دره ای بِکر در انتظار ثبت جهانی

دره ای که از غار کَلدَر تا غار یافته بنام «دره خرم آباد» نام گذاری شده، دره ای است که بنا به شواهد و قرائن و به قول کاوشگران، محققان، کارشناسان و متولیان میراث فرهنگی، بیش از ۵۰ هزار سال قدمت دارد و جزِ اولین سکونت گاه های تاریخ بشر و انسان های هوشمند محسوب می شود‌.

یادداشت- دره ای بِکر و دست نخورده که انگار نه داروغه ای، نه محتسبی، نه شحنه ای، نه حاکمی، نه فرمانداری، نه شهرداری، نه استانداری و نه هیچ کَسِ دیگری در این پنجاه هزار سال گذشته تا کنون بر آن حکومت نکرده است!

اگر گفته شود دره ای بی آب و علف، دور از واقعیت است، چون حداقل خداوند کریم بخاطر مردم ساده دل، کم توقع و مهمان نوازش، نیم نگاهی به این دره انداخته و یکی از پربارش ترین شهرهای سرزمین ایران است و در سایه باران رحمتش سبزِ سبز و همچون تابلویِ نقاشی شده، زیبایِ زیباست. اما در ذیل کم توجهی و ناتوانی مدیران و متولیانش بکرِ بکر و دست نخورده مانده است!

منظور از کاربرد واژه بِکر در اینجا، بازمانده از قافله پیشرفت و ترقی، عقب ماندگی، بی بهره بودن از بودجه عمومی، بی نصیب بودن از تقسیم غنائم و به طور کلی دست نخورده و محروم نگه داشته شده این سرزمین آبادِ خدادادی و رها شده تعمدی به دستِ بشر است!

آیا دره ای به نام «خرم آباد» که یکی از مراکز استان ها و شهرهای پر جمعیت کشور است، زیر ساخت نیاز ندارد؟! فرودگاهِ پیشرفته نیاز ندارد؟! راه آهن که صد سال پیش رضاخان استارت آن را در کشور زده است، نیاز ندارد؟! مترو یا قطار شهری نیاز ندارد؟! بلوار، خیابان های عریض، روگذر و زیرگذر نیاز ندارد؟! فضای سبز، پارک، بوستان، شهربازی و تفرجگاه نیاز ندارد؟! جوی، جدول، آسفالت مرغوب و خط کشی شده نیاز ندارد؟! سیستم های پیشرفته مخابراتی، اینترنت پر سرعت و ارتباطات سیارِ با کیفیت نیاز ندارد؟! آب شرب پایدار« نه آب چشمه» برق پایدار« نه قطعی مکرر و مداوم» نیاز ندارد؟! و …

ما در حال حاضر از دره یا شِعب ابی طالب در نزدیکی کعبه که پیامبر و اصحابش در آن محبوس و تحریم شده بودند، خبر نداریم، اما بدون شک الان شعب ابی طالبِ ۱۴۰۰ سال پیش، از شعبِ خرم آبادِ ۵۰ هزار سال قبل، پیشرفته و توسعه یافته تر است.

این چند روز که بحث ثبت جهانی دره خرم آباد مطرح است، برخی از مسئولان به تب و تاب افتاده و با عجله و سراسیمه بیادِ اماکنِ تاریخی و طبیعی افتاده و با نصب تابلو های راهنمایی، آسفالت و خط کشی مسیرهای بازدیدِ ارزیابانِ یونسکو، دین خود را تا حدودی بر این «دره شهرِ تاریخی» ادا نموده و ژستِ «خدمت» به خود گرفته اند، اما مردم خوب می فهمند این گونه خدمات از سَرِ ناچاری، اجبار و موقتی است.

چرا مدیران و مسئولان این استانِ فلک زده، همیشه و در همه حال، این احساس را ندارند که قرار است بازرس بالا دستی بیاید تا کار خود را به موقع، جامع و مانع انجام دهند؟! چرا مدیران ما باید تابع زور باشند و از ترسِ از دست دادن جایگاه و صندلی مدیریت، وظیفه خود را انجام دهند؟! چرا برای رضای خدا، رضایتمندی مردم و راحتی وجدان، به وظیفه خود عمل نمی کنند؟!

اگر مسئولان و مدیران ما در سنوات گذشته نیز مانند این یکی دو ماه، برای ثبت جهانی دره خرم آباد، مسئولانه و جسورانه کار می کردند، چه اتفاقی می افتاد؟! آیا دره خرم آباد همچنان بِکر و دست نخورده می ماند یا مانند دیگر دره ها، الآن آباد و توسعه یافته بود؟!

امید است با ثبت جهانی دره خرم آباد، این شهر کهن و با اصالت، با انتصاب مدیرانی توانمند، متعصب، چالاک و با انگیزه از محل عایدات گردشگران داخلی و خارجی متحول گردد و همانند نام زیبای آن بزودی «خرم» و «آباد» گردد.

کیوان رباطی

انتهای پیام/