فرهنگ غمگساری از دلایل مهم خودکشی در غرب کشور است

ترکارانی با اشاره به ساختارهای فرهنگی محدودکننده در غرب کشور ،گفت : فرهنگ غمگساری و ارزش قائل شدن برای غم ، از مهمترین دلایل خودکشی در این مناطق است.

به گزارش همای سعادت ، خودکشی یک عمل آگاهانه با سرانجام مرگبار است که توسط افراد و با آگاهی از این سرانجام صورت میگیرد ، این پدیده ، جهانی است و در لیست ۱۰ علت اول مرگ در جهان است به طوری که سالانه حدود ۱ میلیون نفر جان خود را بر اثر خودکشی از دست می دهند و همچنان این آمار ، در حال افزایش است.

در این خصوص با دکتر مجتبی ترکارانی ، محقق و جامعه شناس هم استانی به گفت و گو نشستیم.

ترکارانی با بیان اینکه شرایط کلان کشور به گونه ای است که از لحاظ اقتصادی ، انتخابهای افراد، محدود می شود،اظهار داشت : عواملی از جمله بیکاری ، اعتیاد و سایر معضلات اجتماعی، انتخابهای افراد را محدود می کنند ، مثلا افرادی که بیکار هستند ، انگیزه ای برای بیرون رفتن از منزل ندارند و تنها انتخابشان این است که ، در منزل بمانند و نتیجه ی این محدودیتها ، منزوی شدن از جامعه و نهایتا خودکشی است.

وی افزود : در مباحث اجتماعی ، وقتی فردی از جامعه منزوی می شود ، دو حالت دگرویرانگری و خودویرانگری در او پیدا میشود ، دگرویرانگری به آن معنی که خشمی در درون وی نهفته است ، آن را در جامعه ، بر سر دیگران خالی می کند و خودویرانگری نیز با رفتارهایی نظیر افسردگی ، بی احساسی ، بی تعلقی و خودکشی ظاهر می شود.

این جامعه شناس هم استانی به دو مقوله ی اقدام به خودکشی و انجام خودکشی اشاره کرد و با بیان اینکه بسیاری از خودکشی ها ، جنبه ی نمایشی دارند و افراد با این روش ، می خواهند خواسته هایشان را مورد توجه دیگران قرار دهند اظهار داشت : در لرستان ، اقدام به خودکشی در بین زنان ، بیشتر از مردان است.

تحول روشهای خودکشی / تحمیل شرایط سخت و اجباری بر زنان غرب کشور در دهه ی ۶۰

ترکارانی به تحول روشهای خودکشی نیز اشاره و بیان کرد : افراد در گذشته، برای خودکشی ، از گچ استفاده می کردند، بعد از آن، خودسوزی ، طناب دار ، قرص برنج ، پرتاب از ارتفاع و پرتاب در آب ، مرسوم شد ، به عنوان مثال در دهه های ۶۰ و ۷۰ ، روش طناب دار و خودسوزی رواج داشت و با گسترش و پیشرفت جامعه ، خودکشی در بین جوانان ، افزایش یافت.

وی به مقایسه خودکشی در جوامع سنتی و امروزی پرداخت و گفت : در جوامع سنتی ، زن ناتوانی های خاص خود را داشت و قدرت مهاجرت نداشت، مثلا یک زن وقتی بیوه می شد ، حتما می بایست در بین خانواده می ماند ، حق رفتن نداشت و اگر میخواست ازدواج مجدد کند ، حتما باید با برادر شوهر خود و یا یکی از اقوام ، ازدواج می کرد ، بنابراین ، آن زنان مجبور بودند شرایط سخت را تحمل کنند یا مثلا اگر مرد یا زنی بچه دار نمی شدند ، وی را سرزنش و طرد می کردند ، این عوامل، بیشتر در بین افراد مسن اتفاق می افتاد و نهایتا ، خودکشی می کردند.

این محقق هم استانی اضافه کرد : با تغییر شرایط و توسعه جامعه ، انتخابها و امکاناتی برای افراد مطرح شد ، به این صورت که مثلا زنی درس می خواند و تحصیل می کند ، به دنبال تجربه و آزادی می گردد و انتظار دارد که در محیطهای مختلف ، کار کند ، حال تصور کنید ، اگر همسر ، پدر ، یا برادرش ، مانع آزادی وی شوند ، در عین حال که آن زن توانایی دارد می تواند تغییر کند ولی اطرافیان و محیط جامعه ، این فرصتها را از وی سلب می کنند ، این تضاد بین آزادی و توانایی و خواسته های او ، موجب ایجاد مشکلاتی در وجود آن زن می شود که این یکی از مهمترین دلایل خودکشی در بین زنان و جوانان مخصوصا در غرب کشور است.

