جهاد تبیین؛ اثربخش ترین راه مقابله با جنگ ترکیبی دشمن

اختصاصی همای سعادت -یادداشت-باید اعتراف کنیم که این ضعف به ویژه در حوزه رسانه های داخلی ما اعم از جراید و نشریات و حتی صدا وسیمای ملی ما به عنوان اصلی ترین ابزار اطلاع رسانی برای هدایت و آگاهسازی افکار عمومی بسیار مشهود بوده است و متاسفانه در این نبرد رسانه ای فی مابین ما و دشمن نه تنها موفق عمل نکرده ایم بلکه بسیاری از فرصتها را به تهدیدی در ید دشمن تبدیل کردیم.فرصتهایی چون سرمایه های نظام را که ماحصل خون صدها هزار شهید و ایثارگر بوده را در هاله ای از ابهام گذاشته و دشمن از قضا با این سکوت و عدم فعالیت مناسب رسانه ها و با نادیده انگاری آن همه عظمت در باب حفظ وطن و جان و مال و ناموس ملت، آگاهانه و هوشمندانه در صدد برآمد تا موجی از بیم و نا امیدی را در بدنه این جامعه شکل دهد و اگر از حق هم نگذریم هزینه های فراوانی را بر ما تحمیل نمود و اما هنوز هم فرصت برای جبران باقیست که نگارنده در ذیل به آن خواهد پرداخت.

برای ورود به مبحث اصلی ،لازم می دانم ابتدا تعریفی از هر دو واژه پیش گفته را ارائه دهم.
جهاد که در فرهنگ دینی ما امری واجب است و از آنجایی که اسلام دینی تدافعی است و نه تهاجمی مگر به وقت ضرورت و آن هم بر اساس فتاوای حاکم شرع جامعه اسلامی، در نتیجه برگرفته از تلاش و جهدیست که برای دفاع از منافع ملی امت اسلامی صادر می شود و تبیین نیز ابزار این دفاع است و در واقع بیان حقایق موجود بر خلاف آنچه دشمن مطرح می کند.که اساسا به مصداق آن می توان به تبیین حقیقت واقعه عاشورا توسط حضرت زینب (س) اشاره کرد، آنگاه که یزید و دستگاه تخریبگرش خواست با وارونه جلوه دادن آن حوادث تلخ، قیام عاشورا را به نفع خود رقم بزند و از آن طریق حق بودن حسین (ع) را در اذهان عمومی باطل جلوه دهد
و بار ارزشی آن قیام تاریخی را به زیر سوال ببرد و عملکرد غلط و باطل خود را از طریق تطمیع و زر و زور و بلندگوهای فاسد و درباری اش جار بزند و در این بین زیرکی بانویی بزرگ به نام زینب (س) که اسوه صبر بود و شجاعت مانع از رسیدن یزید و یزیدیان به خواسته ی جاهلانه خود شدند و اینگونه است که قرنها می گذرد و به واسطه ی تبیین حقایق توسط همان شیرزن نامی، نام حسین و فرهنگ و مکتب عاشورایی او کماکان ماندگار است و بدین سبب است که خیل عظیمی از رهروانش سالیانه به قصد پابوسش در اربعین و غیر اربعین به سمت خود می کشاند.به مصداق آن می توان حوادث اخیر را بیان کرد.درست آن چیزی که امروزه دشمن در فضای مجازی با بهره گیری از شبکه های معاند و برانداز با بیان پاره ای از حقیقت گویی و شبهه سازی و تقطیع سازی و القاء یاس و ناامیدی درجامعه به ویژه جوانان و …در صدد هدایت افکار عمومی برای به انزوا کشیدن نظام و جامعه است و برای رسیدن به این خواسته میلیاردها دلار را در قالب جنگی تمام عیار تحت عنوان جنگ ترکیبی برگرفته از استراتژیهای مختلفی چون هزار خنجر و اختاپوس و تجزیه ایران و…وارد عمل شده است که پرداختن به هر کدام از آنها خود نیاز به مجالی دیگر دارد.

