سنگینی ریزگردها بر پیکر سلامت و طبیعت
آنگاه که ریزگردها بر جو منطقه حاکم میشود، کافیست پنجره را باز کنی تا طعم گس خاک را حس کنی، پردهها دیگر سفید نیستند، رد انگشت روی هر سطحی،خطی تیره بر جا میگذارد، این دیگر یک پدیده جوی گذرا نیست پسزمینه دائمی زندگی بسیاری از انسانها شده است.
به گزارش همای سعادت به نقل از ایرنا، حالا دیگر فرقی نمی کند ساکن جنوب باشی یا جای دیگر با پدیده ریزگردها، نگرانی برای سلامت عزیزان بهخصوص سالمندان و کودکان به بخشی از اضطراب روزمره تبدیل شده است، در روزهایی که گرد و خاک حاکم می شود، همه جا در غبار نارنجیرنگ فرو میرود و سنگینی هوا بر اثر ریزگردها بر شهر سایه میافکند.
تجربه مشترک این هوای سنگین و خاکآلود تنها ظاهر ماجراست، در پس این تصویر آشنا شبکهای پیچیده از اثرات بهداشتی، اقتصادی و اجتماعی نهفته است که تار و پود زندگی فردی و جمعی ما را هدف قرار داده و کیفیت آن را بهشدت متاثر کرده است.
«دوباره شروع شد!» این جمله آشنایی است که با دیدن تیره شدن افق و نزدیک شدن توده غبار در بسیاری از خانهها شنیده میشود، برنامهها لغو، پنجرهها بسته و ماسکها دوباره از قفسه ها بیرون میآید، مادربزرگ سرفههایش شدیدتر میشود، کودک همسایه که آسم دارد راهی درمانگاه شده و پدر که کارگر ساختمانی است، نگران از دست دادن یک روز دیگر کاری میشود.
این تنها یک روز عادی در منطقهای درگیر با ریزگردها نیست این برشی از واقعیتی است که زندگی میلیونها نفر را تحت تاثیر قرار می دهد، فراتر از این واکنشهای آنی و مشکلات فردی پدیده ریزگردها به مثابه یک بحران مزمن زیستمحیطی، در حال بازتعریف الگوهای زندگی، روابط اجتماعی و چشمانداز اقتصادی مناطق درگیر است، سوال اساسی این است که این «مهمان ناخوانده» دائمی چگونه و تا چه حد بر سلامت جسم و روان جامعه معیشت خانوادهها و انسجام اجتماعی ما تاثیر گذاشته است.
پیامدهای ریزگردها، طیفی گسترده در ابعاد مختلف
فعال محیط زیست و پژوهشگر اجتماعی در این باره می گوید: پدیده ریزگردها، فراتر از آثار مستقیم بهداشتی و اقتصادی، بافت اجتماعی جوامع و نهاد خانواده را به شکلی عمیق و چندوجهی دگرگون میسازد، این پدیده با تحمیل محدودیت بر فعالیتهای روزمره در فضای باز، از ورزش و تفریح گرفته تا بازی کودکان، افراد را به خانهنشینی سوق داده و الگوهای گذران اوقات فراغت و حتی رفتوآمد را تغییر میدهد.
سهیل سرمدی گفت: نتیجه مستقیم این وضعیت کاهش چشمگیر تعاملات اجتماعی لغو یا کمرنگ شدن دید و بازدیدها و حضور در فضاهای عمومی است که میتواند به انزوای افراد بهویژه سالمندان و گروههای تنها دامن بزند.
وی افزود: در سطح کلانتر تداوم این وضعیت و احساس عدم اقدام موثر میتواند به فرسایش سرمایه اجتماعی از طریق کاهش اعتماد عمومی و تضعیف پیوندهای اجتماعی منجر شود، همچنین زندگی در معرض تهدید مداوم یک پدیده زیستمحیطی احساس امنیت بنیادین افراد را خدشهدار کرده و به ناامنی زیستمحیطی دامن میزند، در نهایت مجموعه این عوامل از محدودیتهای فردی و خانوادگی گرفته تا نابرابریها و احساس ناامنی به کاهش محسوس کیفیت زندگی کلی ساکنان مناطق درگیر میانجامد.
این فعال محیط زیست با اشاره به گستردگی پیامدهای اقتصادی ریزگردها بیان کرد: این پیامدها بسیار گسترده و پرهزینه بوده و به طور مستقیم بر بخشهای مختلف جامعه و زندگی خانوارها تاثیر میگذارد، هزینههای بخش سلامت، شامل مخارج درمانی (ویزیت، دارو و بستری) و هزینههای پیشگیری (خرید ماسک، دستگاه تصفیه هوا) بار مالی قابل توجهی را بر دوش خانوادهها و نظام بهداشت عمومی تحمیل میکند، همزمان، بهرهوری نیروی کار به دلیل غیبت ناشی از بیماری یا مراقبت از بیماران، کاهش راندمان کاری افراد حتی در صورت عدم بیماری و تعطیلیهای اجباری ادارات و کسبوکارها در روزهای آلوده به شدت کاهش یافته و به طور مستقیم به تولید ناخالص داخلی ضربه میزند.