ساختارهای محدودکننده و فرهنگ غمگساری مهمترین عامل خودکشی در غرب کشور

وی به ساختارهای اجتماعی و فرهنگی محدودکننده در غرب کشور اشاره و تصریح کرد : مثلا اگر دختری کمی آزاد باشد و با دوتا مرد صحبت کند ، به او برچسبهای مختلفی می زنند ، اگر کمی شاد باشد ، برچسب جلف بودن به او میزنند و به این صورت در جوامع غرب کشور ، روابط اجتماعی به شدت کنترل می شود و افراد مجبورند در این فضا ، انتخابها و آرزوهای خود را محدود کنند و بلندپروازی نکنند و در نتیجه میل به مهاجرت پیدا می کنند ، در حالی که آنها دوست دارند آزاد زندگی کنند ولی ساختارهای محدودکننده ، مانع آنها می شود که این خود ، یکی از مهمترین علتهای خودکشی در غرب کشور است.

ترکارانی یکی دیگر از شاخصه های فرهنگی غرب کشور و مخصوصا لرستان را فرهنگ غمگساری و غمگینی و ارزش قائل شدن برای غم عنوان کرد و گفت : اگر کسی ، یکی از اقوام خود را از دست بدهد ، باید تا مدتها غمگین باشد و اگر اندکی شادی کند ، وی را سرزنش میکنند و از اصطلاحاتی نظیر ” تو پر دمت د خین و نباید شادی بکی ” استفاده میکنند و این منجر به افسردگی و منزوی شدن او از جامعه می شود و احتمال اینکه به سمت خودکشی برود ، خیلی زیاد است.

ناتوانی جوانان در مواجه با بحران های عاطفی / نبود و ضعف نهادهای مداخله ای در حل این بحرانها

ترکارانی در بخش دیگری از سخنانش ، به وجود بحران های روانی ، عاطفی و عشقی در بین جوانان اشاره کرد و با بیان اینکه اگر جوانی برای اولین بار عاشق شود و بعد ناکام بماند، تصور می کند دیگر هیچ وقت نمی تواند کسی را دوست داشته باشد و دنیا به آخر رسیده و… ، در نتیجه قدرت حل مسئله را ندارد که در این مواقع باید کسانی باشند که به او مشاوره بدهند یا پدر و مادر باید درکنارش باشند و مشکلش را حل کنند ولی نه پدر و مادر توانایی حل مسئله را دارند و نه آن جوان می تواند مشکل خود را حل کند چرا که به او یاد نداده اند.

این جامعه شناس به نبود و ضعف نهادهای اجتماعی بتوانند به جوانان مشاوره بدهند اشاره کرد و افزود : اگر فردی مشکل روحی داشته باشد، از طرفی این نهادها نمیتوانند کمکش کنند و از طرفی آن فرد از ترس اینکه اطرافیان برچسب روانی بودن به او بزنند ، به مراکز مشاوره مراجعه نمیکند و همین باعث می شود که اطرافیان تصور کنند که در ظاهر ، حالش خوب است و مشکلی ندارد ، در حالی که او از درون می سوزد و در نهایت ، به نقطه برگشت ناپذیری می رسد و دست به خودکشی می زند.

وی با بیان اینکه خصوصا در غرب کشور با مشکل کمبود و ضعف نهادهای مداخله ای مثل اورژانسهای اجتماعی مواجه هستیم تصریح کرد : دو دلیل دیگر که افراد ترجیح می دهند به این مراکز مراجعه نکنند به مقوله های فرهنگ و فقر مربوط می شود ، به این صورت که افراد ، اعتقاد چندانی ندارند که با مراجعه به این مراکز ، مشکلشان حل شود و از طرفی ، هزینه های مراجعه برای آنها بالا است و در نتیجه ی این عدم مراجعه، مسائل روانی روی هم انباشته می شود و فرد به درجه ای می رسد که متلاشی می شود.

این محقق هم استانی در پایان، به ویژگی های شخصیتی افراد هم گریزی زد و با بیان اینکه برخی افراد، صبور ، برخی کم تحمل و برخی، اعتماد به نفسشان بالا است اظهار داشت : دو عامل روانی و اجتماعی نیز در نوع شخصیت افراد موثر هستند که عوامل روانی به ویژگی های فردی و ذهنی افراد و عوامل اجتماعی به نحوه ارتباط آنها با جامعه مربوط می شود ، به این صورت که افرادی که از جامعه منزوی می شوند ، ارتباطشان کمتر می شود و فرصت بیان تجربیات خود را ندارند و به عبارتی، افرادی درون گرا هستند ، در مواجه با مشکلات و شرایط سخت ، آستانه ی تحمل پایینی دارند و خیلی زود از پا در می آیند.

در ادامه با نوشین احمدپور مدیرگروه سلامت روانی اجتماعی و اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی هم صحبت کردیم.

وی به ارائه آماری از اقدام به خودکشی در لرستان در سال ۹۸ پرداخت و گفت : در سال ۹۸ ، اقدام به خودکشی در بین زنان ، بیشتر از مردان ، در بین افراد مجرد بیشتر از متاهل ها و در گروه سنی ۱۵ تا ۴۴ سال در هر دو گروه زن و مرد، بیشتر بوده است.

