایی قابل کنترل ترین اجزا و ساختارهای گردشگری وابسته به زنان، میتوان راه حل خلاقانه برای هدایت این اکوسیستم به سمت مطلوب خود پیدا کرد.در این میان می توان شاخصهایی را برای توانمندسازی زنان شهرستان دلفان نام برد که از این طریق بتوان در جهت بهبود کسب و کار مرتبط با گردشگری شهرستان دلفان گام برداشت.
این شاخصها عبارتند از افزایش توانمندی،مسئولیت پذیری در قبال محیطزیست،توانمندسازی آموزشی،اقتصادی و سیاسی است.با توجه به موارد مطرح شده و لزوم توجه به کارآفرینی در توسعه گردشگری از طریق توانمندسازی زنان شهرستان دلفان، میتوان گفت که ضرورت توجه به این قشر از جامعه بیش از بیش میباشد چرا که کارآفرینی برای رشد و توسعه اقتصادی شهرستان دلفان به عنوان یک شهرستان محروم اهمیت زیادی دارد. همچنین اکوسیستمهای شهرستان دلفان اغلب با کمبود زیرساختها و منابع مالی و انسانی، ضعف در برنامههای حمایتی دولت و شبکههای ارتباطی و اطلاعاتی نسبتاً ضعیف، دسترسی پرهزینهتر به بازارهای بزرگ (شهرستانی همچون کرمانشاه) و تنوع کم فعالیت اقتصادی شناخته میشوند. در نتیجه، توانمندسازی زنان در شهرستان دلفان کمتر براساس فرصت و بیشتر بر اساس ضرورت و اجبار است. تقویت و توانمندسازی بانوان شهرستان دلفان میتواند راهبردی مناسب برای شتابدهی به توسعه کارآفرینی در مناطق گردشگرپذیر شهرستان دلفان باشد. از این رو میتوان گفت که توانمندسازی بانوان شهرستان دلفان یک رویکرد استراتژیک و حیاتی برای پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فناورانه در این شهرستان است. همچنین میتوان گفت که توانمندسازی بانوان شهرستان دلفان زمانی موفقتر میشود که نیروهای محیطی مانعی برای موفقیتشان نباشند.
در نهایت میتوان گفت که رویکرد توانمندسازی بانوان شهرستان دلفان، پاردایمی نوین برای درک روابط بین فرآیند کارآفرینی و گردشگری محیط محلی و ایجاد محیط حمایتی برای اعضای یک اکوسیستم است تا فعالیتهای زنان در جهت توسعه بیشتر گردشگری به کار گیرد. از این رو میتوان گفت که نیاز یه ایجاد اشتغال، افزایش منابع درآمدی بانوان، کاهش مهاجرت از روستا به شهر، کاهش اختلاف طبقاتی، افزایش بهرهوری در بخش گردشگری، کاهش فقر و غیره، تقویت اکوسیستم کارآفرینی در شهرستان دلفان را از یک امر مهم به یک ضرورت تبدیل کرده است. به صورت کلی میتوان گفت که چارچوببندی یک برنامه توانمندسازی بانوان در فعالیتهای گردشگری و اتمام آن بدون ارتباط با ملزومات شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیکی امکانپذیر نمیباشد. در حقیقت، فعالیتهای کارآفرینی در گردشگری از طریق توانمندسازی بانوان با در نظر گرفتن محیط، نظم مییابد.
تنظیم کننده: فرنگیس محمدی-مربی مرکز تخصصی کارآفرینی و مهارتهای کسب و کار شهید سپهبد قاسم سلیمانی
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