سرمدی اظهار کرد: بخش کشاورزی و دامداری نیز از طریق کاهش فتوسنتز و آسیب فیزیکی به محصولات، مشکلات تنفسی و گوارشی دامها، افزایش هزینههای نگهداری تجهیزات، متحمل خسارات جدی میشود، علاوه بر این زیرساختهای حیاتی و صنایع مختلف آسیب میبیند، اختلال در سیستم حملونقل (کاهش دید، لغو پروازها، افزایش تصادفات) مشکلات در صنعت برق (اتصالی، هزینههای نگهداری)، فشار بر تاسیسات تصفیه آب، اختلال در صنایع حساس نیازمند هوای پاک و استهلاک سریعتر تجهیزات، ساختمانها و خودروها به دلیل خاصیت سایندگی ذرات، همگی هزینههای هنگفتی را به اقتصاد تحمیل میکند.
وی بیان کرد: فراتر از هزینههای مستقیم بهداشتی و خسارات فیزیکی، ریزگردها بار اقتصادی سنگین و غیرمستقیمی را بر جامعه تحمیل میکنند که پیامدهای بلندمدتی دارد، کاهش جذابیت مناطق درگیر برای گردشگران داخلی و خارجی، منجر به افت قابل توجه درآمد در این صنعت حیاتی شده و به اقتصاد محلی و ملی آسیب میزند، این کاهش جذابیت همراه با بیثباتی ناشی از یک بحران زیستمحیطی مزمن، تمایل به سرمایهگذاری بلندمدت در این مناطق را نیز کاهش میدهد.
راهبردهای میان مدت و بلند مدت دوران حاکمیت ریزگردها
این پژوهشگر اجتماعی در خصوص راهبردهای مواجه با پدیده ریزگردها ادامه داد: در بازه میانمدت تمرکز باید بر سازگاری، شناسایی و مهار کانونهای گرد و غبار در محدوده جغرافیایی خود و افزایش تابآوری است، منابع طبیعی و آبخیزداری با همکاری مراکز تحقیقاتی وظیفه شناسایی دقیق کانونهای داخلی (اراضی تخریبشده، بستر خشک تالابها و رودخانههای فصلی محلی، اراضی کشاورزی رها شده) و اجرای طرحهای تثبیت خاک (مالچپاشی، نهالکاری گونههای بومی مقاوم با مشارکت جوامع محلی) را دارد.
سرمدی اضافه کرد: سازمان جهاد کشاورزی باید الگوی کشت را به سمت گونههای کمآببر و مقاوم هدایت کرده و بر مدیریت صحیح اراضی کشاورزی نظارت کند، شرکت آب منطقهای باید در تخصیص حقآبههای زیستمحیطی رودخانهها و تالابهای محلی و استانی بازنگری کند، محیط زیست بر اجرای ضوابط کنترل گرد و غبار در صنایع، معادن و پروژههای عمرانی سطح استان نظارت دقیق داشته باشد.
وی تاکید کرد: همچنین دانشگاههای علوم پزشکی باید ضمن تقویت کلینیکهای تخصصی، مطالعات، آزمایش ها و تحقیقات ویژه در خصوص اثرات ریزگرد انجام دهند، شهرداریها و دهیاریها میتوانند با ارائه مشوقهایی، بهسازی و درزبندی منازل و ساختمانها را ترویج دهند و در طرحهای جامع و تفصیلی شهری و روستایی ملاحظات مربوط به ریزگرد (مانند توسعه فضای سبز مقاوم و ایجاد بادشکنهای سبز) را لحاظ کنند.
این پژوهشگر و فعال محیط زیست در خصوص راهبردهای بلندمدت یادآور شد: در بلندمدت استانها و شهرستانها باید به سمت راهکارهای ریشهای، تغییرات ساختاری پایدار و تقویت مشارکت اجتماعی حرکت کنند، به طور جدی اجرای برنامههای ملی احیای تالابها و مدیریت جامع حوضههای آبریز در سطح استان مورد پیگیری باشد علاوه بر آن باید طرحهای جامع آبخیزداری، مدیریت سرزمین و مقابله با بیابانزایی با جدیت و به صورت پایدار اجرا شود و هر منطقه و استان درگیر پدیده ریزگردها باید در تدوین برنامههای توسعه استانی و شهرستانی مسئله ریزگردها را به عنوان یک اولویت کلیدی لحاظ کرده و به سمت اقتصاد سبز و توسعه فعالیتهای اقتصادی سازگار با محیط زیست (مانند گردشگری پایدار و صنایع پاک) حرکت کند.