احمدپور افزود : اقدام به خودکشی در بین افراد بیکار و خانه دار و دانش آموزان، بیشتر صورت گرفته است همچنین این پدیده در شهرها بیشتر از روستاها و در بین افرادی که تحصیلات بالاتری دارند، کمتر اتفاق افتاده است.

این کارشناس ارشد روانشناسی بالینی با بیان اینکه بیشترین اقدام کنندگان به خودکشی در لرستان در سال ۹۸ ، به ترتیب در شهرهای کوهدشت، نورآباد و خرم آباد بوده است اظهار داشت : مسمومیت دارویی و سم ، مهمترین روشهای اقدام به خودکشی بوده است.

باورهای غلط در مورد خودکشی

وی در ادامه به برخی باورهای غلط در مورد خودکشی اشاره کرد و افزود : یک باور غلط این است که اطرافیان فکر میکنند اگر کسی حرف از خودکشی بزند ، بعید است که خودکشی کند ، در صورتی که بسیاری از افرادی که خودکشی میکنند ، قبلا در مورد آن صحبت کرده اند.

احمدپور افزود : اطرافیان فکر میکنند افرادی که اقدام به خودکشی میکنند افرادی ضعیف هستند و کسی که باهوش است این کار را انجام نمیدهد ، در صورتی که بسیاری از اقدام کنندگان ، ممکن است افرادی باهوش باشند که به یک اختلال روانپزشکی مبتلا باشند که تشخیص داده نشده یا درمان نشده باشد و این مورد ، در همه ی گروههای سنی مشاهده شده است.

مریم پورسرتیپ مدیرکل امور اجتماعی استانداری لرستان هم با بیان اینکه اسفندماه ۹۸ ، در راستای اجرای طرح عملیاتی پیشگیری از خودکشی ، لرستان به عنوان پایلوت انتخاب شد ، دانش آموزان ، دانشجویان ، زنان خانه دار و اصناف را گروههای هدف این طرح عنوان کرد و با تاکید بر لزوم ارتقاء آگاهی مردم در راستای کاهش خودکشی ادامه داد : افزایش تاب آوری در بین گروههای هدف ، کاهش میزان دسترسی به روشهای مهلک و شایع خودکشی و ساماندهی نحوه ی اطلاع رسانی در مورد این پدیده ، از جمله اهداف طرح پیشگیری از خودکشی است.

وی بر لزوم افزایش پژوهشهای مرتبط با خودکشی از جمله اینکه در چه فصولی و در چه گروههایی خودکشی بیشتر رخ می دهد تاکید کرد و گفت : طبق تحقیقات انجام شده ، بیشتر در فصل کشاورزی ، خودکشی توسط پدر خانواده اتفاق می افتد.

پورسرتیپ ، خستگی از کار ، دشواری تامین درآمد خانواده و فقر ناشی از آن را علت افزایش خودکشی در این فصل عنوان و تصریح کرد : دستگاههای مختلف باید به خوبی به وظایفشان در راستای کاهش خودکشی عمل کنند و امیدواریم با برنامه ریزی بهتر، بتوانیم گامهای موثرتری برداریم.

حال ، با توجه به اهمیت پدیده ی خودکشی و علل و پیامدهای آن می توان نتیجه گرفت که پیشگیری از این پدیده ی دردناک ، بر عهده ی فرد یا نهاد خاصی نیست ، و تمام دستگاهها به نحوی در کنترل و پیشگیری از آن ، نقش دارند، آنجا که مسمومیت دارویی از مهمترین روشهای اقدام به خودکشی محسوب می شود ، عوامل سیاستگذار باید داروخانه ها را کنترل و روند کار آنها را بررسی کنند ، آنجا که قشر دانش آموز هم از اقدام کنندگان به خودکشی هستند ، دستگاه عظیم آموزش و پرورش باید وارد میدان عمل شود و… ، البته قبل از همه ی این موارد ، نهاد مقدس خانواده ، اولین نقش پیشگیری کننده را عهده دار است.

لذا تعامل و پیگیری جدی تمام دستگاهها در پیشگیری و کاهش خودکشی ، امری ضروری است کمااینکه کاهش سن اقدام کنندگان ، حاکی از روند پرخطر افزایش آن است و روشن است که پیامدهای منفی و زیانبار این پدیده ، فقط گریبانگیر فرد اقدام کننده نمیشود و جامعه را هم ، درگیر میکند.

همگان باید بدانند که هرگونه هزینه برای پیشگیری از خودکشی ، نوعی سرمایه گذاری بزرگ اجتماعی است ، چرا که جوانان ، بزرگترین سرمایه های اجتماعی هر کشوری هستند که میتوانند در چرخاندن چرخ اقتصاد آن موثر باشند و آینده ی آن مملکت نیز به وجود جوانان و سرمایه انسانی سالم و فعال ، وابسته است.

گزارش اختصاصی؛فاطمه شاکرمی

انتهای پیام/