جنگ ترکیبی نیز عبارت است از جنگی تمام عیار که هم نظامیست و هم غیرنظامی ، هم متعارف است و هم غیرمتعارف و هم خطی است و هم غیرخطی و براساس آنچه گفته شد،به نظر می رسد، ابزار اصلی این جنگ امپراتوری رسانه ای دشمن است که صرفا مادیات را مدنظرقرار داده و ارزشهای اخلاقی و انسانی و معنوی را به پستویی انداخته و برایش مهم نبوده و نیست. جالب آنکه این جنگ سطوح هشتگانه ای را در برگرفته که شامل اجتماعی، رسانه ای، فرهنگی، اقتصادی، نظامی و دفاعی، شناختی و دیپلماسی می باشد و از قضا در این سالها به انحاء مختلف در همه این حوزه ها شاهدجنگی تمام عیار بوده ایم، به جز در سطح نظامی که از قضا هدف اصلی دشمن همان کاهش اقتدار نظامی ایران در منطقه و جهان می باشد و با اعمال جنگ در سطوح دیگر قصد دارد تا ماهیت دفاعی و امنیتی ایران را به زیر سوال ببرد .او خوب می داند که لایه های قدرت ایران در جنبه های دیگر به اقتدار نظامی اش درهم تنیده شده است و سخت وابسته به همین قدرت هستند و با راهبردهای دفاعی و امنیتی طرح شده ، دیری نخواهید گذشت که امپراتوری و تمدن ایران اسلامی در مسیر محور مقاومت خطرسازترین مانع برای گسترش لیبرالیسم و هویت غربی در منطقه وحتی جهان خواهد شد و اساسا این مهم که اینک تحقق یافته و یا حتی درحال شکل گیری است باعث شده تا دشمن به هر دست و‌پایی بزند تا از سرایت و اثربخشی این راهبرد پیشرو با الگوبرداری از غیرت ایرانی و مکتب حسین (ع)و مهمتر اینکه با راهبری رهبری متکی شرع بکاهد و اما از آنجایی که به نقل از کارشناسان نظامی و تحلیلگران سیاسی خود، توان ورود به جنگ مستقیم نظامی با ایران را ندارد در نتیجه بیشترین تمرکزش را از طریق جنگ شناختی به عنوان مهمترین سطح این جنگ گذاشته و در این خصوص اقدام به عمل نموده است.که پرداختن به آن نیز خود نیاز به سرمقاله ای دیگر دارد.و تنها اشاره ای میکنم به این نکته که در جنگ شناختی دشمن به دنبال نابودی شناخت و ادراک افکار عمومی است تا توان تجزیه و تحلیل درست دادهها و اطلاعات واصله را نداشته باشند و یا اینکه پدیده ها را براساس آن چیزی که منافع آنان ایجاب می کند تفسیر و تعبیر کنند.در واقع هدایت جامعه به ویژه قشر جوان به نفع منافع خویش و در سنگر قرار گرفتن دشمن بر علیه منافع ملی کشور خود بدون اینکه خود از این رفتار آگاه باشد.

درنتیجه میتوان گفت، ماهیت اصلی جنگ ترکیبی ،به صرف نظامی نیست و ابزار به کارگیری آن در شرایط فعلی عمدتا رسانه های وابسته به آن وبهره گیری فضای افسارگسیخته مجازی است ، لازمه مقابله با آن همان جهاد تبیین است و نیز با توجه به اینکه ابزار دشمن برای تحقق خواسته هایش که همان براندازی و تجزیه ایران به استناد طرح خیالی برنارد لوئیس به چندین کشور کوچک می باشد ، خیزشی ملی را باید در دستور کار قرار داد.که زمینه ساز آن خیزش قطعا اصحاب رسانه هستند و باید با تولید محتوا و بیان هدف واقعی دشمن و خیانتکاران داخلی و خارج نشین به ترویج فرهنگ آگاهی بخشی ادامه داد تا از آن طریق اهداف و سناریوهای شوم دشمن نقش بر آن گردد.

نکته پایانی اینکه در این بین حمایت مسئولین امر به ویژه در حوزه فرهنگ و ارشاد، از رسانه هایی که در این پیکار میدان را خالی نکردند و هوشیارانه قلم زدند و پای ارزشهای انقلاب ایستادند و در واقع مترصد فرصت یابی و ارزیابی و تحلیل کف خیابان نماندند و با بصیرت و درایت و با درک همه جانبه خود از اوضاع و شرایط داخلی و منطقه ای و حتی بین المللی قلم زدند و بازتاب دهنده ی اثر مقاومت بودند، امری ضروریست.

کیانوش معمر ، مدرس دانشگاه و سردبیر همای سعادت

انتهای پیام/