عدالت و آزادی،رهآورد عاشورا در اربعین حسینی

عاشورا یک رویداد بزرگ تاریخی است که تمام عظمتش در یک واقعیت شگفت آور نهفته است که خواست اصلی رهبر آن قیام بوده و بنابراین نباید در تحلیل آن صرفا به بیان چگونگی فجایع رخ داده در قتلگاه پرداخته شود و از سایر ابعاد تاریخ ساز و انسان ساز آن غفلت کرد

یادداشت-همای سعادت-بلکه باید حرکت عاشورایی امام حسین (ع) و یارانش را به عنوان یک مکتب هویت بخش در جهان تشیع قلمداد کرد که آزادی و آزادگی و عدالت و عدالت محوری از اصلی ترین اهداف آن تلقی می شود.بدون تردید بی توجهی به ابعاد گوناگون این حماسه،جعل یک عاشورای سطحی است که با عاشورای واقعی هیچ سنخیتی ندارد.قیام عاشورا بر پا شد.حسین و ۷۲ تن از یاران باوفایش شهید شدند.اینک زینب (س) به همراه بازماندگان آن حادثه خونین علی الظاهر به اسارت دشمن درآمدند و اما ایستادند تا منادی و روایتگر حقایق واقعه ی عاشورا باشند.در آن سوی صحنه یزید و عمر بن سعد و شمر و… به خیال خامشان پیروز آن معرکه شدند و در شوق این پیروزی رقصیدند.اما غافل از آنکه با گذشت تنها زمانی اندک در فاصله بین آن واقعه تا اربعین روشنگریها از دل پردرد زینب کبری (س) طوفانی را به پا خواهد کرد که حتی انتقالش به شام نیز او را از روایتگری و روشنگری باز نمی دارد و اساسا این در ذات و بطن وجودی خاندان نبی مکرم اسلام( ص) نهادینه شده به گونه ای که دهه ها و قرن ها گذشت و اما همچنان خون حسین،یارانش و آرمان الهی آنان غوغایی در جهان به پا می کند، آن گونه که نتیجه آن روشنگری ها به جهان و جهانیان اثبات کرد که کل ارض کربلا و کل یوم عاشوراست و این نه معطوف به زمان خاصی است و نه هم معطوف به سرزمینی خاص.

اربعین حسینی در قرن بیست و یکم در واقع تداعی بخش همان روشنگری هاست که در مکتب حسین (ع) ، زینب دلسوخته منادی آن بود و امروز باشکوه تر از هر زمان و هر دوره ای بر پا می شود‌ و اربعین حسینی نه به صرف یک زیارت و‌ به پابوس امام رفتن است، بلکه در بطن خود پیام آور مکتبی است که در آن رهروران این راه در مسیر هدایت بشر و گام برداشتن در راه آزادی و عدالت به خوبی نشان می دهند و درس ها و عبرت های عاشورایی را بر ملا می سازند.که ای بشر ما در مسیری گام بر می داریم که بهترین بندگان خدا برای اثبات حقانیت خود و حراست و صیانت از دین خدا و تحقق آزادی و عدالت که برای تمام مکاتب مادی و معنوی ارزش محسوب می شود، جانانه ایستادند و جان به جان آفرین تسلیم کردند تا ثمره ی آن نیک زیستن انسان های بعد از آنان باشد و این گونه خود را فدا کردند و از هست و‌نیست خود گذشتند تا سرمنشأ همان پیام آزادی و آزادگی و رهایی از بند و یوغ آزادگان در هر عصری باشند.و اما جای تاسف آنجاست که اینک عده ای ساده اندیش و سطحی نگر این حرکت ماندگار در تاریخ اسلام را صرفا یک حرکت مذهبی ناشی از اختلافات دینی می دانند در حالی که اربعین امروزه یک پدیده ی اجتماعی_سیاسی تلقی می شود که باعث ایجاد اتحاد در محور مقاومتی شده که مسیر شناخت یزیدیان زمان از نتانیاهو گرفته تا جریان تکفیری داعش و سران آمریکای جنایتکار را هموار نموده و از ابعاد مهم آن همان دشمن شناسی است که در راستای هدف غایی تعریف شده در قیام حسین (ع )، خواهان حفظ عزت نفس مسلمین و حذف منفعت طلبی بیگانگان در منطقه است و به راستی اگر کوفیان در آن روز به این درک رسیده بودند و حق را از باطل می شناختند شاید هرگز فرصتی برای جاه طلبی یزیدیان فراهم نمی شد و چه بسا که پشیمانی آنان بعد از قیام حسین (ع )دیگر سودی نداشت و این عدم وقت شناسی آنان را رساند و در مقطع فعلی نیز اگر وقت شناس نباشیم و به ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام زمان خود لبیک نگوییم‌ قطعا دشمن با همان ابزار آن زمان ( زور و زر و تزویر) و با ترکیبی دیگر ابزار نوین فعلی جنگ ترکیبی و انعکاس اخبار مجهول و جعلی در فضای مجازی مسیر هموار را به انحراف می کشاند و پایه حفظ این اتحاد قطعا بصیرت و دشمن شناسی است.

نتیجه آنکه اربعین برای آزادگان جهان خواستگاه تحقق آرامان عاشوراست و اینکه مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دادن شعار نیست و بعد از گذشت قرن‌ها شهدای محور مقاومت از آن رونمایی کردند تا دست جهانخواران را از منافع مسلمین محدود و قطع کنند. و این سبک آرمانی و آسمانی کماکان ادامه دارد.

انتهای پیام/