سرمدی گفت: دانشگاهها و مراکز پژوهشی نیز باید بر روی راهکارهای بومی مهار گرد و غبار، گونههای گیاهی مقاوم و ارزیابی اثرات اقتصادی – اجتماعی آن متمرکز شوند، تقویت سازمانهای مردمنهاد محلی فعال در حوزه محیط زیست و جلب مشارکت پایدار جوامع محلی در برنامههای حفاظتی و احیایی، در کنار آموزش مستمر زیستمحیطی در مدارس و جامعه توسط اداره کل آموزش و پرورش و سازمانهای فرهنگی بنیانهای یک جامعه آگاه، مشارکتجو و تابآور در برابر ریزگردها را در سطح محلی و استانی بنا مینهد.
مقابله با ریزگردها نیازمند اصلاح مدیریت منابع طبیعی است
استاد دانشگاه پیام نور بروجرد و کارشناس حوزه منابع طبیعی، با اشاره به گسترش ریزگردها در کشور گفت: این پدیده فراتر از یک بحران اقلیمی است و براین اساس اصلاح سیاستهای زیستمحیطی و مدیریتی ضرورت دارد.
حامد امیری اظهار کرد: پدیده ریزگردها امروز دیگر فقط معضل استانهای جنوبی و مرزی کشور نیست بلکه به تهدیدی فراگیر برای سراسر ایران تبدیل شده امروزه گرد و غبار تنها آسمان را نمیپوشاند، بلکه به نمادی از بیتوجهی به ظرفیتهای بومی، ناکارآمدیها در سیاستگذاریهای محیطزیستی و منابع طبیعی کشورها تبدیل شده است
وی یادآور شد: ریزگردها سالهاست در سکوت نشانههای یک فاجعه بزرگ را فریاد میزنند، برخلاف بسیاری از بحرانهایی که ناگهانی رخ میدهد این پدیده حاصل سالها فرسایش تدریجی و تخریب اکوسیستمها، خشکشدن تالابها، بهرهبرداری ناپایدار از منابع آبی و کشاورزی ناپایدار است، این بحران کمتر به عنوان یک مسئله فقط اقلیمی و بیشتر به عنوان بازتاب عملکرد انسان در تخریب بومسازگانهای طبیعی و ضعف در حکمرانی زیستمحیطی مطرح است.
کارشناس حوزه منابع طبیعی با اشاره به تاثیر مستقیم ریزگردها بر کشاورزی و امنیت زیستی کشور بیان کرد: ریزگردها بهطور مستقیم بر خاک، گیاه و کیفیت محصولات کشاورزی تاثیر میگذارد، کاهش فتوسنتز در اثر مسدودشدن روزنههای برگ، افزایش pH خاک، کاهش فعالیت میکروبی مفید و تجمع آلایندههایی مانند فلزات سنگین از جمله پیامدهای آشکار این پدیده است و این روند منجر به کاهش عملکرد مزارع، آلودگی زنجیره غذایی و تهدیدی جدی برای امنیت غذایی کشور تبدیل شده است.
امیری ادامه داد: زمین نیز مانند انسان نیاز به تنفس دارد، ریههایش تالابها، مراتع و پوشش گیاهی است، وقتی این عناصر نابود شود، زمین از نفس میافتد، ریزگردها نتیجه همین خفگی طبیعت است و آنچه امروز در آسمان شهرها دیده میشود، پژواک خفگی زمین در نتیجه سالها بیتدبیری، توسعه ناپایدار و غفلت از دانش بومی و ظرفیتهای طبیعی کشور محسوب می شود.
وی با بیان راهکارهایی برای مقابله با بحران ریزگردها اضافه کرد: تثبیت زیستی خاک و توسعه پوشش گیاهی مقاوم با استفاده از گونههای بومی مانند گونههای مقاوم به خشکی یکی از اقدامات موثر در کاهش تولید ریزگردها است، همچنین مدیریت صحیح منابع آب و خاک، از جمله استفاده از پسابها برای آبیاری پوشش گیاهی و احیای منابع آب زیرزمینی میتواند نقش چشمگیری در کنترل این بحران داشته باشد، اصلاح الگوی کشت و جلوگیری از کشاورزی در اراضی فرسایشپذیر و پرخطر نیز از جمله راهکارهایی است که باید در دستور کار قرار گیرد.
کارشناس حوزه منابع آب و خاک همچنین بر ضرورت پایش علمی و پیشبینیپذیر بودن این پدیده با بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین، دادههای سنجش از راه دور و ایجاد هشدارهای زودهنگام تاکید کرد و افزود: همکاری با کشورهای همسایه به منظور اجرای طرحهای مشترک کنترل گرد و غبار و احیای منابع طبیعی مناطق مرزی اهمیت زیادی در مهار این بحران در کشور دارد.
امیری تاکید کرد: ریزگردها فقط ذرات خاکی معلق در هوا نیستند، بلکه بازتابی از عدم تعادل میان انسان و طبیعت و فریاد خاموش یک سرزمین بیمار است اگر امروز برای بازگرداندن نفس به زمین گامی برنداریم، فردا نه فقط کشاورزی، بلکه زیست انسان نیز در این اقلیم شکننده به مخاطره خواهد افتاد، اکنون زمان بازنگری اساسی در سیاستهای منابع طبیعی، محیط زیست و توسعه کشاورزی کشور فرا رسیده است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